English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 87 (8 milliseconds)
English Persian
extra cosmical بیرون ازگیتی
extra cosmical خارج ازعالم
Other Matches
cosmical برابرباخورشید- مصادف باطلوع وغروب افتاب
extra- موضوعی که زیادی است
extra- کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- اضافه
extra- علاوه
extra- بسیار خیلی
extra- اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra <adj.> خاص
extra <adj.> اضافه
extra <adj.> علاوه
extra <adj.> ویژه
extra- خارجی
extra زیادی
extra فوق العاده اضافی
extra بزرگ
extra یدکی
extra خارجی
extra زائد
extra بسیار خیلی
extra علاوه
extra اضافه
extra- یدکی
extra اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- زائد
extra- فوق العاده اضافی
extra موضوعی که زیادی است
extra کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- بزرگ
extra- زیادی
extra-mural فرا -
extra-mural فرا دیواری
extra-mural ویژهی دانشجویان پاره وقت
We have two books extra. دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
extra-mural فرا شهری
extra-mural میان دانشگاهی
extra-mural فرادانشگاهی
extra-marital خارج از زناشویی
extra-curricular فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-curricular زنا
extra-curricular فوق برنامه
extra-group ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
to go the extra mile for someone <idiom> [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra expenses هزینه نهایی
extra expenses هزینه های اضافی
extra tuition تدریس خصوصی
extra bed تخت خواب اضافه
extra terrestrial زمین
extra terrestrial بیرون از
extra spectral خارج طیفی
extra official بیرون ازوفایف اداری
extra official غیر رسمی
extra legal غیرقانونی
extra essential غیرضروری
extra essential غیراصلی
extra equipment متعلقات ویژه
extra equipment تجهیزات اضافی
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty خدمت اضافی
extra current جریان اضافی
extra cranial ازجمجمه بیرون
extra cranial بیرون ازجمجمه
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cover بازیگر بل گیر
extra cost هزینه اضافی
extra charge هزینه فوق العاده
extra atmospheric متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra premium پاداش اضافی
extra physical بیرون ازقواعدطبیعی
extra professional خارج حرفهای
extra regular خارج ازقاعده
extra regular بیقاعده
extra scientific ماورای علم
extra special فوق العاده
extra time وقت اضافی
extra special ویژه
extra period وقت اضافی
extra special مخصوص
extra professional بیرون ازپیشه یاحرفه
Do you have an extra pen to lend me? یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
I crossed out the extra expenses . هزینه های اضافی را قلم زدم
extra good time وقت معافیت از زندان
extra good time معافی مشروط از زندان
natives Olivenöl extra روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com