English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (1 milliseconds)
English Persian
extra tuition تدریس خصوصی
Other Matches
tuition شهریه
tuition تعلیم
tuition تدریس اموزانه
tuition حق تدریس
private tuition تدریس خصوصی
tuition fee شهریه
extra- کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- موضوعی که زیادی است
extra- اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra زیادی
extra- اضافه
extra <adj.> اضافه
extra <adj.> خاص
extra <adj.> ویژه
extra <adj.> علاوه
extra- علاوه
extra موضوعی که زیادی است
extra کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra اضافه
extra علاوه
extra بسیار خیلی
extra خارجی
extra یدکی
extra بزرگ
extra فوق العاده اضافی
extra زائد
extra اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra- فوق العاده اضافی
extra- یدکی
extra- زائد
extra- زیادی
extra- بزرگ
extra- خارجی
extra- بسیار خیلی
extra-mural فرا دیواری
extra-mural میان دانشگاهی
extra-mural ویژهی دانشجویان پاره وقت
extra-mural فرا -
extra-mural فرادانشگاهی
extra-mural فرا شهری
extra terrestrial زمین
extra-curricular فوق برنامه
extra-curricular زنا
extra-curricular فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-marital خارج از زناشویی
We have two books extra. دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
to go the extra mile for someone <idiom> [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra bed تخت خواب اضافه
extra expenses هزینه نهایی
extra expenses هزینه های اضافی
extra-group ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
extra atmospheric متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra official غیر رسمی
extra legal غیرقانونی
extra essential غیرضروری
extra essential غیراصلی
extra equipment متعلقات ویژه
extra equipment تجهیزات اضافی
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty خدمت اضافی
extra current جریان اضافی
extra cranial ازجمجمه بیرون
extra cranial بیرون ازجمجمه
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cover بازیگر بل گیر
extra cost هزینه اضافی
extra cosmical خارج ازعالم
extra cosmical بیرون ازگیتی
extra charge هزینه فوق العاده
extra official بیرون ازوفایف اداری
extra professional بیرون ازپیشه یاحرفه
extra regular خارج ازقاعده
extra premium پاداش اضافی
extra regular بیقاعده
extra scientific ماورای علم
extra special فوق العاده
extra physical بیرون ازقواعدطبیعی
extra special ویژه
extra special مخصوص
extra time وقت اضافی
extra period وقت اضافی
extra spectral خارج طیفی
extra terrestrial بیرون از
extra professional خارج حرفهای
natives Olivenöl extra روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
extra good time معافی مشروط از زندان
extra good time وقت معافیت از زندان
I crossed out the extra expenses . هزینه های اضافی را قلم زدم
Do you have an extra pen to lend me? یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com