English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 183 (9 milliseconds)
English Persian
figure race مسابقه اتومبیلرانی درمسیری بشکل 8 لاتین
Other Matches
figure پیکره تندیس
figure رقم
figure پیکر
figure شمردن
figure مجسم کردن
figure تصویرکردن
figure کشیدن
figure عدد
figure نقش رقم
figure شخص
figure صورت
figure نگاره
figure on در صدد بودن
figure on توجه کردن
figure on اطمینان داشتن
figure out کشف کردن
figure out سنجیدن
figure out معین کردن
figure شماره چاپ شده
figure آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
figure نقش
figure هیکل
figure out حل کردن
figure شکل
figure out <idiom> سعی درفهم یاحل
to figure up مبلغ یا میزان
to figure up حساب کردن
to figure out بالغ شدن
to figure out درامدن
the figure below رقم زیرین
to figure up پیدا کردن
figure eight به شکل عدد هشت
figure of eight به شکل عدد هشت
figure حساب کردن
figure on <idiom> بستگی دارد به
figure head پیکر جلو کشتی
nonsense figure شکل بی معنا
figure eight fake ارایش کردن طنابهای ناو به صورت چلیپایی
significant figure رقم با معنی
figure eight knot گره هشت کوهنوردی
figure ground شکل و زمینه
to cut a figure عرض اندام یاجلوه کردن
pulling figure اندیس تغییر بسامد بالا
pushing figure اندیس تغییر بسامد پایین
figure head مجسمه ای که بر دماغه کشتی نصب میکنند [رئیس پوشالی]
figure of eight knot گره هشت فرانسه
solid figure تنه
figure skater اسکیت باز ماهر
figure skate اسکیت با انجام حرکات مختلف
figure shift کلید یا کد مبدل کاراکتر
I cant figure that girl out . از کارهای او چیزی نمی فهمم
raised figure طرح برجسته
plane figure شکل مسطح
incised figure شکل مجاری شده
sales figure ارقام فروش
imaginary figure ضریب موهومی
in a is a superi or figure در2A رقم 2 بالاواقع شده است
lay figure آدم چوبی و بند بند که هنرپیشگان بکار میبرند
figure-eight knot شکلگره8تایی
figure ski طرح چوب اسکی
figure of speech استعاره
odd figure عدد فرد [ریاضی]
equilateral figure شکل متساوی الاضلاع
ambiguous figure شکل مبهم
figure skating مسابقه اسکیت
solid figure بدن [کالبد]
mother figure مادر- نماد
father figure پدر- نماد
solid figure جسم [بدن]
figure skating یخ بازی نمایشی
figure of speech صنایع ادبی
authority figure مظهر قدرت
half-figure پیکره انتهایی
figure skating رقص روی یخ
dot figure شکل نقطه چین
cut a figure خود را جلوه دادن
Go figure! [American E] <idiom> این فهمیدنی است؟ [اصطلاح روزمره]
solid figure تن
race قوم
race طایفه
race نسل تبار
race نژاد
race مسابقه دادن بسرعت رفتن
race دویدن
race دوران مسیر
race دور
race گردش
race مسابقه
race طبق ه
race course میدان مسابقه
race سینی لغزنده
race وضعیت خطا در یک مدار دیجیتا که وضعیت یا خروجی مدربستگی به زمان بندی دقیق بین سیگنالهای ورودی دارد.
