Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English
Persian
external storage
انباره خارجی
external storage
حافظه خارجی
external storage
ثبات خارجی کامپیوتر
Other Matches
external
وسیلهای که درون کامپیوتر نیست ولی به آن اضافه شده تا تواناییهای ذخیره سازی آن را افزایش دهد
external
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
1-سخت افزار
external
فایل حاوی داده برای برنامه که جداگانه از آن دخیره شده است
external
ساعت یا سیگنال یکسان کننده در خارج یک وسیله
external
مین کننده نیرو دارد تابه پورت سری کامپیوتر وصل شود
external
سیگنال وقفه از رسانه جانبی برای بیان توجه لازم
external
حافظهای که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قراد دراد ولی توسط CPU قابل دسترسی است
external
ثبات کاربر ذخیره شده رد حافظه اصلی ونه CPU
external
دید کاربر از ساختار داده یا برنامه
external
روش مرتب سازی فایل حافظه جانبی مثل دیسک طبق منبع اصلی داده واز دیسک به عنوان حافظه جانبی حین ذخیره سازی استفاده میکند
external
رسانه ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی از طرف CPU قابل دسترسی است
external
مشخص کردن انبار کاغذ در خارج از وسیله یا میز
external
خارج یک برنامه یا وسیله
external
فاهری پدیدار
external
سطح فواهر
external
خارج
external
فاهر
external
بیرونی
external
خارجی
external
برونی
external
بیرون
external
صوری
external cost
هزینه خارجی
external delay
تاخیر خارجی
external docuhentation
مستندات خارجی
external economies
صرفه جوئیهای خارجی
external diseconomies
عوامل زیان اور خارجی عوامل نامطلوب خارجی
external force
نیروی بیرونی
external force
نیروی خارجی
external function
تابع برونی
external gear
تاج دندانه خارجی
external indicator
نشان دهنده وضع خارجی وسیله
external inhibition
بازداری برونی
external control
کنترل خارجی
external command
فرمان خارجی
external command
فرمان برونی
external ear
گوش بیرونی
[کالبد شناسی بدن انسان]
external socket
پریز بیرونی
external nose
نمایبیرونیبینی
external gills
دستگاهتنفسبیرونی
external ear
گوشبیرونی
external oblique
ماهیچهمورببیرونی
external interrupt
وقفه خارجی
external armature
ارمیچر خارجی
external benefits
فواید خارجی
external circuit
مدار خارجی
external combustion
احتراق خارجی
external label
برچسب خارجی
external load
بار خارجی
external security
امنیت خارجی
external sense
حس برونی
external sort
جور کردن خارجی
external sort
مرتب سازی خارجی
external sort
جورکردن خارجی
external store
انباره خارجی
external symbol
علامت خارجی
external table
جدول برونی
external thread
دنده خارجی
external transaction
معاملات خارجی
external validity
اعتبار برونی
external reward
پاداش برونی
external reperence
ارجاع خارجی
external reference
ارجاع خارجی
external memory
حافظه خارجی
external menory
حافظه خارجی
external modem
تلفیق و تفکیک کننده برونی
external operation
عملیات خارجی
external operation
عملیات خارج از مملکت
external ophthalmia
اماس برونی تخم چشم
external phase
فاز برونی
external pressure
فشار خارجی
external pressure
فشار برونی
external rectus
عضله مستقیم برون چشمی
external reference
مرجع خارجی
external variable
متغیر خارجی
balance of external
liabilities and claims مانده مطالبات و بدهیهای خارجی
external fuel tank
مخزنسوختبیرونی
external data file
فایل اطلاعات خروجی
external symbol dictionary
فهرست علائم خارجی فرهنگ لغات نمادهای خارجی
external combustion engine
موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
external magnetic circuit
مدار مغناطیسی خارجی
external auditory meatus
گذرگاه برونی گوش
external saphenous vein
سیاهرگ یا ورید مابض
external jugular vein
شاهرگگردنبیرونی
external hard disk
دیسک سخت برونی
external good order
اصطلاحی در حمل و نقل که دال بر وضعیت فاهری مناسب کالای مورد حمل میباشد
sum of all external forces
حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
error due to external influence
خطای محیطی
[ریاضی]
external tooth lock washer
قفلواشوندهدندانهای
storage
فضای ذخیره سازی داده که بیشتر از یک میلیون میلیون بیت داده میتواند ذخیره کند
storage
فضای لازم برای ذخیره سازی داده
storage
نحوه اختصاص حافظه به کاربران مختلف , مثل برنامه ها , متغیرها, داده ,.....
