Total search result: 182 (8 milliseconds) |
|
|
|
English |
Persian |
extended character set |
مجمگعه کاراکترهای توسعه یافته |
|
|
Search result with all words |
|
extended character |
دکمهبازکنندهصفحه |
Other Matches |
|
extended |
مبسوط |
extended |
تمدید شده |
extended |
مطول |
to be ones extended |
خودرازیادخسته کردن زیادخسته شدن |
extended |
code decimalinterchange coded binary کدمبادله اعشاری کد شده بصورت دودوئی توسعه یافته |
extended |
تمدید یافته |
its was extended |
مدت اعتبارانرا دراز کردند |
extended claw |
پنجهبازشو |
extended memory |
حافظه توسعه یافته |
extended addressing |
ادرس دهی گسترده |
extended family |
خانواده گسترده |
extended defense |
دفاع گسترده |
extended defense |
پدافند در جبهه عریض به طور منطقهای |
extended precision |
دقت توسعه یافته |
extended memory |
حافظه تمدیدی |
CD ROM Extended Architecture |
فرمت ROM-CD پیشرفته که نحوه ذخیره سازی صورت و تصویر داده را روی دیسک ROM-CD مشخص میکند |
extended family system |
نظام فامیلی گسترده |
extended pole piece |
قطبک دراز شده |
extended industry standard architecture |
معماری استاندارد صنعت توسعه پذیر |
character |
مجسم کردن شخصیت |
character per second |
دخشه در ثانیه |
character per second |
کاراکتر درثانیه |
in character <idiom> |
مثل معمول |
character |
دخشه کاراکتر |
character |
صفت اختصاصی |
character |
یکی از نمادهای مقدماتی که برای بیان اطلاعات بصورت مجزا یا ترکیبی بکار میرود |
character |
صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی |
character |
عدد صحیح خصوصیت |
character |
سیرت |
character |
دخشه |
character |
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن |
character |
رقم |
character |
خط |
character |
حرف |
character |
نشانه گرافیکی که به صورت یک علامت چاپ شده یا نمایش داده شده مثل یکی از حروف الفبا یک عدد یا یک علامت فاهر میشود |
character |
مونه |
character |
منش |
character |
صفت |
character |
خیم |
character |
نهاد سیرت |
character |
علامت |
character |
نویسه |
graphic character |
دخشه نگارهای |
magnetic character |
دخشه مغناطیسی |
illigal character |
کاراکتر غیرقانونی |
identification character |
علامت مشخصه |
illigal character |
دخشه غیر مجاز |
ionic character |
خصلت یونی |
illigal character |
کاراکتر غیر مجاز |
genital character |
منش تناسلی |
gap character |
دخشه شکاف پر کن |
erase character |
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است |
enquiry character |
کاراکتر پرس و جو |
escape character |
کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر |
escape character |
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد |
escape character |
کاراکتر گریز |
exploitative character |
منش بهره کش |
global character |
کاراکتر سراسری |
escape character |
ترتیب ارسال کد که به گیرنده اعلام میکند که حروف مقابل کمکی برای اعمال کنترلی هستند |
character printer |
چاپگر کاراکتری |
forbidden character |
دخشه ممنوعه |
functional character |
دخشه وفیفه بندی |
erase character |
دخته پاک کن |
magnetic character |
کاراکتر مغناطیسی |
reserved character |
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود |
rub out character |
دخشه پاک کن |
separating character |
دخشه جدا ساز |
sign character |
دخشه علامت نما |
special character |
دخشه |
special character |
ویژه |
special character |
دخشه ویژه |
special character |
علامت ویژه کاراکتر مخصوص |
substitute character |
حرفی که در صورتی که حرف دریافت شده تشخیص داده نشود نمایش داده میشود |
sync character |
کاراکتر همگام |
character actor |
هنرپیشه ای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند |
character actors |
هنرپیشهای که نقش اشخاص نابهنجار یاعجیب و غریب را بازی میکند |
character correction |
نمایشتغییرات |
He has a clean character. |
اخلاقا" آدم سالمی است |
historic character |
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.] |
reserved character |
فضایی ازدیسک که برای کنترل ذخیره داده به کارمی رود |
reserved character |
کلمه یاعبارتی که به عنوان مشخصه درزبان برنامه سازی به کارمی رود. |
membership character |
ویژگی عضویت |
most significant character |
رقم سمت چپ عدد که ارزش بیشتر را در پایه دارد. |
new line character |
دخشه تعویض سطر |
nongraphic character |
کاراکتر غیر گرافیکی |
null character |
دخشه پوچ |
null character |
کاراکتر تهی |
numeric character |
دخشه عددی |
