English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 93 (5 milliseconds)
English Persian
extra-mural فرادانشگاهی
extra-mural میان دانشگاهی
extra-mural فرا شهری
extra-mural فرا -
extra-mural فرا دیواری
extra-mural ویژهی دانشجویان پاره وقت
Other Matches
mural نقاشی دیواری
mural نقش دیواری
mural واقع برروی دیوار
mural دیوار نما
mural دیواری
ante-mural [e] جان پناه دفاعی
mural crown ناجی که به نخستین بالارونده ازدیوار شهر دشمن داده میشد
extra زیادی
extra- اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra <adj.> ویژه
extra <adj.> اضافه
extra <adj.> علاوه
extra <adj.> خاص
extra اضافه
extra- موضوعی که زیادی است
extra زائد
extra- زیادی
extra اضافه شده یا آنچه بیشتر از معمول باشد
extra موضوعی که زیادی است
extra کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra علاوه
extra بسیار خیلی
extra خارجی
extra یدکی
extra بزرگ
extra فوق العاده اضافی
extra- زائد
extra- فوق العاده اضافی
extra- بزرگ
extra- کسب امتیاز در هر فرصت بادویدن
extra- یدکی
extra- خارجی
extra- بسیار خیلی
extra- علاوه
extra- اضافه
extra bed تخت خواب اضافه
extra-marital خارج از زناشویی
extra-curricular فعالیت جنسی خارج از ازدواج
extra-curricular زنا
extra-curricular فوق برنامه
We have two books extra. دوتا کتاب اضافه ( زیادی) داریم
to go the extra mile for someone <idiom> [برای کسی ] کار تراشیدن [اصطلاح]
extra expenses هزینه نهایی
extra expenses هزینه های اضافی
extra-group ناهمراه گروه [پرنده شناسی]
extra tuition تدریس خصوصی
extra terrestrial زمین
extra terrestrial بیرون از
extra atmospheric متعلق بفضای بیرون ازجو خارج الجوی
extra essential غیراصلی
extra legal غیرقانونی
extra essential غیرضروری
extra equipment متعلقات ویژه
extra equipment تجهیزات اضافی
extra duty وفیفه اضافی ماموریت اضافی
extra duty خدمت اضافی
extra current جریان اضافی
extra cranial ازجمجمه بیرون
extra cranial بیرون ازجمجمه
extra cover پوشش اضافی برای بل گرفتن
extra cover بازیگر بل گیر
extra cost هزینه اضافی
extra cosmical خارج ازعالم
extra cosmical بیرون ازگیتی
extra charge هزینه فوق العاده
extra official غیر رسمی
extra premium پاداش اضافی
extra physical بیرون ازقواعدطبیعی
extra special مخصوص
extra professional بیرون ازپیشه یاحرفه
extra professional خارج حرفهای
extra regular خارج ازقاعده
extra regular بیقاعده
extra scientific ماورای علم
extra special فوق العاده
extra time وقت اضافی
extra special ویژه
extra spectral خارج طیفی
extra official بیرون ازوفایف اداری
extra period وقت اضافی
extra good time معافی مشروط از زندان
extra good time وقت معافیت از زندان
I crossed out the extra expenses . هزینه های اضافی را قلم زدم
natives Olivenöl extra روغن زیتون کاملا طبیعی [دسته بندی یک]
Do you have an extra pen to lend me? یک قلم زیادی داری به من بدهی ؟
Could you put an extra bed in the room? آیا ممکن است یک تخت اضافه در اتاق بگذارید؟
extra special flexible wire rope طناب فولادی ویژه
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com