English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
face plate صفحه گیره
Other Matches
To bring two persons face to face . دونفر رابا هم روبروکردن
Her face wreathed in smile . Her face broke into a radiant smile . گل از گلش شکفت
plate صفحه اند
plate اب دادن
plate زره پوش کردن
plate : روکش فلزی کردن ابکاری فلزی کردن
plate ورقه اهن
plate زره
plate روپوش دادن
plate پلاکهای توضیحات دستگاهها
L-plate تحتتعلیم
plate ورقه
plate پلاک
plate قاب
plate صفحه
plate صفحه فلزی ورقه
plate :بشقاب
plate لوحه روکش
plate بقدر یک بشقاب
plate روکش کردن
plate متورق کردن
plate اندودن
Could we have a plate please? ممکن است لطفا یک بشقاب برایمان بیاورید؟
plate ورقه تنکه
x plate صفحات قائم موازی در لوله اشعه کاتدی
plate تسمه
plate شیشه
plate لوحه
plate کلیشه
plate لوح
a plate یک بشقاب
plate پلیت
plate نعل اسب
pole plate حمال تیر شیروانی که سرلاپه هارا نگاه میدارد
positive plate صفحه مثبت
rating plate صفحه مشخصات
plate valve سوپاپ بشقابکی
rating plate پلاک قدرت
tie plate بالشتک ریل
screw plate مفتول کش
screw plate حدیده
screw=plate حدیده
shielded plate صفحه محافظ
silver plate نقره اندود
chain plate صفحه فلزی کنار قایق برای بستن بادبان
rating plate پلاک مشخصات
silver plate اب نقره
cover plate پشت بندصفحه بست
cover plate صفحه سرپوش
copper plate ابکاری مس
copper plate صفحه مس
plate of a capacitor جوشن خازن
condenser plate جوشن خازن
union plate صفحه چند چشمی
chrome plate روکش کردن با کروم
centre plate keel drop
wall plate زیرسری
water plate بشقابی که ته ان دو طبقه وبرای انست که اب گرم درمیان ان بریزند...نگاه دارند
wobble plate صفحه جنبان
wobble plate دیسکی که بصورت لولایی یاصلب به عنوان مکانیزم حرکت دهنده روی شفت نصب شده است
cap plate سرستون
cadminum plate ابکاری کادمیومی کردن
butt plate صفحه فلزی روی ته قنداق تفنگ
crowd the plate نزدیک به پایگاه اصلی قرارگرفتن
dog plate صفحه نوک گیر
door plate پلاک در
silver plate فرف نقره
silver plate بانقره اندودن
sole plate بالشتک
sole plate کف پنجره
spring plate صفحه فنری
stencil plate الگوی نقشه برداری
surface plate تراز
surface plate تراز فلزی یا اهنی
tally plate برچسب ازمایش
theoretical plate بشقابک نظری
end plate صفحه انتهایی
tin plate حلبی
drip plate صفحه چکانش
drip plate صفحه قطران
draw plate اهن کشش
draw plate صفحه حدیده کن
book plate برچسب کتاب
plate strap تسمه صفحه
image plate الکترود تصویر
ground plate صفحه زمین
plate basket سبد قاشق و چنگال
plate capacitor خازن صفحهای
plate circuit مدار صفحه اند
plate clutch کلاج صفحهای
plate clutch کلاج دیسکی
fish plate وصله
fish plate لبه گیر
fish plate پشت بند
finger plate قطعهای ازفلزیاچینی یاشیشه که بالاوپایین دسته درمیگذارندکه از
pattern plate صفحه مدل
gusset plate صفحه اتصال
gusset plate ورق نبشی
heavy plate ورق فلزی سنگین
intermediate plate صفحه میانی
iron plate ورق اهنی
kicking plate ورق پاخور
licence plate پلاک اتومبیل
mica plate ورق میکا
shamrock plate plate union eyed three
negative plate صفحه منفی
nickel plate اب نیکل دادن گالوانیکی
