Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 128 (7 milliseconds)
English	Persian
exhaust passage	گذرگاه خروجی
Other Matches
exhaust	نیروی چیزی راگرفتن
exhaust	تخلیه
exhaust	تخلیه کردن خروج
exhaust	لوله اگزوز
exhaust	خروجی
exhaust	تمام شدن انرژی خسته شدن یا کردن
exhaust	خروج گاز یابخار
exhaust	تمام کردن بادقت بحث کردن
exhaust	خسته کردن ازپای در اوردن
exhaust	خروج
exhaust	در رو مفر
exhaust	تهی کردن
exhaust	خالی شدن بطور کامل
exhaust	اگزوز
exhaust manifold	چندراهی اگزوز
exhaust fan	پروانه خروجی
exhaust fan	بادبزن مکنده
exhaust connection	اتصال خروجی
exhaust cone	مخروطی اگزوز
exhaust port	دریچه خروجی
exhaust chute	ناودان تخلیه
exhaust chamber	اطاقک خروجی
exhaust cam	بادامک خروجی
exhaust gas	گاز خروجی
exhaust gear	چرخ دندانه خروجی
exhaust air	هوای خروجی
dust exhaust	تخلیه گرد و خاک
exhaust nozzle	نازل خروجی
exhaust in jector	اب رسان
exhaust manifold	چند راهه خروجی
exhaust manifold	مانیفولداگزوز
to exhaust one's efforts	منتهای کوشش را بعمل اوردن
exhaust system	سیستم اگزوز
exhaust valve	سوپاپ دود
exhaust valve	شیر خروج
exhaust velosity	سرعت خروج
combustion/exhaust	اگزوز-خروجبخار
exhaust duct	کانالاگزوز
exhaust stack	لولهاگزوز
exhaust pipe	لوله اگزوز
exhaust pipe	لوله خروج بخار یا دود
exhaust system	سیستم تخلیه دود
exhaust stroke	ضربه خروجی
exhaust pipe	لوله خروجی
exhaust fan	هواکش کارگاه
exhaust port	مجرای خروجی
exhaust steam	بخار خروجی
exhaust stroke	مرحله اگزوز
exhaust stroke	مرحله تخلیه
passage way	گذرگاه
right of passage	حق عبور
passage	دالان
passage way	راهرو
passage	راه
passage	عبور سفر
passage	انقضا
passage	سرسرا
passage	انقضاء
passage	راه عبور
passage	تیمچه
passage	راهرو
passage	سپری شدن
passage	رویداد کارکردن مزاج
passage	پاساژ راهرو
passage	دریا کرایه
passage	عبارت فقره
passage	عبارت منتخبه از یک کتاب
passage	نقل قول
passage	عبور
passage	حق عبور
passage	تصویب قطعه
passage	گذرگاه
passage	گذر
passage	ممر
passage	معبر
passage	انتقال از حالتی به حالت دیگر
passage	سفردریا راهرو
passage	اجازه عبور
exhaust gas admission	اگزوز ورود گاز
exhaust guide vanes	پردههایراهنمایاگزوز
exhaust bin level	اتمام موجودی
exhaust gas temperature	دمای گاز خروجی
exhaust bin level	فاقد موجودی
exhaust valve housing	حوضینگ شیر خروجی
bayonet exhaust pipe	قسمت پهن انتهای لوله اگزوز
rites of passage	مناسک گذر
back passage	راستروده
purple passage	نوشته اراسته به صنایع بدیعی
to block a passage	مسدود کردن یک راه
auditory passage	مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
to fret a passage	راهی رابوسیله سایش بازکردن
to fret a passage	رخنه کردن
we had a stormy passage	یک سفر طوفانی داشتیم
apogee passage	اوجعبور
With passage of time .	با گذشت زمان
safe passage	مجوزعبور مجوزترددمطمئن
back passage	مقعد
passage of lines	عبور کردن ازخط یک یکان دیگر
passage of lines	عبور از خط
passage at arms	زدو خورد
oil passage	عبور روغن
meridian passage	گذر ازدایره نیمروز transit,culminate : syn
meridian passage	گذرنصف النهاری
it is a passage from gulistan	اقتباس از گلستان است
it is a passage from gulistan	فقره یا عبارتی از گلستان است
innocent passage	مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
innocent passage	عبور بدون ضرر
bird of passage	مرغ مهاجر
bird of passage	شخص مهاجر وخانه بدوش
birds of passage	مرغان مهاجریا مسافر
current passage	عبور جریان
passage at arms	پیکار
passage at arms	نبرد مواقعه
passage money	کرایه
passage of arms	زد و خورد
passage of arms	جنگ
passage of arms	رزم
passage of arms	نبرد
passage money	معاش کردن
passage money	تاکردن
passage money	راه
passage money	غذا
passage money	خوراک
passage money	کرایه مسافر
back-firing [detonating] exhaust	لوله اگزوز آتش گیر
single passage crusher	سنگ شکن یک طبقه
A passage frome the book of gulistan.	عبارتی از کتاب گلستان

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com