English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 62 (5 milliseconds)
English Persian
fate of a collection وضعیت طلب
Other Matches
fate سرنوشت
fate تقدیر
fate مقدر شدن بسرنوشت شوم دچار کردن
fate پرداخت یا عدم پرداخت چک سرنوشت چک
fate قضاوقدر نصیبب وقسمت
fate وضعیت
seal one's fate سرنوشت کسی را به بدی معلوم کردن
fate of goods وضعیت کالا
common fate سرنوشت مشترک
irony of fate پیشامدی که بخودی بخودناگوار نیست ولی نابهنگام است
irony of fate پیشامد
his fate is sealed سرنوشت اوازقبل معلوم گردیده
advice of fate اعلام وضعیت
But fate decreed otherwise. اما قسمت چنین بود .
irony of fate نابهنگام
seal one's fate کار کسی راساختن
No use striving against fate. <proverb> با قضا و قدر نمى توان جنگید .
Fate had so decreed . I t was so destined . قسمت چنین بود
law of common fate قانون سرنوشت مشترک
collection جمع اوری اخبار
collection دریافت
collection اجتماع مجموعه
collection کلکسیون
collection گرداوری گرداورد
collection وصول
collection جمع اوری
collection ایستگاهی که دادههای جمع شده را به نقط ه مرکزی ارسال میکند.
collection و مرتب کردن در پایگاه داده
collection 1-جمع آوری با هم 2-مجموعهای از موضوعات در کنار هم
collection جمع اوری کردن
collection عمل دریافت داده از منابع مختلف
garbage collection زباله روبی
garbage collection پاک کردن خانههای بلااستفاده حافظه در یک فایل
intelligence collection جمع اوری اطلاعات
tax collection جمع اوری مالیات
intelligence collection طرح جمع اوری اطلاعات
What are the collection procedures for ...? روند جمع آوری برای ... چه [جور] است ؟
dust collection غبارگیری
dust collection گردگیری
collection of premiums وصول اضافه ارزش سهام
collection of goods دریافت کالا
collection fee هزینه وصول
collection charges هزینه وصول
collection charge هزینه وصول مطالبات
collection charge هزینه وصول
collection agency عامل جمع اوری اخبار
collection activity عملیات جمع آوری اخبار سازمان جمع آوری اخبار
clean collection وصولی ساده
deposit collection جمع اوری سرمایه
collection order دستور وصول
collection plan طرح جمع اوری اخبار
collection plan طرح جمع اوری
data collection جمع اوری داده ها
documentary collection وصولی اسناد
deposit collection جمع اوری کردن زباله ها
dust collection equipment وسایل گردگیری
cash collection voucher سندپرداخت غرامت نقدی
debt collection for realisation property pledged of وصول طلب با نقد کردن وثیقه
data collection system سیستم جمع اوری داده ها
cash collection voucher سند پرداخت نقدی
industrial data collection device دستگاه صنعتی جمع اوری داده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com