Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
field length
درازای میدان
Other Matches
Half – length ( full – length) portrait .
عکس نیم قد ( تمام قد )
whole length
تمام قد
length
قد
length
درجه
length
مدت
length
طول
length
درازا
length
کل تعداد حروف در فیلدهای مختلف در رکورد ذخیره شده
length overall
طول ساختمان
length overall
طول کلی
at length
بدرازا سرانجام
at length
بالاخره
at length
مفصلا`
at length
بتفضیل
length
طول بدن اسب
length
تعداد رکوردها یا فیلدها یا حروف در یک بلاک داده
length
طول چیزی تعداد داده ها در یک متغیر یا لیست
length
تعداد حروف عکس برای شناسایی فایل
overall length
طول کلی
length
شماره بیتها که یک ثبات را می سازند
length
خط با طول جر حرف دارد
length
تعداد بیتهایی که به صورت افقی روی یک خط صفحه نمایش قرار می گیرند.
length
تعداد حروف ذخیره شده در یک فیلد
length
مسافت
length
فاصله
length
تعداد داده هایی که در بافر ذخیره می شوند تا پردازنده آماده دریافت آنها شود
length
تعداد حروف یا بایتها در یک فایل ذخیره شده
length
بعد
length of time
مدت
pulse length
درازای تپش
arm's length
معاملات ازاد
length contraction
انقباض طول
length dimension
بعد
length of buttress
درازای پشتبند
length of column
طول ستون
length of dam
طول سد
length of time
طول زمان
nominal length
طول نامی
line length
طول سطر
line length
طول خط
multiple length
با درازی چندگانه
joint length
طول اتصال
at arm's length
در دسترس
double length
طول مضاعف
floor length
اندازه کف
floor length
رسیده بکف
focal length
فاصله کانونی
focal length
طول کانونی
coherence length
طول همدوسی
focal length
فاصله کانونی دوربین یاعدسی
floor length
هم کف
flange length
طول لبه
fixed length
با درازای ثابت
double length
با طول مضاعف
excess length
طول اضافی
excess length
طول افزوده شده
executive length course
زمین گلف کوتاهتر و اسانتراز معمول
f. distance or length
فاصله کانونی
file length
درازای پرونده
cut to length
طولی بریدن
cut to length
بصورت طولی بریدن
full length
تمام قد
full length
قدی
bearing length
طول یاطاقان
instruction length
طول دستورالعمل
it is of variable length
درازای ان متغیر
it is of variable length
طول ان تغییر میکند
attenuation length
طول تضعیف
at full length
دراز کشیده
at full length
بتفصیل
at full length
مفصلا`
half length
نصف درازا
half length
تصویر نیم تنه مجسمه نیم تنه
block length
درازای کنده
full length
نماینده تمام قدانسان
gage length
طول قطعه مورد ازمایش
grip length
طول قسمت رزوه نشده ساقه پیچ که معادل حداکثر ضخامت قطعات متصل شونده میباشد
half length
نیم پیکر
bond length
طول پیوند
block length
طول کندهای طول بلاک
block length
درازای بلوک طول بلوک
at arm's length
در بازورس
record length
درازای مدرک
shoulder-length
مویبلند
variable length
با درازای متغییر
wave length
طول موج
word length
طول کلمه
word length
درازای کلمه
arm's length
مستقل و برابر بودن طرفها
[یا شرکتها]
در معامله ای
[اقتصاد]
braking length
طول پارگی نخ
[طولی از نخ که در اثر وزن خودش پاره شود]
zero length launching
نوعی روش پرتاب موشک بااولین نیروی حرکت جت
to keep at arms length
<idiom>
رو ندادن
in the length of time
<adv.>
در طول زمان
full-length
تمام قد
arc length
طول کمان
[ریاضی]
to keep at arms length
اشنائی نکردن با
to keep at arms length
دوری کردن از
string length
طول رشته
record length
طول رکورد
register length
درازای ثبات
to measure one'd length
دمر خوابیدن
to measure one'd length
رو بزمین خوابیدن
edge length
درازای لبه
[ریاضی]
fixed word length
کلمه با طول ثابت
fixed length record
رکورد با درازای ثابت
I'll speak at length on this subject.
دراین باره مفصل صحبت خواهم کرد
The length and width of a room
طول و عرض اطاق
effective length of strut
بلندی کمانش
effective length of strut
ارتفاع کمانش
fixed length record
رکورد باطول ثابت
supplier at arm's length
فروشنده آزاد
[اقتصاد]
on an arm's length basis
بر اساس مستقل و برابر بودن
[در]
fixed length record
مدرک با درازای ثابت
wrist-length glove
دستکشمچ
variable length record
مدرک با طول متغیر
variable instruction length
دستورالعمل با طول متغیر
length measuring instrument
دستگاه اندازه گیری طول
inductance per unit length
اندوکتیویته در واحد طول
half length illusion
خطای ادراکی میانی
variable length record
رکورد با طول متغیر
knee-length sock
جورابساقبلند
variable word length
طول کلمه متغیر
stitch length regulator
منظمکنندهاندازهدوخت
magnetic path length
طول مسیر خطوط قوا
de broglie wave length
طول موج دوبروی
opera-length necklace
گردنبندبلند
variable length records
رکوردهای با طول متغیر
matinee-length necklace
میلهجفت
variable length character encoding
رمزگذاری کاراکتر با طول متغیر
run length limited recording
ثبت محدود طول اجرا
run length limited encoding
روش سریع و کارای ذخیره سازی داده روی دیسک که تغییرات روی بیتهای داده ذخیره می شوند
fixed word length computer
کامپیوتر با طول کلمه ثابت
variable word length computer
کامپیوتر با طول متغیر کلمه
mid-calf length sock
جورابسهربع
To fall flat ( at full length) .
نقش بر زمین شدن
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم جوابی ندارم.
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
How long is a piece of string?
[Britisch E]
[Australian E]
[when length amount or duration is indeterminate]
<idiom>
من هم نمی دانم
[وقتی کسی پرسشی دارد]
[اصطلاح مجازی]
field
شاخه
[دانشی]
zero field
بی حوزه
zero field
میدان صفر
to keep the field
درجای خودثابت ماندن
to take the field
جنگ اغازکردن
field name
نام فیلد
right field
سمتراستزمین
field
رشته
[دانشی]
zero field
بی میدان
well field
حوزه تغذیه کننده چاه
To take field against somebody .
بر علیه کسی وارد شدن
to keep the field
جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
field
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
نوشتن داده روی PROM
field
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field
مشابه 4036
field
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field
میدانه
field
حوزه
field
شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field
میدان
field
فیلد
field
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
خارج اداره یا کارخانه
field
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
field
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field
زمین بازی
field
میدان رزم صحرا
field
زمین
field
زمینه رزمی صحرایی
field
میدان دید
field
کارگاه
field
پایکار
field
بمیدان یا صحرا رفتن
field
رشته
field
دایره
field
صحرا
field
دشت
field
فرودگاه
field
دشت کشتزار
interference field
میدان انترفرنس
induced field
میدان القاء شده
image field
میدان تصویر
image field
حوزه تصویر
ice field
یخزار یخ شناور
ice field
سرزمین یخی
high field
میدان قوی
battle field
میدان جنگ
attractive field
میدان جاذبه
induction field
میدان القائی
inhomogeneity of a field
غیریکنواختی یک میدان
irrotational field
میدان ناگردان
intermediate field
میدان واسطه
inhomogeneous field
میدان غیریکمواخت
input field
میدان ورودی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com