Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (7 milliseconds)
English
Persian
felt strip
نوار نمدی
Other Matches
i felt sorry for him
اوقاتم برایش تلخ شد
i felt sorry for him
دلم برایش سوخت
under felt
زیر فرشی
under felt
نمد زیر فرش
felt
نمد مالی کردن
felt need
نیاز هشیار
felt
:زمان ماضی فعل feel
felt
پشم مالیده ونمد شده نمدپوش کردن
felt
نمد
heart felt
قلبی
packing felt
نمد
i felt indignant with him
از دست او اوقاتم تلخ شد
heart felt
خالصانه
heart felt
صمیمانه
he felt a t. on his shoulder
احساس دست بخوردگی روی شانه خودکرد
asphaltic felt
گونی قیراندود
bituminous felt
مشمع قیراندود
hammer felt
نمدچکش
muffler felt
صداخفهکن
roofing felt
مصالحنمدیبام
felt carpet
فرش نمدی
felt cloth
پارچه های نمدی
felt carpet
زیرانداز
felt-tip
نوکقلمتولیدشدهازفیبرهایبهمچسبیده
I felt it it in my bones. I had a hunch.
بدلم برات شده بود
He felt sick,. he fell I'll.
حال کسی را جا آوردن ( با کتک )
Suddenly , I felt hot.
ناگهان گرمم شد
make oneself felt
<idiom>
استفاده ازتوانایی خود
felt tip pen
ماژیک
He felt like he'd finally broken the jinx.
او
[مرد]
این احساس را میکرد که بالاخره طلسم را شکنده بود.
to strip something off
کندن پوست
[درخت]
to strip something off
کندن پوست
[میوه]
to strip something off
درآوردن
[ملافه از لحاف]
to strip something off
کندن
[پوست]
strip
باریکه
strip
نوارسردوشی
strip
نوار
strip
بند
strip
کشیدن یا انداختن توپ از دست حریف
strip
قطعه باریک
strip
نخ را با دست از قرقره ماهیگیری کشیدن
strip
تخلیه موادخطرناک یا قابل انفجار
strip
پاک کردن
strip
لایه ماده مغناطیسی در سطح کارت پلاستیکی برای ضبط داده
strip
کندن
strip
سطح پیست شمشیربازی
strip
نمایش که یک خط از متن را نشان دهد
strip
حذف داده کنترل از پیام دریافتی و باقی گذاشتن اطلاعات مربوطه
strip
ماده طولانی نازک
strip
باند فرود
strip
نوار مین گذاری باند فرود موقتی
strip
لخت کردن
strip
محروم کردن از
strip
برهنه کردن
strip
چاک دادن تهی کردن
flooring strip
کفپوش
mine strip
باند مین گذاری
strip mall
مرکز خرید
[تجارت و بازرگانی]
strip mall
مرکز تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip footing
شالودههای نواری
strip mall
مجتمع تجاری
[تجارت و بازرگانی]
strip lighting
نوعیسیستمروشنایی
strip club
باشگاهرقصStriptease
strip mall
مجتمع خرید
[تجارت و بازرگانی]
wide strip
نوار پهن
titling strip
قسمت مربوط به درج اطلاعات روی عکس هوایی
film strip
نوار فیلم
film-strip
نوار فیلم
comic strip
کارتون
comic strip
فیلمهای نقاشی شده
air strip
باند فرودگاه
air strip
باند فرود یاپرواز
air strip
فرودگاه
friction strip
نوارآتشزن
fuse strip
نوار بسیار باریک ذوب شونده فیوز
fuse strip
فیوز نواری
central strip
جداکننده جهات
central strip
نوار میانی
drag strip
مسیر مسابقه اتومبیلرانی سرعت
mica strip
باریکه میکا
landing strip
باند فروداضطراری هواپیما یا هلی کوپتر
mine strip
نوار مین
strip sodding
پوشش نواری چمنی
strip mosaic
نوار موزاییک عکس هوایی
strip fuse
فیوز نواری
strip footing
شالوده نواری
strip alert
اماده باش روی باند فرود
strip alert
اماده باش 5 دقیقهای
shutdown strip
منطقه بعد از خط پایان که رانندگان از سرعت خود می کاهند
photographic strip
نوار عکاسی
photographic strip
باند عکاسی
phosphor strip
نوار فسفر
landing strip
باند فرود
strip mining
[American E]
استخراج معدن روباز
to strip the paint off the wall
رنگ را از دیوار
[با خراش]
کندن
To undress . to strip one self naked .
لخت شدن
continuous strip imagery
عکاسی متوالی از یک نوارزمین عکاسی مداوم از یک نوار
continuous strip photography
عکاسی به طریق نوار مداوم عکسبرداری هوایی با نوارمداوم
contour strip cropping
کشت نواری برروی خطوط میزان
fuse mounting strip
نوار باریک فیوز
hot rolled strip
باریکه نورد شده داغ
hot strip mill
مسیر نورد گرم
magnetic strip card
کارت نوار مغناطیسی
narrow strip mill
نورد نوار باریک
strip chart recorder
ثبات نوار کاغذی
wide strip mill
دستگاه نورد نوار پهن
fusible metal strip
نوار فلزی ذوب شونده
opencast strip mine
قالببازخطمعدن
continuous strip camera
دوربین عکسبرداری به طریق نوار مداوم
sprung strip metal insulation
عایقفنری
sprung strip metal insulation
نوارفلزی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com