gusset plate صفحه سه گوش
pasted plate صفحه باتری خمیری
faure plate صفحه باتری خمیری
fashion plate ادم شیک پوش
plate proof نمونه اول صفحات و مطلب چاپ شده
grid plate صفحه شبکه
plate pulsing ضربه گری صفحه اند
plate rack جایی که بشقاب هامی گذارندخشک شود
plate rectifier یکسوساز صفحه
plate rectifier یکسوسازاندی
plate rheostat رئوستای صفحهای
plate roll غستگاه نورد صفحه
plate shears قیچی ورق بر
plate puller انبر صفحه باتری
plate press پرس صفحه باتری
plate point نقطه پلیت
plate mill غستگاه نورد صفحه
fashion plate شکل یا عکس ژونال مد
fascia plate تابلوی مقابل دریک وسیله
plate condenser خازن صفحهای
plate girder تیر ساخته شده از تسمه
plate layer متصدی تعمیر خط اهن
plate mark نشان عیار
plate mark انگ
plate mark طرف ودولت روی سیمینه وزرینه گذاشته میشود
plate mill دستگاه فرز غلطکی
tally plate برچسب تست
plate spring فنر بشقابکی
needle plate صفحهسوزنی
plate grid صفحهمشبک
pressure plate صفحهنگهدار
reel plate صفحهقرقرهای
hot-plate اجاق برقی
hot-plate صفحه داغ
hot-plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
hot plate اجاق برقی
hot plate صفحه داغ
pitcher's plate صفحهاتصال
accumulator plate صفحه اکومولاتور
active plate صفحه موثر
plate voltage ولتاژ اندی
plate supply تغذیه صفحه
plate saturation اشباع اند
plate current جریان صفحه اند
pad plate صفحهلایی
angle plate صفحه زاویه دار
anchorage plate صفحه مهاری
anchor plate سپر
hot plate چراغ خوراک پزی برقی یانفتی ویا گازی
plate glass شیشه سنگ شیشه تختهای
plate glass شیشه لوحی
warming plate صفحهگرم کننده
warning plate صفحههشدار
The plate is chipped. لبه بشقاب پریده است
Could we have a plate for the child? آیا ممکن است بشقابی برای بچه مان به ما بدهید؟
There is a plate missing. یک بشقاب کم است.
crown-plate بالشتک
finger-plate ورق دست خور
paper plate بشقاب کاغذی
top plate صفحهبالایی
strike plate صفحهتوپی
splash plate صفحهآبپاش
number plate پلاک علائم مشخصه
number plate پلاک شماره
butt plate صفحه ته قنداق تفنگ
salad plate بشقابسالادخوری
side plate پیشدستی
sill plate صفحهپایه
slide plate صفحهلغزان
specification plate صفحهاختصاصی
butt plate صفحه کف قنداق
block the plate موضع گرفتن در خط پایگاه برای بیرون کردن و سوزاندن دونده با تماس توپ
armoured plate ورقهزرهی
dinner plate بشقابپلوخوری
breast plate سینه بند اسب
bed plate پایه یا شاسی فولادی پیش ساخته که به عنوان فونداسیون به کار برده میشود
bed plate صفحه فلزی که در کف ابگیرنصب میشود تا از فرسایش جلوگیری کند
bearing plate صفحه تکیه گاه
bearing plate صفحه اتکاء
absorbing plate صفحه جاذب
boiler plate سطح یخزده و سفت برف
buckled plate صفحه تاشده
buckled plate صفحه دولا شده
license plate نمرهی اتومبیل
bridge plate پل بین سکوی بارگیری وخودرو
breast plate زره سینه
license plate پلاک
bottom plate صفحه مبنا
bolster plate صفحه برای مهار کردن
double plate صفحهیدوبله
baffle plate سپر
backing plate صفحه تقویتی در هنگام تعمیرورقههای فلزی
battery plate صفحه باتری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com