Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
English
Persian
explosive scale
مدار منفجره
explosive scale
مدار موادمنفجره مصرف شده درپرتاب گلوله
Other Matches
explosive
قدرت بازیگردر استفاده از شکاف
explosive
ماده منفجره منفجره
explosive
قابل انفجار
explosive
منفجر شونده
explosive
یورش ناگهانی
explosive
قابل احتراق ماده محترقه یا منفجره
explosive d.
ماده منفجره دی
explosive
سوختار
explosive energy
قدرت انفجار
explosive charge
خرج سوختار
explosive charge
خرج منفجره
explosive force
نیروی انفجار
explosive force
قدرت انفجار
plastic explosive
مادهانفجاری
binary explosive
سوختارشدید مرکب
explosive bolt
سه راهی انفجاری
explosive bolt
سه راهی
explosive bolt
پیچ انفجاری
explosive charge
دستگاه با ماده منفجره
binary explosive
ماده منفجره مرکب
explosive forming
شکل دادن انفجاری
explosive ordnance
مواد منفجره
explosive ordnance
مهمات منفجره
high explosive
ماده منفجره شدید
low explosive
ماده منفجره کندسوختار خفیف
low explosive
سوختار کند
high explosive
مواد منفجره قوی
high explosive
سوختار شدید
high explosive
ماده منفجره
explosive welding
جوشکاری انفجاری
explosive train
مدار انفجار مسیر انفجار
explosive power
توان انفجاری
explosive train
فتیله انفجاری
explosive range
گستره انفجار پذیری
explosive rivet
پرچ انفجاری
high explosive plastic
گلوله پلاستیکی سوختار شدید
high explosive shell
گلوله محترقه شدید
high explosive antitank
گلوله سوختار شدید ضد تانک
improvised explosive device
[IED]
بمب دست ساز
scale value
ارزش مقیاسی
m f scale
مقیاس نرینگی- مادینگی
scale down
کاهش
scale down
کاهش تدریجی
k scale
مقیاس ک
x scale
در عکس هوایی مایل مقیاس خطی است که موازی با خط افق حقیقی عکس کشیده میشودc
x scale
مقیاس طولی عکس
y scale
در عکس هوایی مایل مقیاسی خطی است که موازی با خط محوراصلی عرضها کشیده میشود
z scale
مقیاس " زی "
scale down
به نسبت ثابت
scale down
کاهش مقیاس
t scale
مقیاس T
scale up
افزایش مقیاس
to scale down
پایین اوردن ومطابق مقیاس قراردادن
to scale up or down
مقیاس چیزیرابزرگتر یاکوچکتر کردن
scale up
افزایش به نسبت ثابت
two scale
دودویی
scale up
افزایش
f scale
مقیاس اف
two scale
دو مقیاسی
scale
قپان
scale
مقیاس گذاشتن
scale
دسته بندی
scale
فلس پشم
[این عامل اصلی کهنه جلوه نمودن فرش در اثر کنده شدن فلس از سطح پشم در اثر مرور زمان و راه رفتن بر روی فرش می باشد.]
scale
ستون درجه رسوب جدار داخلی دیگ بخارناو
scale
ترازو
scale
شاخص
scale
میزان مقیاس درجه
z scale
نوعی مقیاس خطی روی عکس هوایی مورب که برای اندازه گیری ارتفاع اشیاء به کار می رود
scale
طبله
scale
طبلک درجه
scale
خطکش
scale
جدول
scale
مقیاس نقشه
scale
درجه بندی
scale
حرکت تعادلی ژیمناستیک کندن فلسهای ماهی
scale
مقیاس کردن
scale
قطعه
scale
کار کردن با حجم کوچک یا بزرگ داده
scale
مشابه 8865
scale
کمتریا افزایش نسبت
scale
نرخ دو مقدار
scale
مقیاس
scale
درجه
scale
ن
scale of preferences
مقیاس برتریها
nominal scale
مقیاس
nominal scale
شاخص مقیاس اسمی مقیاس غیر واقعی مقیاس تقریبی
nominal scale
مقیاس اسمی
needle scale
حرکت تعادلی روی یک پا
micrometer scale
طبله اعدادجزیی مقیاس اعداد جزیی
scale factor
پیمایش
medium scale
نقشه مقیاس متوسط
medium scale
در مقیاس متوسط
maximum scale value
مقدار درجه بندی حداکثر
scale factor
مقیاس گذاری
micrometer scale
طبله میکرومتر
map scale
مقیاس نقشهای
map scale
مقیاس نقشه
mach scale
مقیاس ماکیاول گرایی
scale factor
ضریب اندازه
numerical scale
مقیاس عددی
point scale
مقیاس امتیازی
precision scale
