English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
face guard ماسک محافظ
Other Matches
To bring two persons face to face . دونفر رابا هم روبروکردن
Her face wreathed in smile . Her face broke into a radiant smile . گل از گلش شکفت
to keep guard موافب
guard پاییدن پاسداری کردن
guard پاسداری دادن
guard نگهبانی دادن
on guard نگهبان
guard محافظ گارد
guard محافظت کردن نگهبانی کردن
guard پناه
guard نرده حفافتی
guard احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard گارد
guard پاسبان مستحفظ
guard پاسدار
guard نگهبان
to be on guard بودن احتیاط کردن
guard حفافت کردن
guard watch
guard چرم یا زه در قسمتی از چوب بازی لاکراس غلطاندن گوی به جلو یار برای محافظت ان از گوی حریف
to be on guard موافب
take guard وضع دفاعی توپزن جلو میلههای کریکت
to keep guard بودن احتیاط کردن
out guard گشتی صحرایی
out guard گشتی
on ones guard درپاسگاه
on ones guard متوجه
on ones guard موافب
old guard صنوف صاحب اعتبار قدیم
old guard محافظه کار سیاسی
guard محافظ
guard صفحه محافظ روکش محافظ
guard محافظت کردن
guard روکش کشیدن
guard کاسه بین تیغه و دسته شمشیر
guard حالت دفاعی شمشیرباز
right guard نگهبانراست
guard حائل حالت اماده باش در شمشیربازی ومشت زنی وامثال ان نگاه داشتن
off guard <idiom> غیر قابل پیش بینی ،غیر منتظره
on guard <idiom> آگاه ،بادقت
on guard اماده توپگیری اماده برای توگیری
on guard گارد گرفتن
on guard اماده برای دفاع باشید
on guard مراقب بودن نگهبان بودن
on guard هشیار
on guard بحالت محافظ باش
on guard بحالت گارد
off ones guard بیرون ازپاسگاه برکنارازنگهبانی
off ones guard غافل
on guard گاردگرفتن
on guard درسرنگهبانی
off-guard درانتظارپیشامدبد
fire guard پیش بخاری
rear guard عقب دار
rear guard نیروی عقب دار
open guard گارد باز
main guard پست نگهبانی اصلی
knuckle guard کارد
rat guard صفحه مانع ورودموش
radio guard نگهبان بی سیم
knuckle guard انگلیسی
picket guard پاسبان اردوگاه
plane guard ناوگارد نجات
rat guard موش بند
plane guard ناو نجات
point guard موقعیت گارد
radio guard نگهبان اطاق بی سیم کشتی یا هواپیمای مامور استراق سمع
praetorian guard گارد ویژه
road guard ژاندارم
road guard پلیس راه
guard house پاسگاه
life guard نگهبان
life guard گارد
state guard ارتش ایالتی
state guard نیروی نظامی ایالتی
stand guard نگهبانی دادن
splash guard گلگیر
skate guard پرش روی تیغه اسکیت
shin guard ساقبند
sergeant of the guard گروهبان نگهبان
sergeant of the guard گروهبان پاسدار
seaman guard گارد دریایی
life guard هنگ ویژه
safe guard حفافت
safe guard نگهداری
picket guard دژبان
fire guard حائل اتش
interior guard نگهبان داخلی
officer of the guard افسر گارد احترام
guard plank تخته محافظ
guard house پاسدارخانه
guard signal علامت نگهبان
guard room پاسدارخانه
guard rail نرده دست انداز راه پله
guard rail نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
guard rail جان پناه
guard line خط اغاز مسابقه شمشیربازی
guard post پایه نگهبان
guard mount مراسم تعویض پاسدار قدیم یاجدید
guard of honor گارد احترام
guard of honor پاسدار تشریفات
guard of honour پاسدار تشریفاتی
obstruction guard میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
national guard گارد ملی
flag guard گارد پرچم
flag guard نگهبان پرچم
