English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 31 (1 milliseconds)
English Persian
extending درازکردن
extending طول دادن رساندن
extending ادامه دادن
extending توسعه دادن
extending تمدید کردن
extending عمومیت دادن
extending منبسط کردن
extending باز کردن
extending ادامه پیدا کردن باز شدن توسعه دادن
extending بازشدن صفها از هم یا بازکردن انها
extending باحداکثر نیرو
extending وادار کردن اسب به چهارنعل رفتن باپاهای کشیده و بلند
extending کشیدن بدن یاراست کردن بازو یاپای ژیمناست
extending تعمیم دادن
extending امتداد دادن
extending توسعه یافتن تمدید دادن یا کردن
extending بخشی از CPU که حاوی پیاده سازی سخت افزاری از توابع ریاضی مختلف است
extending بیتی
extending روش انعط اف پذیر تر برای بیان قواعد زبان
extending مجموعهای از حروف خاص که حاوی تلفظ ها
extending گرافیک و نشانه ها است
extending فناوری حافظه که کارایی بهتری را فراهم میکند با قادر بودن برای یافتن و خواندن داده از محلی از حافظه در یک عمل نیز می توان آخرین قطعه داده را که پنهانی در حافظه ذخیره شده بود و آماده خواندن دوباره است ذخیره کند
extending گروهی ازتولیدکنندگان PC که انجمنی برای پیشبرد استاندارد تک بیتی به عنوان یک رقیب برای استاندارد باس MAC توسط IBM تشکیل داده اند
extending استانداردهای گرافیک با resolution بالا توسعه نیافته توسط IBM که قادر به نمایش تا X پیکسل است
extending در یک IBM PC روش استاندار معروف برای افزودن حافظه زیادی بیشتر از مگا بایت که توسط چندین سیستم عامل یا برنامه قابل استفاده مستقیم است
extending امکان نرم افزاری که حافظه درون PC را مشخص میکند تا با استاندارد حافظه مط ابق شود
extending فایل که قابل افزودن است یا هیچ اندازه ماکزیمم ندارد
extending قوانین دستیابی برنامه به حافظه گسترش یافته در pc
extending خصوصیات پیشرفته IDE که کارایی و نرخ ارسال داده از او به یک دیسک سخت را بهبود می بخشد
extending طولانی تر کردن
Other Matches
extending table میزبازشو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com