race مسابقه سرعت
race قاب
race جدار
race نهر
race جوی
race ابراهه
race طوقه لغزنده
race سرسره ریل
race اسب دوانی
race ریل لغزنده
I cant figure it out . I cant make it out at all . I am all at sea.ر من که سر درنمی آورم
figure skiing handle دستهچوباسکی
What a lovely tall figure she has . چه قد وبا لای قشنگه دارد
magnetic field figure تصویر میدان مغناطیسی
rat race عملیات رقابت امیز عنیف وشتاب امیز
harness race مسابقه ارابه رانی
he has run his race دوره
he has run his race خودراپیموده
race meeting برگزاریچنددورمسابقهاسبدوانیدریکدورمسابقه
human race بشریت
he has run his race است
head race تنوره اسیاب
arms race مسابقه تسلیحاتی
head race کانال هذایت اب به توربین
horse race مسابقه اسب دوانی
hurdle race اسب دوانی با پرش از موانع
maiden race مسابقه بین اسبهایی که هرگز برنده نشده اند
master race نژاد برتر
match race مسابقه دو بین دو نفر
A hurdle race . مسابقه دو با مانع
front race پیشتازی
race horse اسب مسابقه
bearing race جدار یاتاقان
claiming race مسابقه اسبهای هم قیمت
conditional race مسابقه مشروط با ارابه
drag race مسابقه اتومبیلرانی سرعت
the human race نوع بشر
the human race بشریت
endurance race مسابقه استقامت
endurance race مسابقه اتومبیلرانی استقامت
flat race مسیر هموار بی مانع اسبدوانی
foot race مسابقه راهپیمایی
rat race <idiom> رها کردن ،تنها گذاشتن
race walking مسابقه راهپیمایی
to time a race وقت مسابقهای را نگاه داشتن
to run a race در مسابقه دویدن یاشرکت کردن
race glass دوربین ویژه برای تماشای مسابقه
produce race مسابقه بین اسبهایی که هنوزکره نداشته اند
the black race نژاد سیاه
tail race کانال هدایت اب از توربین به خارج
stage race مسابقه مرحلهای دوچرخه سواری
race card برنامه اسب دوانی
selling race مسابقه فروش اسب
selling race مسابقه اسب دوانی که در ان اسب برنده بمعرض مزایده گذارده میشود
race condition حالت نامعینی که به هنگام عملکرد همزمان ددستورالعملهای دو کامپیوتربوجود می اید و امکان شناخت این مسئله که کدام یک از انها ابتدا تمام خواهند شدوجود ندارد
sack race مسابقه دو درحالیکه پای مسابقه دهنده در کیسه پیچیده
row a race مسابقه کرجی رانی دادن
road race دو ماراتون
relay race دو امدادی
race ring رینگ لغزنده سرسره لغزنده طوقه دوار
race ring رینگ و پایه مسلسل
race ring طوقه سرسرهای
race ring سینی دوار
the hu man race نژادانسان
point race مسابقه دوچرخه سواری طولانی چند مرحلهای
mill race جوی اسیاب
nursey race مسابقه اسبهای 2 ساله
obstacle race مسابقه دو با پرش موانع
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
tide race جذر و مد سریع اب دریا
mill race اب اسیاب
race relations روشیکهافراددرمسابقهبایکدیگررابطهدارند
to ride a race در اسب دوانی شرکت کردن
the hu man race نوع بشر
the white race نژادابیض
the white race نژادسفید
to row a race در مسبابقه کرجی رانی شرکت کردن
simile [rhetorical figure of speech] تشبیه [استعاره ] [گفتار لفظی]
currency depreciation race تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
weight for age race مسابقه اسبها با وزنهای طبق جدول سنی
middle distance race دو نیمه استقامت 008 تا0051 متر
currency depreciation race تجدید نظر در قیمت پول جاری
optional claiming race مسابقهای که صاحب اسب ازادی در فروش یا خودداری از فروش اسب دارد
Adegenerate ( decadent ) race . نژاد فاسد
Slow but sure wins the race. <proverb> پیروزى از آن کسى است که آهسته و مطمئن مى رود .
special weight race مسابقهای که تعیین وزن اضافی ارتباطی با جدول وزن نسبت به سن ندارد
to poach a start in race بدون حق در مسابقه دوازدیگران جلو زدن
to poach a start in race نا بهنگام پیش افتادن
slow and steady wins the race اسب تازی دوتک روبشتاب شتراهسته میرودشب وروز
To win the match(race,contest). مسابقه رابردن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com