flank guard پهلودار
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
memory guard نگهبان حافظه
gear guard جعبه محافظ برای چرخ دنده ها
guard assembly محفظه
guard assembly الات محافظ روپوش جنگ افزار مجموعه روپوش
guard band باند نگهبان
guard band بخشی از نوار مغناطیسی بین دو کانال که روی یک نوار ذخیره شده اند
guard bit یک بیت در کلمه ذخیره شده که بیان میکند آیا میتواند تغییر کند یا محافظت شده است
guard cell یکی از دو سلول لوبیایی شکلی که منافذ
guard cell گیاهی را تشکیل میدهند
mud guard گلگیر
guard of honour گارداحترام
guard dog سگ پلیس
guard-rails ریل نگهدار حائل ریل
guard-rails نرده
left guard محافظچپ
advance guard پیش قراول
advance guard پیش لشکر پاسدار
advance guard پیشرو
advance guard طلایه
air guard پاسور هوایی
air guard گشتی هوایی
armed guard گارد مسلح
key guard راهنمایکلید
tendon guard محافظزردپی
eye guard حافظچشم
body guard نگهبان
guard-rail نرده
guard-rail ریل نگهدار حائل ریل
neck guard حافظگردن
guard dog سگ نگهبان
border guard پلیس مرزبانی
guard's van کالسکهنگهبانقطار
guard dog سگنگهبان
wind guard محافظباد
trigger guard حافظماشه
toe guard حافظانگشتان
snow guard محافظبرف
overhead guard حافظبالایسر
on guard line خطحافظ
body guard موکب
color guard گارد پرچم
blade guard تیغهلبه
demolition guard نگهبان منطقه تخریب مسئول حفافت منطقه تخریب
yeoman of the guard گارد سلطنتی محافظ جان پادشاه انگلیس
double guard دفاع با دو دست
watch guard زنجیر یا طنابی که برای نگهداشتن و پاییدن کسی بکارمیبرند
to relieve guard نگهبان راعوض کردن
dress guard اسبابی که دردوچرخه جامه را ازاسیب چرخ نگه میدارد جامه پناه
guard ship ship mission active
escort guard گارد محافظ
escort guard محافظ زندانی جنگی بدرقه زندانی
to nount guard به نگهبانی رفتن
to guard against danger مواظب خطر بودن
custodial guard گروه محافظین ندامتگاه نگهبان ندامتگاه مسئول ندامتگاه
breech guard حافظتهساز
cable guard نگهدارنده کابل
chin guard حافظچانه
bumper guard روکش سپر
coast guard گارد کرانه
clothing guard حافظپارچه
color guard پاسدار پرچم
body guard هنگ ویژه
bumper guard سپر ماشین
pedestrian guard rail جانپناه برای پیاده رو
upper blade guard حافظتیغهبالایی
To be caught by surprise . To be off ones guard . غافلگیر شدن
drivebelt safety guard محافظهتسمهگرداننده
body guard moulding قالبحفافتیبدنه
army national guard گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
coast guard officer افسر گارد کرانه
lower blade guard حافظتیغهپایینی
front mud guard گلگیر جلوی اتومبیل
lower guard retracting lever سطحانقباضحافظتحتانی
to face any one down کسیرا ازروبردن
to face any one down بکسی تشرزدن
face روی فرش
face [نمای خارج ساختمان]
at face value <adv.> به صورت ظاهر
at face value <adv.> به ظاهر امر
at face value <adv.> بر حسب ظاهر
Get out of my face! <idiom> از جلوی چشمم دور شو!
face وجح [ریاضی]
at face value <adv.> تظاهرا
face سطح فرش
face رخ
face value <idiom> بنظر با ارزش رسیدن
right face به راست راست
on the face of it تظاهرامی
face طرف [ریاضی]
to have the g.in one's face بدقیافه
new face چهرهجدید فردتازهوارد
I cannot look him in the face again. دیگر نمی توانم تو رویش نگاه کنم.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com