English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 116 (7 milliseconds)
English Persian
external auditory meatus گذرگاه برونی گوش
Other Matches
acoustic meatus [Meatus acusticus] مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
meatus مجرا
meatus راه
meatus روزنه معبر
meatus auditorius روگاه گوش
urinary meatus مجرای پیشاب
meatus urinarius مجرای بول
acoustic meatus مجرای شنوایی
auditory مربوط بشنوایی یا سامعه مربوط به ممیزی وحسابداری
auditory شنیداری
auditory [نام قدیمی شبستان کلیسا]
auditory labyrinth حلزون شنوایی
auditory canal مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory hallucination توهم شنیداری
auditory nerve عصب شنوایی
auditory type سنخ شنیداری
auditory acuity تیزحسی شنیداری
auditory agnosia ادراک پریشی شنیداری
auditory aphasia زبان پریشی شنیداری
auditory ossicles استخوانچههای شنوایی
auditory passage مجرای گوش [کالبد شناسی بدن انسان]
auditory apperception test ازمون اندریافت شنیداری
auditory projection area ناحیه ادراک شنیداری
external مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external خارج یک برنامه یا وسیله
external رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external خارج
external بیرونی
external برونی
external خارجی
external سطح فواهر
external فاهر
external بیرون
external صوری
external که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external 1-سخت افزار
external سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
external ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
external دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
external مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
external فاهری پدیدار
external store انباره خارجی
external storage ثبات خارجی کامپیوتر
external symbol علامت خارجی
external storage حافظه خارجی
external storage انباره خارجی
external sort جورکردن خارجی
external sort مرتب سازی خارجی
external sort جور کردن خارجی
external sense حس برونی
external security امنیت خارجی
external reward پاداش برونی
external table جدول برونی
external thread دنده خارجی
external ear گوش بیرونی [کالبد شناسی بدن انسان]
external socket پریز بیرونی
external nose نمایبیرونیبینی
external gills دستگاهتنفسبیرونی
external oblique ماهیچهمورببیرونی
external ear گوشبیرونی
external variable متغیر خارجی
external validity اعتبار برونی
external transaction معاملات خارجی
balance of external liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
external docuhentation مستندات خارجی
external economies صرفه جوئیهای خارجی
external force نیروی بیرونی
external force نیروی خارجی
external function تابع برونی
external gear تاج دندانه خارجی
external reference مرجع خارجی
external diseconomies عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
external delay تاخیر خارجی
external armature ارمیچر خارجی
external benefits فواید خارجی
external circuit مدار خارجی
external combustion احتراق خارجی
external command فرمان برونی
external command فرمان خارجی
external control کنترل خارجی
external cost هزینه خارجی
external indicator نشان دهنده وضع خارجی وسیله
external inhibition بازداری برونی
external pressure فشار خارجی
external phase فاز برونی
external ophthalmia اماس برونی تخم چشم
external rectus عضله مستقیم برون چشمی
external operation عملیات خارج از مملکت
external operation عملیات خارجی
external modem تلفیق و تفکیک کننده برونی
external reference ارجاع خارجی
external menory حافظه خارجی
external pressure فشار برونی
external interrupt وقفه خارجی
external label برچسب خارجی
external load بار خارجی
external memory حافظه خارجی
external reperence ارجاع خارجی
external hard disk دیسک سخت برونی
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
external saphenous vein سیاهرگ یا ورید مابض
external combustion engine موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
external data file فایل اطلاعات خروجی
external jugular vein شاهرگگردنبیرونی
external fuel tank مخزنسوختبیرونی
external symbol dictionary فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
external magnetic circuit مدار مغناطیسی خارجی
external good order اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
external tooth lock washer قفلواشوندهدندانهای
error due to external influence خطای محیطی [ریاضی]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com