Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 94 (7 milliseconds)
English
Persian
farm technology
روش فنی کشاورزی تکنولوژی کشاورزی
Other Matches
farm
کشتزار
farm
مزرعه
farm
زمین مزروعی
farm
پرورشگاه حیوانات اهلی
farm
اجاره دادن به
farm
کاشتن زراعت کردن در
farm
کشت زار
farm out
<idiom>
شخص دیگری برای انجام کار
farm
اجاره یا مقاطعه کردن اجاره دادن
farm
باشگاه جوانان زیرنظر باشگاه اصلی
farm out
اجاره دادن زمین مزروعی
farm labors
کارگران مزارع
ostrich farm
پرورشگاه شتر مرغ
work farm
اردوی کار اجباری زندانیان
dairy farm
مزرعه یا کارخانه لبنیات سازی
collective farm
کلخوز
collective farm
مزرعه اشتراکی
farm hand
کشتیار
farm labors
کارگران کشاورزی
farm hand
پالیزگر
baby farm
محل نگهداری کودکان
poor farm
مزرعه اردوی کار
tank farm
محوطه مخازن نفت وغیره
fish farm
پرورشگاه ماهی
family farm
مزرعه خانوادگی
tree farm
خزانه درخت
dry farm
دیم کاری
dry farm
مزرعه دیم
farm surplus
مازاد کشاورزی
farm yields
بازده کشاورزی
farm yard
حیاط کشت زار
farm yard
حیاط مزرعه
farm yields
بازده مزرعه
tree farm
محوطه درخت کاری جنگل
farm hands
کارگر مزرعه
farm hands
کشتیار
farm house
خانه رعیتی
oyster farm
پرورشگاه صدف
farm-yard
حیاط مزرعه
farm-house
خانه رعیتی
farm hand
کارگر مزرعه
farm hands
پالیزگر
farm price supports
حمایت از قیمت کالاهای کشاورزی
technology
حرفه شناسی شناخت دانشی
technology
صنعت شناسی
technology
فنشناسی
technology
ابزارشناسی تکنولوژی
technology
دانش فنی تکنولوژی
technology
فن شناسی
technology
تکنولوژی
technology
فنون شگرد شناسی
technology
اشنایی باصول فنی
appropriate technology
تکنولوژی مناسب
technology
تخصص شناسی
technology
اعمال دانش علمی به فرآیندهای صنعتی
technology
فناوری درخواست , ذخیره سازی , پردازش و توزیع اطلاعات به صورت الکترونیکی .
technology
قط عات الکترونیکی که تازه ساخته شده اند
technology
قرار دادن یک قطعه الکترونیکی جدید در تجارت یا صنعت
eco-technology
فناوری زیست بوم
transfer of technology
انتقال تکنولوژی
soft technology
تکنولوژی نرم
technology transfer
انتقال تکنولوژی
nuclear technology
تکنولوژی هستهای
neutral technology
تکنولوژی بی طرف در رابطه با عوامل تولید
appropriated technology
تکنولوژی متناسب
appropriated technology
فن شناسی فراخور
backstop technology
تکنولوژی پشتیبان
backstop technology
تکنولوژی با صرفه
choice of technology
انتخاب تکنولوژی
high technology
پیشرفته بودن از نظر فناوری
information technology
تکنولوژی اطلاعات
elecric technology
تکنولوژی برق
backstop technology
فن شناسی پشتواندار
institute of technology
انستیتو تکنولوژی
instructional technology
تکنولوژی اموزشی
educational technology
فن شناسی اموزشی
neutral technology
تکنولوژی خنثی
lubrication technology
تکنیک روغنکاری
Advanced Technology Attachment
واسط واسط استاندارد که به ROM-CD را درایو نوار اجازه میدهد به پورت ATA متصل شود
Advanced Technology Attachment
خصوصیتی در ATA توسعه یافته توسط Quantum Lorp که حاوی واسط استاندارد سریع برای ارسال چندین مگابایت داده است
college of
[music, technology,...]
دانشگاه فناوری
integrate circuit technology
مطالعه فن مدار مجتمع تکنولوژی ای سی
surface mount technology
روش ساخت تختههای مدار که قط عات الکترونیکی مستقیماگ روی سطح تخته قرار دارند به جای اینکه در سوراخها قرار بگیرد و در آن محل جا شوند
data processing technology
تکنولوژی پردازش داده
automatic control technology
تکنولوژی اتوماتیک کنترل
Advanced Technology Attachment
حالت معمول از واسط SCSI که تحت نام IDE هم شناخته شده است
Advanced Technology Attachment
واسط استاندارد برای اتصال دیسک سخت یا CD-ROM به کامپیوتر
Advanced Technology Attachment
مگابایت دار ثانیه دارد
functional principle
[Technology]
کارکرد
mode of operation
[Technology]
کارکرد
functional principle
[Technology]
عاملیت
mode of operation
[Technology]
عاملیت
secure transaction technology
سیستم ساخت ماکروسافت برای ایجار اتصال ایمن بین جستجوگر کاربر و وب سایت فروشنده که به کاربر امکان پرداخت قیمت کالاها روی اینترنت میدهد
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com