numeric character |
کاراکتر عددی |
optical character |
دخشه نوری |
optical character |
کاراکتر نوری |
oral character |
منش دهانی |
pad character |
حرف اضافی افزوده شده به رشته یا بسته یا فایل تا به اندازه مورد نظر برسد |
pad character |
کاراکتر میانگیر برای پر کردن فصای خالی |
receptive character |
منش پذیرا |
out of character [OOC] |
دور از منش من |
character analysis |
تحلیل منش |
character generator |
مولد کاراکتر |
character graphics |
نگاره سازی دخشهای |
character guidance |
راهنمایی و مشاوره با افراد سخنرانی مذهبی |
character map |
شبکهای از بلوک ها روی صفحه نمایش |
anal character |
منش مقعدی |
character neurosis |
روان رنجوری منش |
alphanumeric character |
دخشههای الفبا عددی |
character per inch |
دخشه در اینچ |
character per inch |
کاراکتر دراینچ |
character pitch |
تعداد کاراکترها در واحد اینچ در یک خط متن |
character pitch |
pica |
character pitch |
type elite |
character printer |
چاپگر دخشهای |
character generator |
دخشه زا |
backspace character |
دخشه پسبرد |
blank character |
دخشه فاصله |
blank character |
کاراکتر جای خالی |
character checking |
تست کاراکتری |
character code |
رمز دخشهای |
character code |
کد کاراکتری |
character code |
رمز کاراکتر |
character density |
تراکم دخشه ها |
blank character |
کاراکتر تهی |
blank character |
فاصله |
blank character |
دخشه |
character density |
تراکم کاراکترها |
character disorder |
اختلال منش |
bell character |
کد کنترلی که باعث میشود ماشین یک سیگنال قابل شنیدن ایجاد کند |
character printer |
چاپگرعلامتی |
character reader |
دخشه خوان |
character training |
پرورش منش |
character trait |
صفت منشی |
check character |
دخشه مقابلهای |
check character |
علامت مقابلهای |
character fill |
پر کردن کاراکترها |
check character |
کاراکتر مقابلهای |
coded character |
دخشه رمزی |
character template |
مبدل کاراکتری |
compliant character |
منش تسلیم گر |
control character |
دخشه کنترل |
control character |
علامت کنترلی |
control character |
دخشه کنترلی |
control character |
کاراکتر کنترلی |
crc character |
کاراکتر CRC |
character table |
جدول شناسایی |
character set |
دخشکان |
character set |
مجموعه علائم |
aknowledge character |
کاراکتر مورد قبول |
character set |
دخشگان مجموعه دخشه ها مجموعه کاراکترها |
character recognition |
دخشه شناسی |
character sketch |
شمایل |
character string |
رشته دخشهای |
character string |
رشته کاراکتری |
character recognition |
تشخیص کاراکتر |
negative acknowledge character |
کاراکتر تصدیق منفی |
There is not a single stain on your character . |
هیچ لکه ننگه به شما نمی چسبد |
alphabetic character set |
حروفی که |
alphabetic character set |
الفبا را می سازند |
ascii character set |
مجموعه کاراکترهای اسکی |
alphabetic character set |
رشتهای که فقط حروف الفبا را دارد |
universal character set |
مجموعه کاراکترهای جهانی |
wild card character |
نشانهای که در هنگام جستجوی فایل یا داده استفاده میشود و تمام فایل ها را نشان میدهد |
accuracy control character |
دخشه یا کاراکتر کنترل دقت |
character based program |
برنامه دخشه |
communication control character |
کاراکتر کنترل ارتباطی |
form feed character |
کاراکتر تغذیه فرم |
fully formed character |
کاراکتر تمام شکل یافته |
line feed character |
دخشه تعویض پذیر |
character oriented protocol |
پروتکل با گرایش کاراکتری پروتکل کاراکترگرا |
dot matrix character |
کاراکتر ماتریس نقطهای |
numeric character set |
دخشگان عددی |
optical character reader |
دخشه خوان نوری |
optical character reader |
کاراکترنوری خوان |
character based program |
برنامه مبتنی بر کاراکتر |
print control character |
کاراکتر کنترل چاپ |
passive aggressive character |
منش نافعال- پرخاشگر |
partial ionioc character |
خصلت جزیی یونی |
error control character |
کاراکتر کنترل خطا |
character mapped display |
نمایش طرح دخشهای |
optical character recognition |
تشخیص نوری دخشه تشخیص کاراکتر نوری شناسایی نوری دخشه بازشناسی نوری دخشه بازشناسی کاراکتر نوری |
magnetic ink character recognition |
تشخیص کاراکترهای جوهرمغناطیسی بازشناسی کاراکتربا جوهر مغناطیسی دخشه شناسی مرکب مغناطیسی |
variable length character encoding |
رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر |
magnetic ink character reader |
دستگاه ورودی که مستندات چاپ شده با کاراکترهای جوهر مغناطیسی را می خواند |