مقیاس دقیق
product scale
مقیاس فراورده
psychological scale
مقیاس روانی
range scale
طبله مسافت
ration scale
مقیاس یا مبنای محاسبه جیره غذایی
ration scale
مقیاس نسبتی
rating scale
مقیاس درجه بندی
plotting scale
خط کش مسافت یاب
plotting scale
خط کش مختصات
plateform scale
قپان سکوب دار
numerical scale
مقیاس شماره بندی شده
ordinal scale
مقیاس ترتیبی
percentile scale
مقیاس صدکی
photographic scale
مقیاس عکاسی
scale board
تخته نازک
scale armor
زره پولک دار
return to scale
بازده نسبت به مقیاس
reasonable scale
مخارج متعارفه
range scale
طبله برد مقیاس مسافت جدول مسافت
cine scale
صفحهنشانگر
latitude scale
مقیاسجغرافیایی
scale leaf
برگقطعهای
tempo scale
میزانتمپو
transverse scale
مقیاس عرضی
tonal scale
مقیاس صوتی
to turn the scale
قطعی بودن
to turn the scale
قاطع بودن
to sink in the scale
در مقام تنزل کردن
to sink in the scale
پایین رفتن
transfer scale
پایهانتقال
vernier scale
قالبنمایش
vertical scale
عقربه نشان دهنده میزان صعود هواپیما عقربه صعود مقیاس ارتفاع
windage scale
مقیاس تغییر سمت
Celsius scale
درجهیسیلیوس
belly scale
شکمصاف
aperture scale
دهانهمقیاسدرجه
altitude scale
ارتفاعدیجیتالی
depth scale
مقیاسعمیق
Richter Scale
میزان ریشتر
distance scale
مقیاسمسافت
graduated scale
ترازویدرجهدار
height scale
پایهارتفاع
kitchen scale
ترازویآشپزخانه
windage scale
مقیاس تصحیح سمت دستگاه درجه
to scale awall
بالارفتن ازدیوار
the scale preponderates
کفه ترازو پایین میرود
scale of weights
جدول وزنهایی که اسب مسابقه باید تحمل کند
scale of project
وسعت طرح
scale of project
اندازه طرح
scale of production
مقیاس تولید
on a grand scale
<adv.>
در مقیاس بزرگ
Richter Scale
درجهی ریشتر
letter scale
مقیاسنامهها
scale of preferences
مقیاس رجحانها
scale of balance
کپه
scale factor
ضریب مقیاس
on a grand scale
<adv.>
به مقدار زیاد
temperature scale
مقیاس دما
At the rate of . On a scale of .
به میزان
swan scale
تعادل ژیمناست روی یک پاروی چوب موازنه
stanine scale
مقیاس نه بخشی
splash scale
طبلهای که انحراف ترکش گلوله را از هدف با ان اندازه گیری می کنند
spectral scale
مقیاس طیفی
exposure scale
جدول پرتوگیری
[عکاسی]
site scale
دستگاه تراز توپ
site scale
طبله تراز
sight scale
مقیاس نشانه روی
sight scale
طبله نشانه روی
scale factor
ضریب مقیاس نقشهای ضریب تبدیل مقیاس نقشه
gray scale
مقیاس سایه زنی
elevation scale
طبلک درجه
elevation scale
مقیاس درجه
economies of scale
صرفه جوئیهای مقیاس
economies of scale
صرفه جوئیهای تولید انبوه
economic of scale
کاهش دادن هزینه ها کاهش یافتن هزینه ها
dispersion scale
طبله مخصوص تصحیح پراکندگی مقیاس پراکندگی میزان پراکندگی
time scale
مقیاس زمانی
diseconomies of scale
عدم صرفه جوئی به مقیاس
derived scale
مقیاس اشتقاقی
coordinate scale
گونیا
engineer's scale
خط کش مهندسی
engineer's scale
خط کش محاسبه مهندسی
gray scale
اندازه خاکستری
graphic scale
مقیاس مصور
graphic scale
مقیاس خطی
grade scale
مقیاس کلاسی
gapped scale
گاهی که چند نت ان حذف شده باشد
full scale
اندازه طبیعی
full scale
باندازه کامل بمقیاس کامل
full scale
تمام عیار
fahrenheit scale
مقیاس فارنهایت
deflection scale
طبله سمت
deflection scale
طبله مقیاس سمت
clerk of the scale
متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
age scale
مقیاس سنی
centigrade scale
مقیاس سانتی گراد
architecht's scale
خط کش مهندسی
architecht's scale
خط کش مقیاس مهندسی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com