Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
field repetition rate
بسامد میدان
Other Matches
repetition
باز انجام
repetition
تجدید
repetition
تکرار
repetition
اعاده
repetition
باز گو تکرار
repetition
باز گویی
pulse repetition
تکرار تپش
pulse repetition
تکرار ضربان
pulse repetition
تجدید ضربان پی امد ضربان
repetition instruction
دستوالعمل تکرار
spaced repetition
تکرار فاصله دار
repetition of position
تکرار وضعیت
repetition of an act
تکرار کاری
repetition of a word
باز گوئی یاتکرارسخن
repetition instruction
دستورالعمل تکرار
rate
اندازه نسبت
rate
مقدار اطلاعات در هر حرف ضرب در تعداد حروف ارسالی در ثانیه
rate
پایه
rate
تندی سرعت عوارض
rate
تعداد خطاهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate
اهنگ
rate
ارزیابی کردن
rate
نسبت
rate
مشمول مالیات کردن ارزیابی کردن
rate
سنجیدن
rate
بها
rate
قرار
rate
درجه
rate
بیشترین خروجی وسیله که باید با مشخصات ابتدایی تط ابق داشته باشد
third rate
درجه سوم
third rate
پست
third rate
درجه سه
third-rate
درجه سوم
third-rate
پست
third-rate
درجه سه
at any rate
در هر حال
at any rate
درهر صورت
at that rate
در این صورت
at the rate of
از قرار
to rate up
بیمه زیاد گرفتن از
through rate
نرخ کامل
second-rate
جنس پست
rate
نرخ
[درصد]
rate
حجم داده یاا کارهایی که در یک زمان مشخص رخ میدهد
rate
ارزیابی میزان خوبی چیزی یا بزرگی چیزی
second rate
درجه دو
second rate
وسط
second rate
جنس پست
second-rate
درجه دو
second-rate
وسط
rate of changes
نرخ تغییرات
first rate
عالی
first rate
درجه اول
first rate
نخستین درجه
through rate
نرخ حمل سراسری
rate
نرخ بستن بر بها گذاشتن بر
rate
سرعت ارزیابی کردن
rate
میزان
rate
منوال
rate
سرعت
rate
نرخ
rate
درچند
first-rate
درجه اول بسیار خوب
first-rate
ممتاز
first-rate
عالی
rate
درجه بندی کردن
rate
بر اوردکردن
rate
شمردن
rate
سرعت حرکت
rate
روش طرز
rate
اهنگ حرکت
rate
نواخت
rate
میزان مهارت شدت تغییرات
rate
سرعت کار
rate
درصد
field
زمین بازی
field
فرودگاه
To take field against somebody .
بر علیه کسی وارد شدن
field
دشت
field
بمیدان یا صحرا رفتن
field
جای گرفتن توپگیران در زمین کریکت هر کدام از دایرههای هدف
field
شکارچیان جزسرپرست و کمکهای اومنطقه محصور مسیر مسابقه دو
field
مشابه 4036
field
مجموعه حروف برای مشخص کردن یک فیلد یا محل آن
field
میدانه
field
حوزه
right field
سمتراستزمین
field
رشته
[دانشی]
to keep the field
جنگ یاعملیات جنگی را ادامه دادن
to keep the field
درجای خودثابت ماندن
to take the field
جنگ اغازکردن
field
کارگاه
field
رشته
field
میدان دید
field
زمینه رزمی صحرایی
field
میدان رزم صحرا
well field
حوزه تغذیه کننده چاه
zero field
بی حوزه
zero field
بی میدان
zero field
میدان صفر
field
پایکار
field
بخشی از دستور کامپیوتری که حاوی محل داده است
field
بخشی از رکورد کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
محل توزیع نیرو و انرژی مغناطیسی یا الکتریکی
field
بخشی از ستون کارت برای یک نوع داده یا رکورد
field
محصول آزمایش شده خارج شرکت یا آزمایشگاه تحقیقات در وضعیت واقعی
field
مهندسی که در یک شرکت کار نمیکند , و در بین مشتریان است و بهبود کامپیوتر آنها را بررسی میکند
field
