Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 192 (10 milliseconds)
English
Persian
extra special
فوق العاده
extra special
ویژه
extra special
مخصوص
Search result with all words
extra special flexible wire rope
طناب فولادی ویژه
Other Matches
extra-
علاوه
extra-
اضافه
extra-
بسیار خیلی
extra-
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra-
موضوعی که زیادی است
extra-
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra-
خارجی
extra
<adj.>
ویژه
extra
<adj.>
اضافه
extra
<adj.>
علاوه
extra
<adj.>
خاص
extra-
یدکی
extra
خارجی
extra
علاوه
extra
یدکی
extra
بزرگ
extra
اضافه
extra
فوق العاده اضافی
extra
کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra
زائد
extra-
بزرگ
extra-
فوق العاده اضافی
extra-
زائد
extra-
زیادی
extra
اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra
موضوعی که زیادی است
extra
زیادی
extra
بسیار خیلی
extra bed
تخت خواب اضافه
to go the extra mile for someone
<idiom>
[برای کسی ]
کار تراشیدن
[اصطلاح]
extra terrestrial
زمین
extra terrestrial
بیرون از
extra spectral
خارج طیفی
extra essential
غیراصلی
extra scientific
ماورای علم
extra regular
بیقاعده
extra expenses
هزینه نهایی
extra-curricular
زنا
extra-curricular
فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-marital
خارج از زناشویی
extra-mural
فرادانشگاهی
extra-mural
میان دانشگاهی
extra-mural
فرا شهری
extra-mural
فرا -
extra-mural
فرا دیواری
We have two books extra.
دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
extra-mural
ویژهی دانشجویان پاره وقت
extra-group
ناهمراه گروه
[پرنده شناسی]
extra tuition
تدریس خصوصی
extra expenses
هزینه های اضافی
extra-curricular
فوق برنامه
extra essential
غیرضروری
extra duty
وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty
خدمت اضافی
extra current
جریان اضافی
extra cranial
ازجمجمه بیرون
extra cranial
بیرون ازجمجمه
extra cover
پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cover
بازیگر بل گیر
extra cost
هزینه اضافی
extra cosmical
خارج ازعالم
extra cosmical
بیرون ازگیتی
extra charge
هزینه فوق العاده
extra atmospheric
متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra equipment
تجهیزات اضافی
extra official
غیر رسمی
extra professional
خارج حرفهای
extra premium
پاداش اضافی
extra physical
بیرون ازقواعدطبیعی
extra time
وقت اضافی
extra period
وقت اضافی
extra official
بیرون ازوفایف اداری
extra professional
بیرون ازپیشه یاحرفه
extra legal
غیرقانونی
extra equipment
متعلقات ویژه
extra regular
خارج ازقاعده
special
آنچه متفاوت یا غیر عادی است
special
ویژه
special
استثنایی
special
سیستم برنامههای کاربردی مشخص و محدود
special
خاص
special
حرف غیر عادی در یک نوشتار
special
مخصوص
special
مخصوصا
special
حرف چاپ اضافی که در محدوده استاندارد نوشتاری نیست
special
<adj.>
اضافه
special
<adj.>
ویژه
special
مخصوص خاص
special
<adj.>
خاص
special
<adj.>
علاوه
extra good time
وقت معافیت از زندان
extra good time
معافی مشروط از زندان
Do you have an extra pen to lend me?
یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
I crossed out the extra expenses .
هزینه های اضافی را قلم زدم
natives Olivenöl extra
روغن زیتون کاملا طبیعی
[دسته بندی یک]
special weapons
جنگ افزارهای ویژه
special verdict
تصمیم ویژه
special tribunal
دادگاه اختصاصی
special vertict
رایی که وقوع قضیهای راثابت میکندولی نتیجهای ازان نمیگیرد
special verdict
رای هیات منصفه در حالتی که حقایق موضوع مطروحه را ان چنان که برایشان ثابت شده است اعلام و اخذ تصمیم را به دادگاه بسپارند
special troops
یکانهای مخصوصی که به لشگرمامور شده باشند
special troops
یکانهای مخصوص
special effects
جلوههای ویژه
special weapons
جنگ افزار مخصوص
special forces
نیروهای ویژه ضد چریک
[ارتشی ]
as a special exception
<adv.>
بطور استثناء
special session
نشست فوق العاده
special session
نشست ویژه
Are there any special fares?
