Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English
Persian
fetch cycle
چرخه واکشی
Other Matches
fetch
اوردن
fetch up
ختم کردن
to fetch up
بالا اوردن
fetch up
عمل اوردن
fetch up
تولید کردن
to fetch up
ایستادن
to fetch up
رسیدن
fetch up
نائل شدن
fetch up
بحال ایست درامدن
fetch up
متوقف شدن
fetch up
به نتیجه رسیدن
to fetch up
قی کردن
fetch
رویدادهای که دستور بعدی برای اجرا را از حافظه بازیابی می کنند.
fetch
سیستم مدیریت صفحه مجازی که صفحات طبق نیاز انتخاب می شوند
fetch
رویدادهای لازم برای بازیابی , کد گشایی و اجرای دستور ذخیره شده در حافظه
fetch
واکشی
fetch
دستور کامپیوتری برای انتخاب و خواندن داده یا دستور بعدی که باید پردازش شود
fetch
واکشیدن
fetch
بهانه طفره
fetch
دستیابی به بخشی از حافظه
fetch
رفتن واوردن
fetch
سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
fetch
بخشی از سیکل بازیابی- بود که دستورات را از حافظه بازیابی و کدگشایی میکند
fetch
دستوری که دستور بعدی حافظه را بازیابی میکند
fetch
مسافت طی شده با وجود بادنامساعد
Please fetch the book.
لطفا"بروکتاب رابیاور
Fetch a doctor at once.
زود یک دکتر پیدا کن بیاور
To fetch and varry for someone .
دنبال خرده فرمایش های کسی رفتن
Go and fetch a doctor!
برو یک دکتر بیاور!
to fetch a compass
گردگشتن
fetch ahead
فرایند واکشی یک دستورالعمل قبل از انکه اخرین دستوراجرای ان تمام شود
pre fetch
دستورات CPU ذخیره شده در صف کوتاه موقت پیش از پردازش برای افزایش سرعت اجرا
fetch phase
مرحله واکشی
to fetch a compass
دورزدن
four cycle
چهار چرخه
cycle
تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycle
زمانی که بین دو باس ساعت متمادی صورت می گیرد
cycle
1-مدت زمانی که چیزی موقعیت اصلی خود را ترک میکند تا وقتی به آن برگردد 2-عمل کامل شده در یک فرآیند مکرر
cycle
تکرار یک عمل یا مجموعهای دستورات تا وقتی که دستورات خاتمه یابند
cycle
حلقه
R/W cycle
CYCLE WRITE/READ
R/W cycle
ترتیب رویدادها برای بازیابی و ذخیره داده
cycle per second
هرتس
cycle per second
سیکل بر ثانیه تناوب در ثانیه
four cycle
دارای چهاردور یا دوره
cycle
عمل دستیالی به حافظه توسط یک وسیله جانبی که CPU را برای یک یا چند باس ساعت متوقف میکند تا داده از حافظه به وسیله منتقل شود
cycle
زمان بین شروع و خاتمه یک عمل بویژه برای آدرس دهی یک محل از حافظه و بازیابی داده و سپس توقف عمل
cycle
: دور
cycle
چرخه
cycle
گردش
cycle
دوره عملیات یابازی
cycle
سیکل مدار
cycle
دوره
cycle
سیکل
cycle
دوره گردش
cycle
چرخ چرخه
cycle
چرخه زدن
cycle
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cycle
:بصورت دورانی فاهر شدن
cycle
بصورت متناوب فاهر شدن
cycle
سواردوچرخه شدن
cycle
دور
cycle
دوران
cycle
عملیات کامل تولید مدت محدودی از یک زمان
cycle
تعداد دفعات تکرار یک حلقه
cycle
تعداد زمان هایی که یک مجموعه دستورات تکرار شده یا می شوند
cycle
تناوب پریود سیکل
cycle
تاکت
cycle
تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycle
زمانه
cycle
دوره زمانی در یک حلقه که داده قابل دستیابی یا ارسال شود
magnetic cycle
فرایندمدار مغناطیسی
magnetic cycle
منحنی هیسترزیس
magnetic cycle
دوره مغناطیسی
life cycle
دوره زندگی
life cycle
دوره عمر
life cycle
دوره عمر یک محصول
machine cycle
چرخه ماشین
life cycle
چرخه دوام
kondratieft cycle
دور کندراتیف
kilomega cycle
یک بیلیون سیکل در ثانیه
juglar cycle
دور ژوگلار
intelligence cycle
مدار اطلاعاتی
instruction cycle
سیکل یاچرخش دستورالعمل
instruction cycle
چرخه دستورالعمل
idling cycle
سیکل بی باری
life cycle
مدارج ومراحل مختلف حیاتی انسان وجانوران
major cycle
کمترین زمان دستیابی به وسیله ذخیره سازی مکانیکی
hysteresis cycle
حلقه پسماند
water cycle
چرخه اب
hydrologic cycle
چرخه اب
kitchin cycle
دور کیچین
major cycle
بزرگ چرخه
major cycle
چرخه بزرگ
storage cycle
چرخه انباره
storage cycle
سیکل انباره
tempering cycle
دوره بازپخت
thermodynamics cycle
سیکل ترمودینامیک
trade cycle
دور تجاری
trade cycle
دوره فعالیت تجاری
training cycle
سیکل اموزشی
training cycle
مرحله اموزش
turnaround cycle
مدت زمان بارگیری و رفت وبرگشت خودرو یا هواپیما یاکشتی
turnaround cycle
مدت رفت و برگشت
vapor cycle
سرد زائی مدار بسته
cycle lock
قفلدوچرخه
exercise cycle
دوچرخهثابت
production cycle
زمان یا دوره بافت یک فرش
[این دوره از زمان طراحی یا نقشه کشی شروع شده و به بافت کامل فرش منتهی می شود.]