storage
فضای موقت حافظه برای داده هایی که در حال حاضر پردازش می شوند
storage
مواد مختلف که قادر به ذخیره داده هستند
storage
ذخیره داده برای مدت زمان طولانی
storage
چاپ محتوای فضای ذخیره سازی
storage
که حافظه اصلی و سریع کامپیوتر نیست
storage
ذخیره سازی داده به صورتی که به آن امکان پردازش دیرتر داده میشود
storage
دیسک برای ذخیره داده
storage
هر وسیلهای که میتواند داده ذخیره کند و در صورت نیاز بازیابی کند
storage
رسانه ذخیره سازی که قابل پاک کردن یا استفاده مجدد نیست
storage
می نیست
storage
حافظه یا بخشی از سیستم کامپیوتری که داده و برنامه برای استفاده بعدی ذخیره شده اند
storage
ذخیره سازی
storage
تعداد بیتهایی که در واحد فضای ذخیره سازی رسانه قابل ضبط است
storage
حافظه یا رسانه ذخیره سازی که با قط ع برق داده ذخیره شده را از دست میدهد
storage
1-حافظه داخلی کوچک با دستیابی سریع سیستم که حاوی برنامه جاری است . 2-حافظه کوچک داخلی سیستم
storage
هر رسانه ذخیره سازی داده
storage
وسیله ذخیره سازی که خارج از سیستم کامپیوتر اصلی قرار دارد ولی توسط CPU قابل دستیابی است
storage
انبار
storage
ذخیره کردن
storage
اندوزش
storage
حافظهای که نیاز دارد محتوایش مرتب بهنگام شود
storage
انبار کردن
storage
مخزن
storage
ذخیره سازی انبار کالا
storage
انبارش
storage
انباره
storage
ذخیره کردن ذخیره
storage
بخشی از حافظه برای ذخیره اطلاعات
storage
مشابه 9641
storage
TRC مخصوص برای گرافیک کامپیوتری . تصویری را روی صفحه برمی گرداند بدون نیاز به عملیات تنظیم مجدد
storage
نگهداری
storage
خزانه
storage device
دستگاه انباره
storage dump
روبرداری حافظه
storage fragmentation
تکه تکه شدن انباره
storage granules
دانههای اندوزش
storage device
دستگاه ذخیره
storage device
انباره
storage device
دستگاه ذخیره سازی
storage capacity
گنجایش انباره
storage device
دستگاه انبارش
storage interleaving
برگ برگ سازی انباره
program storage
انباره برنامه
secondary storage
حافظه ثانویه
secondary storage
انباره ثانوی
semiconductor storage
حافظه نیمه هادی
sequential storage
انباره ترکیبی
serial storage
انباره نوبتی
serial storage
انباره سری
static storage
انباره ایستا
secondary storage
انباره ثانویه
seasonal storage
مخزن فصلی
protected storage
حافظه محافظت شده
protected storage
انباره محافظت شده
protected storage
انباره محفوظ
pushup storage
انباره بالا فشردنی
read only storage
انباره فقط خواندنی
real storage
حافظه حقیقی
real storage
انباره واقعی
regenerative storage
انباره باززا
searching storage
روش بازیابی داده که از بخشی از داده به جای آدرس برای یافتن محل داده استفاده میکند
storage allocation
تخصیص انباره
storage allocation
تخصیص حافظه
storage capacity
فرفیت انباره
storage cell
یاخته انباره
storage cell
پیل باتری
storage cell
باتری
storage cell
سلول انباره
storage circuit
مدار ذخیره
storage compaction
فشردگی انباره
storage costs
هزینههای انبارداری
storage cycle
چرخه انباره
storage bunker
دخیره
storage bunker
انبار
storage area
ناحیه انبارش
storage array
ارایه انباره
storage battery
باتری انبارهای
storage battery
انباره
storage battery
اکولاموتور
storage battery
باتری بارشدنی
storage block
بلوک ذخیره
storage buffer
میانگیر انباره
storage cycle
سیکل انباره
storage tray
سینیذخیره
virtual storage
انباره مجازی
vault storage
محفظه یا انبار ضد حریق وبتون ارمه
useable storage
ذخیره مفید
temporary storage
انباره موقتی
temporary storage
حافظه موقت
temporary storage
می نیست
temporary storage
فایل روی دیسک سخت که توسط نرم افزار برای ذخیره موقت داده یا نرم افزاری حافظه مجازی را پیاده سازی میکند مثل ویندوز ماکروسافت استفاده میشود
temporary storage
ثبات حافظه موقت برای نتیجه عملیات ALU
temporary storage
انباره موقت
terabit storage
بیلیون بیت حافظه
tape storage
انباره نواری
switch storage
انباره گزینهای
virtual storage
حافظه مجازی
volatile storage
انباره فرار
weekly storage
مخزن هفتگی
storage space
فضایذخیره
storage door
دروسایلذخیرهای
storage compartment
قسمتذخیره
scenery storage
چشماندازانبار
addressable storage
حافظه تصادفی
[علوم کامپیوتر]
cold storage
سردخانه
working storage
انباره کاری
working storage
حافظه کاری
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com