English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
field maintenance نگهداری صحرایی
field maintenance نگهداری در صحرا
Other Matches
maintenance تاسیسات
maintenance حفافت کردن
maintenance حفظ کردن
maintenance قوت
maintenance تعمیر و نگهداری نگهداری وسایل
maintenance صیانت
maintenance نگهداری از تاسیسات یاساختمان
maintenance نگهداری
maintenance تعمیر
maintenance گذران خرجی
maintenance نگهداشت
maintenance حمایت خرجی
maintenance ابقاء
maintenance حفظ
maintenance نگاهداری
maintenance مراقب مرتب از سیستم برای جلوگیری از رویداد خرابی
maintenance تعمیر و نگهداری
maintenance تعویض قط عات و...
maintenance 1-قرار دادن ماشین در وضعیت کارایی خوب . 2-کارهایی که برای اجرای سیستم انجام می شوند مثل ترمیم خرابی ها
maintenance فرآیند بهنگام سازی فایل با تغییر دادن یا اضافه کردن یا حذف ورودی ها
maintenance قرارداد با شرکت تعمیری که بررسیهای مرتب و تعمیر با قیمت مخصوص در صورت خرابی دارد
maintenance بررسی کننده برنامه که اشکال فرعی یا خطایی که به بخشهای اصلی آسیب نمیزند را صحیح میکند
maintenance ابزار تشخیص نرم افزاری که مهندسان در حین عملیات نگهداری سیستم انجام می دهند
maintenance نفقه
maintenance جلوگیری ازاستهلاک یا کند کردن استهلاک ماشینها و وسایل صنعتی ازطریق اعمال طرق فنی
maintenance نگهداری و تعمیر
maintenance hangar آشیانهنگهداریهواپیما
corrective maintenance جداسازی وتصحیح خرابی ها پس ازوقوع انها
corrective maintenance پشتیبانی اصلاحی
corrective maintenance یافتن و تصحیح خطایی که رخ داده است
corrective maintenance عمل جستجو
maintenance area قسمتنگهداریوتنظیم
software maintenance نگهداری نرم افزار
corrective maintenance نگهداری همراه با تعمیروسیله نگهداری تعمیراتی ورفع عیب
categories of maintenance طبقات نگهداری
preventive maintenance نگهداری پیشگیرانه
categories of maintenance انواع نگهداری
term of maintenance مهلت نگاهداری
system maintenance تامین و نگهداری سیستم
term of maintenance دوره نگاهداری
maintenance of membership حمایت از عضویت
corrective maintenance نگهداشت اصلاحی
supplementary maintenance نگهداشت تکمیلی
cost of maintenance هزینه نگهداری و ترمیم نفقه و خرجی
levels of maintenance ردههای نگهداری
maintenance panel تابلوی نگهداشت
maintenance period دوره نگهداری
maintenance period دوره تعمیرات
maintenance period زمان تعمیرات
maintenance program برنامه نگهداشت
maintenance programmer برنامه نویس تعمیر ونگهداری
maintenance programmer برنامه نویس نگهداشت
maintenance programmer برنامه نویس پشتیبان
maintenance routine روال تعمیر و نگهداری
maintenance schedule برنامه نگهداشت
maintenance of membership هرکس حق اشتغال به کار دارد لیکن اگر عضو اتحادیهای باشدباید در صورت عضویت ان تازمان تعیین شده باقی بماندوالا شغلش را از دست خواهدداد
maintenance materials لوازم تعمیرات
library maintenance نگهداشت کتابخانهای
maintenance calibration تنظیمات مربوط به نگهداری تنظیم تعمیراتی
maintenance cost هزینه نگهداری
maintenance cost ارزش نگهداری
maintenance float شارژ انبار سیال
maintenance float شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
maintenance functions کارکردهای نگهداری
maintenance history تاریخ تعمیرات
maintenance level سطح تثبیت
maintenance materials مواد تعمیرات
maintenance shop کارگاه تعمیر و نگهداری تعمیرگاه
maintenance status وضعیت نگهداری
maintenance support پشتیبانی نگهداری
program maintenance نگهداشت برنامه
program maintenance نگهداری برنامه
remedial maintenance باقی مانده ترمیم خطا که در سیستم گسترش یافته است
depot maintenance نگهداری دپویی
depot maintenance نگهداری امادگاهی
schedule maintenance نگهداشت زمان بندی شده
schedule maintenance نگهداری زمانبندی شده
deffered maintenance تعمیر ونگهداری غیر معمولی
deffered maintenance نگهداری مخصوص
deferred maintenance قصور و تاخیر در تعمیرماشین الات و غیره
preventive maintenance نگهداشت پیشگیر