occupancy cycle
دوره سکونت
stirling cycle
سیکل موتور گرمایی که در ان گرما در حجم ثابت افزوده میشود و سبب انبساط همدمامیگردد
staticizing cycle
سیکل ایستاسازی
search cycle
چرخه جستجو
memory cycle
چرخه حافظه
menstrual cycle
چرخه قاعدگی
menstrual cycle
عادت ماهانه
minor cycle
خرد چرخه
minor cycle
چرخه خرد
motor cycle
دوچرخه موتوردار موتورسیکلت
null cycle
زمان مورد نیاز برای چرخیدن درون یک برنامه کامل بدون تعریف دادههای جدید چرخه تهی
number of cycle
تعداد دوره ها
number of cycle
تعداد تناوبها
planning cycle
دوره برنامه ریزی
procurement cycle
دوره خرید
rankin cycle
سیکل رانکین
ration cycle
سیکل محاسبه جیره 42ساعته
reset cycle
چرخه باز نشانی
hydraulic cycle
گردش اب در طبیعت
activity cycle
چرخه فعالیت
cycle of operation
دوره عمل سلاح
cycle of operation
جریان عمل جنگ افزار
cycle of the room
گردش ماه
cycle of the room
دورقمر
cycle of water
گردش اب در طبیعت
cycle spanner
اچار مخصوص تعمیردوچرخه
cycle stealing
چرخه دزدی
cycle stealing
مدت چرخه
cycle stealing
روشی که اجازه میدهد یک دستگاه جانبی بطور موقت کامپیوتر را ازدسترسی به مسیر
business cycle
دور اقتصادی
cycle stealing
ناتوان سازد و پس ازان حافظه داخلی کامپیوتر دراختیار دستگاه قرار گیرد چرخه دزدی
cycle stealing
حلقه ربایی
cycle stock
موجودی فعال
cycle stock
موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
cycle time
مدت چرخه
cycle of everts
دورحوادث
cycle milling
دستگاه فرز پاندولی
cycle car
اتوموبیل دوچرخهای
budget cycle
گردش بودجه
budget cycle
مراحل بودجه
business cycle
دور بازرگانی
business cycle
دور تجاری
business cycle
دور کسب وکار
business cycle
دور فعالیت بازرگانی
business cycle
دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
business cycle
معادل cycle trade
carbon cycle
سیکل کربن
cardiac cycle
چرخه قلبی
carnot cycle
سیکل کارنو
carnot cycle
چرخه کارنو
life-cycle
چرخه زندگی
continous cycle
دوره بی وقفه
continous cycle
گردش دائمی
cycle time
زمان تناوب عمل
hydraulic cycle
مدار هیدرولوژی
duty cycle
دوره کار
engine cycle
سیکل کاری موتور
estrous cycle
دوره فحلی
flow cycle
مدار ترتیب کار
execute cycle
چرخه اجرا
execution cycle
چرخه اجرا
flow cycle
سیکل جریان کار
four cycle engine
موتور چهارزمانه
four stroke cycle
دوره چهار زمانه
four stroke cycle
سیکل چهار زمانه
game cycle
دوره بازی
game cycle
دورههای عملیاتی بازی جنگ
gramdfather cycle
چرخه پدر بزرگ
duty cycle
ضریب کار
duty cycle
چرخه کار
cycle time
زمان تناوب
cycle track
راه دوچرخه رو
cycle time
مدت چرخه زمان چرخه
design cycle
چرخه طراحی
display cycle
چرخه نمایش
cycle time
زمان
cycle time
مدت لازم جهت انجام کارهای دوره
cycle time
زمان سیکل
cycle time
زمان دوره
cycle time
زمان رفت و برگشت
internal cycle time
زمان چرخه داخلی
variable cycle engine
موتور جتی که در ان مسیرسیال محرک تغییر میکند
program development cycle
چرخه ایجاد برنامه
life cycle of the frog
چرخهزندگیقورباغه
gas cycle reactor
راکتور با مدار گردش گازی مسدود
high cycle fatigue
خستگی ناشی از لرزشهای بافرکانس زیاد
mixed cycle engine
موتور سرسرخ
born haber cycle
چرخه بورن- هابر
refresh display cycle
زمان میان پیمایش پرتوالکترونی روی یک صفحه نمایش
platonic cycle or year
مدت گردش اجرام آسمانی درهمه مدارهای خود و برگشت آنها بوضوح نخستین
short cycle annealing
سخت گردانی در زمان کم سخت گردانی در مدت زمان کوتاه
read write cycle
چرخه خواندن و نوشتن
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com