آیا قیمت ارزانتر هم دارید؟
a special menu
صورت غذای مخصوص
Do you have any special rates?
آیا نرخهای ارزانتر دارید؟
special effect
جلوههایویژه
Special Branch
سازمانپلیسبریتانیا
special mark
علامتمخصوص
special effects
تروکاژ
as a special exception
<adv.>
استثنأ
special character
ویژه
special education
اموزش و پرورش استثنایی
special forces
نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
special handling
ارسال مطبوعات واوراق چاپی بوسیله پست سریع السیر
special bastard
حرامزاده ویژه
special area
منطقه پرواز مخصوص
special agreement
قرارداد ویژه
special staff
ستاداختصاصی
special agent
وکیل یا نماینده مقیدالوکاله
special jury
هیئت منصفه مخصوص
special administration
اداره قسمت خاصی از ترکه
special majority
اکثریت خاص
special olympics
المپیک افراد استثنایی
special duty
کار ویژه
special bastard
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
special character
دخشه ویژه
special character
علامت ویژه کاراکتر مخصوص
special contracts
عقود معینه
special contracts
منظور عقودی هستند که نام و صیغه خاص و شرایط ویژه دارند
special corrections
تصحیحات مخصوص
special damage
خسارت مخصوص
special character
دخشه
special case
مورد خاص یااستثنایی
special deposits
سپردههای ویژه
special drawing right
حق برداشت مخصوص
special drawing right
حق برداشت ویژه
special case
مورد ویژه
special degration
نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
special operations
عملیات مخصوص یا ویژه
special purpose
تک منظوره
special school
اموزشگاه استثنایی
special services
خدمات مخصوص
special services
یکان خدمات مخصوص خدمات رفاهی
special session
جلسه فوق العاده
special ammunition
مهمات مخصوص یا ویژه
special session
جلسه مخصوص
special sheaf
مروحه مخصوص
special staff
ستاد تخصصی
special delivery
پست سفارشی
special symbol
نماد ویژه
special symbol
نماد خاص
special team
تیم ذخیره ها
special relativity
نسبیت خصوصی
special registrant
دفتر ثبت نام مخصوص
Paste Special
درج یک شی خاص
special pleader
متخصص تهیه لوایح دفاعی
special pleading
علم تهیه لوایح دفاعی و طرح ریزی دفاع در محکمه
special passport
پاسپورت مخصوص
special property
مالکیت خاص
special passport
پاسپورت ویژه
special purpose
یک منظوره
special party
گروه ویژه
special purpose
خاص منظوره
special ability
توانایی اختصاصی
Paste Special
در یک متن
special plea
دفاع خاص
Could you put an extra bed in the room?
آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
special weight race
مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
special acceptance of a bill of
قبولی براتی که فقط در محلی خاص قابل پرداخت است
special theory of relativity
نظریه نسبیت خصوصی
special drawing rights
حق برداشت ویژه
special libraries association
انجمن کتابخانههای مخصوص
special purpose computer
کامپیوتر تک منظوره کامپیوتر با منظور خاص
special interest group
که علاقمند به سخت افزار یا نرم افزار خاصی هستند
special interest group
گروه
I must make a special note of that.
من باید یادداشت ویژه ای برای این مورد بکنم.
special drawing rights
این اصطلاحات شامل افزودن قدرت وام دهی صندوق وافزایش میعان پولی جهان در این زمینه بوده است
special interest groups
گروههایی با علاقه ویژه گروه مشترک المنافع ویژه
special purpose programming language
زبان برنامه نویسی تک منظوره
digital video special effects
نمایشمخصوصعددیعوامل
Every man is made for a special job.
<proverb>
هر کس را بهر کارى ساختند .
Can I go earlier today, just as a special exception?
اجازه دارم امروز استثنأ زودتر بروم؟
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com