Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 67 (5 milliseconds)
English
Persian
extended addressing
ادرس دهی گسترده
Other Matches
extended
تمدید شده
to be ones extended
خودرازیادخسته کردن زیادخسته شدن
its was extended
مدت اعتبارانرا دراز کردند
extended
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته
extended
تمدید یافته
extended
مبسوط
extended
مطول
extended family
خانواده گسترده
extended defense
دفاع گسترده
extended character
دکمهبازکنندهصفحه
extended defense
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای
extended claw
پنجهبازشو
extended memory
حافظه توسعه یافته
extended precision
دقت توسعه یافته
extended memory
حافظه تمدیدی
extended pole piece
قطبک دراز شده
CD ROM Extended Architecture
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند
extended character set
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته
extended family system
نظام فامیلی گسترده
extended industry standard architecture
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر
immediate addressing
ادرس دهی بلافصل
immediate addressing
نشان دهی بلافصل
immediate addressing
ادرس دهی فوری
addressing
نشانی دهی
addressing
انتخاب یک ثبات و بررسی یک بیت از آن
addressing
. که بعد به آن اضافه میشود تا آدرس مورد نظر بدست آید
addressing
و کلمات افست
addressing
حالت آدرس دهی که در آن محل ذخیره سازی از آدرسهای پایه تشکیل شده است
addressing
دستیابی سریع به داده به علت وجود آن در فیلد آدرس
addressing
محل دستیابی شده حاوی آدرس عملوندی است که قرار است پردازش شود
addressing
روش آدرس دهی به داده که در آن اولین دستورالعمل به آدرس اشاره میکند که حاوی آدرس دوم است
addressing
مکان دهی به کلمه داده ذخیره شده در حافظه با استفاده از آدرس مطلق آن
addressing
استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
addressing
روشی که بخشی از حافظه مکان دهی میشود
addressing
بدون نیاز به موارد خاص
addressing
در سطح صفر: عملوندی که بخشی از قسمت آدرس دستورالعمل است . سطح اول : عملوندی که در آدرس دستور ذخیره شده است . سطح دوم : عملوندی که در آدرسی که به دستور داده میشود ذخیره شده است
addressing
بزرگترین محلی که یک برنامه مشخص یا CPU میتواند مستقیما به آن دستیابی داشته باشد
addressing
نشانی یابی
addressing
روش آدرس دهی به یک محل چه به صورت ترتیبی یا اندیس یا مستقیم و...
addressing
فرایند دستیابی به یک محل در حافظه
addressing
روش آدرس دهی که آدرس محل ذخیره سازی در دستورالعمل محلی است که باید استفاده شود
addressing
ادرس دهی
sector addressing
نشانی دهی قطاعی
relative addressing
نشان دهی نسبی
relative addressing
ادرس دهی رابطهای
implied addressing
دستور اسمبلی که فقط روی یک ثبات کار میکند.
relative addressing
نشانی دهی نسبی
multilevel addressing
ادرس دهی چند مرحلهای
index addressing
نشان دهی شاخص دار
addressing mode
باب نشان دهی
inherent addressing
دستوری که حاوی تمام داده مورد نیاز برای آدرس ی که باید دستیابی شود است بدون عمل اضافی
indirect addressing
نشان دهی غیرمستقیم
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه آدرسش
addressing mode
وضعیت ادرس دهی
direct addressing
ادرس دهی مستقیم
direct addressing
نشان دهی مستقیم
deferred addressing
آدرس دهی غیر مستقیم که محلی که دستیابی شده است حاوی آدرس عملوند پردازش شدنی است
abriviated addressing
ادرس مختصر شده
associative addressing
محلی که توسط محتوایش آدرس دهی شده است و نه شماره یا آدرس
associative addressing
روش باز یابی داده که از بخش داده و نه از آدرس آن استفاده میکند
associative addressing
پردازندهای که از حافظه انجمنی استفاده میکند
content addressable addressing
ثباتی که با توجه به محتوای آن ونه یک شماره یا آدرس محل دهی میشود
content addressable addressing
روش بازیابی داده که از بخشی از داده ونه آدرس آن استفاده میکند
content addressable addressing
محلی که آدرس آن محتوای آن و نه آدرس دیگری باشد
content addressable addressing
پردازندهای که از فضای ذخیره سازی انجمنی استفاده میکند
memory addressing mode
باب ادرس دهی حافظه
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com