بخشی از دستور کاپیوتری که حاوی محل داده است
field
خارج اداره یا کارخانه
field
شاخه
[دانشی]
field
فضای ذخیره سازی یا نمایش که توسط کاربر قابل تغییر نیست
field
کدی که نشان دهنده خاتمه یک موضوع و شروع بعدی است
field
نوشتن داده روی PROM
field
فیلد
field
تعداد حروف که در یک فیلد میتواند باشد
field name
نام فیلد
field
دشت کشتزار
field
دایره
field
میدان
field
توپگیر کریکت تمام توپگیران کریکت
field
زمین
field
صحرا
field
روش ساخت صفحه نمایش نازک و مسط ح برای کامپیوترهای متحرک به طوری که در هر پیکسل یک صفحه تصویر بسیار ریز CRT قرار دارد
rate of flow
دبی
rate of exchange
نرخ تسعیر
rate of exchange
نرخ ارز
error rate
نرخ خطا
rate of march
نواخت حرکت
rate of march
سرعت حرکت اهنگ حرکت اهنگ راهپیمایی
rate of march
نواخت راهپیمایی
rate of output
نرخ تولید
error rate
میزان خطا
rate of investment
نرخ سرمایه گذاری
rate of fire
نواخت تیر
rate of fire
سرعت تیر
employment rate
میزان نسبی اشتغال
employment rate
نزخ اشتغال
rate of fire
تعدادتیر در دقیقه
rate of flow
میزان جریان
death rate
اهنگ مرگ و میر
rate of inflation
نرخ تورم
rate of interest
نرخ بهره
error rate
سرخ خطا
rate of flow
بده
rate of loading
میزان بارگذاری
rate of output
میزان تولید
rediscount rate
نرخ بهره در مورد وامی که بانک تجارتی از بانک مرکزی می گیرد
rate of sideslip
همنه تندی در امتداد محورعرضی
rate of spending
میزان مخارج
depreciation rate
نرخ استهلاک
rate of spending
نرخ مخارج
rate of turn
میزان گردش
rediscount rate
نرخ تنزیل مجدد
recharge rate
میزان نفوذ اب به سفره درتغذیه مصنوعی
reading rate
سرعت خواندن
rate of yield
نرخ بهره موثر
rate of unemployment
نرخ بیکاری
death rate
نرخ مرگ و میر
unemployment rate
نرخ بیکاری
death rate
نسبت مرگ و میر به زاد و ولد
deionization rate
شدت یونزدایی
rate of yield
نرخ بازدهی
saving rate
نرخ پس انداز
rate of saving
نرخ پس انداز
data rate
میزان داده
rate of pouring
سرعت ریزش
rate of pouring
سرعت سیلان سرعت جاری شدن
rate of reaction
سرعت واکنش
earned rate
نرخ تصاعدی نزولی
rate of current
سرعت جریان
dose rate
میزان متوسط تابشهای یونیزه کننده
dose rate
نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
dose rate
میزان دوز دریافتی
rate of return
نرخ بازدهی
discount rate
میزان تخفیف
discount rate
نرخ تخفیف
refresh rate
تعداد دفعات در ثانیه که یک تصویر بر روی CRT بایدمجددا" ترسیم شود تا چشمک نزند میزان دوباره سازی
discount rate
نرخ ثابت نزول بانکی
discount rate
نرخ نزول
rate of return
نرخ بازده
rate of wage
نرخ دستمزد
rate of exchange
نرخ مبادله
flat rate
نرخ یکنواخت
isodose rate
خط نقاط هم دوز تشعشع اتمی
isodose rate
خط نقاط متحدالدوز
lag rate
میزان کسری پرسنل
lag rate
نسبت کسری نیروی انسانی
lapse rate
میزان افت
lapse rate
اهنگ کاهش
learning rate
سرعت یادگیری
rate of learning
سرعت یادگیری
literacy rate
نرخ باسوادی
mortality rate
نرخ مرگ و میر
mortality rate
میزان مرگ و میر
net rate
نرخ خالص
interest rate
نرخ بهره
inflation rate
نرخ تورم
flat rate
نرخ یکسان تعرفه یکسان
flat rate
نرخ ساده
fluctuating rate
نرخ دارای نوسان
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com