preventive maintenance نگهداری پیشگیری
maintenance support پشتیبانی تعمیراتی
file maintenance نگاهداشت پرونده ها
normal maintenance نگاهداری بهنجار
normal maintenance محافظت عادی
organizational maintenance تعمیرات سازمانی
organizational maintenance نگهداری سازمانی
entitled to maintenance واجب النفقه
emergency maintenance نگهداشت اضطراری
preventive maintenance نگهداشت پیش گیر
preventive maintenance نگهداری حفافتی
separate maintenance نفقه زنی که جدا از شوهرزندگی میکند
corrective maintenance عمل تشخیص
remote maintenance نگهداری از راه دور
remote maintenance پشتیبانی از راه دور
remote maintenance تعمیر و نگهداری از راه دور
maintenance work کار تعمیر و نگهداری
maintenance window [زمان تعیین شده برای تعمیر و نگهداری]
master file maintenance فرایند بروز دراوردن
master file maintenance تغییردادن یا اصلاح فایلهای اصلی
aircraft maintenance truck کامیونتعمیرهوایی
field تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
field مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
field بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field خارج اداره یا کارخانه
field بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
field مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field فیلد
field محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field نوشتن داده روی PROM
field بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
field میدانه
field میدان دید
field کارگاه
field پایکار
field بمیدان یا صحرا رفتن
field رشته
field دشت کشتزار
field رشته [دانشی]
field صحرا
field زمینه رزمی صحرایی
field میدان رزم صحرا
field توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field حوزه
field شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field زمین بازی
field فرودگاه
field دشت
field زمین
field شاخه [دانشی]
field میدان
zero field بی میدان
To take field against somebody . بر علیه کسی وارد شدن
field مشابه 4036
zero field میدان صفر
well field حوزه تغذیه کننده چاه
field name نام فیلد
field محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
right field سمتراستزمین
to keep the field جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
to keep the field درجای خودثابت ماندن
field دایره
zero field بی حوزه
to take the field جنگ اغازکردن
field service خدمات رزمی
field splice وصله کارگاهی
field rheostat رگولاتورمیدان
field shop تعمیرگاه صحرایی
field round یک دور تیراندازی صحرایی
field roving course مسابقه تیراندازی جنگلی
field shop کارگاه صحرایی
field radio بی سیم صحرایی
field service خدمات پایکار
field services قسمتهای پشتیبانی رزمی یکانهای رزمی
field service تعمیر در محل
field range میدان تیرجنگی
field separator جدا ساز میدان
field ration جیره صحرایی
field rheostat تنظیم کننده میدان
grain field گندم زار
gravitational field میدان گرانش
soccer field زمین فوتبال
image field میدان تصویر
grounded field سیم پیچ متصل به زمین
high field میدان قوی
ice field سرزمین یخی
ice field یخزار یخ شناور
grain field کشتزار
gold field ناحیه زرخیز
field rheostat رئوستای میدان
field rectifier یکسوساز میدان
field regulator تنظیم کننده میدان
force field میدان نیرو
field regulator نافم میدان
free field میدان عمل ازاد
free field حوزه ازاد
field ration جیره رزمی
image field حوزه تصویر
field stockade ذخایر صحرایی
field range میدان تیر رزمی
field trip گردش علمی
field point سر تیر بسیار نازک
field type نوع رزمی
field upgradable سخت افزار قابل توسعه درمحل
field vector بردار میدان
field strength شدت میدان
field trial مسابقه تازیهای شکاری
field theory نظریه اساسی میدان
field survey نقشه برداری زمینی
field template الگوی فیلد
field player بازیگران جز دروازه بان بازیگر ثابت
field service پشتیبانی سرویس رزمی
field template قالب فیلد
field theory نظریه میدانی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com