Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 68 (6 milliseconds)
English
Persian
expanded scope
صفحه گسترده
Other Matches
expanded
بسط یافته
expanded
مبسوط
expanded
منبسط شده
expanded metal
جالی
expanded contrast
تنظیم کنتراست
expanded , capacity
زیاد کردن گنجایش
expanded , capacity
توسعه فرفیت
cellular expanded
بتن با حفره منبسط
expanded memory
حافظه گسترشی
expanded metal
رابیتس
expanded type
نوع گسترده
expanded metal
ورق اهن مشبک
expanded metal
تورسیمی
expanded memory system
دریک IBM PC استانداردی که حافظه اضافی که بیشتر از حد کیلو بایت است از حافظه معمولی را معرفی میکند. این حافظه فقط توسط برنامههای مخصوص نوشته شده قابل اجراست و نیز مراجعه شود به LIM
expanded memory system
ابزاری که حافظه اضافی در IBM PC قرار دارد را مدیریت میکند و برای برنامه ها آماده استفاده می سازد
expanded memory system
کارت اضافی برای افزودن حافظه اضافی به IBM PC. حافظه از استاندارد EMS پیروی میکند
expanded metal lath
مادهتوفالیمنبسطشده
enhanced expanded memory specification
مشخصات حافظه گسترشی پیشرفته
scope
وسعت
b scope
صفحه کاتد رادار
scope
محدوده مقادیر که یک متغیر میتواند شامل شود
scope
دامنه رسیدگی
scope
هدف
scope
محدوده
scope
دامنه
scope
نوسان نما
scope
قلمرو حوزه
scope
میدان
scope
میدان دید ازادی عمل
scope
مطمح نظر
scope
منظور مفاد
scope
فحوا
scope
نقطه توجه طرح نهایی
scope
منظور
scope
گستره
scope
حیطه
scope
حدود
scope
طول طناب لنگر بیرون از اب
scope
منظور از عملیات
scope
چشم انداز
scope
وسیله دیدبانی یا بینایی
scope
حیطه عمل
scope
میدان دید
scope
حوزه
scope
هدف عملیات
scope
طول زنجیر ارتفاع سنج ناو منظور
scope
میدان و برد و حدود
snooper scope
دوربین تعقیب و دیدبانی
spotting scope
دوربین روی سه پایه
starlight scope
دوربین دید شبانه با استفاده از نور ستارگان
stato scope
فشار سنج نمودار درجه فشارجوی
stato scope
ارتفاع سنج هواپیما
to come within the scope of a contract
در حیطه یک قرارداد بودن
to come within the scope of the law
در حوزه عمل قانون بودن
sniper scope
دوربین تیراندازی بوسیله تیراندازان ماهر دوربین مادون قرمز دیدبانی در شب
radar scope
صفحه رادار
scope of coverage
حوزه عمل
scope of coverage
حیطه پوشش
scope for one's energies
میدان برای ابراز فعالیت
radar scope
صفحه دید رادار
of a wide scope
وسیع
data scope
یک دستگاه مخصوص نمایش که کانال ارتباطات داده راکنترل نموده و محتوای اطلاعات منتقل شده روی ان را نمایش میدهد
To extend the scope of ones activities .
میدان عملیات خودرا گسترش دادن
main scope tube
مجرایاصلیهدف
short scope buoy
بویه پایه کوتاه
short scope buoy
بویه شناور قائم
To give someone elbow - room ( scope ) .
به کسی میدان دادن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com