English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English Persian
file transfer انتقال فایل
Search result with all words
file transfer protocol پروتکل انتقال فایل
file transfer utility برنامه کمکی انتقال فایل
peer to peer file transfer انتقال فایل همتا
peer to peer file transfer دستیابی فایل عمومی
Other Matches
transfer انتقال دادن نقل کردن انتقال
transfer واگذاری سند انتقال و واگذاری حواله
transfer واگذار کردن نقل کردن انتقال
transfer واگذاری نقل
transfer پهلو- رفت
transfer حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer واگذاری تحویل
transfer نقل
transfer سند انتقال انتقالی
transfer تغییر سمت دادن لوله
transfer سند انتقال یا واگذاری
transfer حواله
transfer of cause احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
k , transfer ضریب کای برد
transfer واگذاری
transfer تغییر دستورات یا کنترل
transfer کپی کردن یک بخش از حافظه به محل دیگر
transfer تغییر دستور یا کنترل
transfer دستور برنامه نویسی که حاوی جهش به بخشی از برنامه است در صورتی که وضعی رخ دهد
transfer بررسی صحت ارسال داده طبق مجموعهای قوانین
transfer ارسال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساخته یافته هستند.
transfer زمانی که دستور انشعاب یا جهش در برنامه اجرا میشود, کنترل به نقط ه دیگر در برنامه منتقل میشود
transfer زمان انتقال داده بین وسایل یا محل ها
transfer دستوری که کنترل پردازنده را از یک بخش برنامه به دیگری هدایت کند
transfer سرعت انتقال داده از حافظه پشتیبان به حافظه اصلی یا از یک وسیله به دیگری
transfer احاله
k , transfer ضریب تصحیح برد توپ
transfer انتقال
transfer ورابری
transfer ورابردن
transfer انتقال دادن
transfer واگذار کردن
transfer منتقل کردن
transfer molding ریخته گری انتقالی
transfer of capital انتقال سرمایه
transfer of learning انتقال یادگیری
transfer of obligation حواله مدنی
collect transfer بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
transfer check انتقال
transfer of portfolio انتقال موجودی اوراق بهادار
conditional transfer انتقال شرطی
transfer canal کانالانتقال
transfer port دریچهانتقال
transfer scale پایهانتقال
transfer loader دستگاه پلکان خودکارمخصوص پیاده و سوار کردن بار از کشتی یا هواپیما
transfer machine دستگاه انتقال
transfer mold قالب گیری انتقالی
power transfer انتقال انرژی
energy transfer انتقال انرژی
transfer molding قالب ریزی انتقالی
block transfer انتقال کندهای
block transfer انتقال بلوک
transfer of technology انتقال تکنولوژی
transfer operation عمل انتقال
transfer time مدت انتقال
transfer time زمان انتقال
data transfer انتقال داده ها
deed of transfer سند انتقال
deed of transfer انتقال نامه
transfer station محل اعزام افراد
transfer switch کلید انتقال
unconditional transfer انتقال غیر شرطی
transfer station محل انتقال افراد
transfer orbit مدار انتقال
transfer order دستورالعمل ارائه وفایف اجرایی یا انتقال وفایف اجرایی نیروهای مسلح
transfer payment پرداخت پولی که هیچ کارتولیدی را باعث نشود
transfer payments پرداختهای انتقالی
transfer rate نرخ انتقال
transfer rate نسبت انتقال سرعت انتقال
transfer reaction واکنش انتقالی
transfer resistor ترانزیستور
transfer table میز انتقال
credit transfer پرداخت ازطریق انتقال
transfer berth دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
transfer area در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer address ادرس انتقال
third person of a transfer محال علیه
thermal transfer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
telegraphic transfer انتقال تلگرافی
transfer of training انتقال اموزش
positive transfer انتقال مثبت
transfer processing امور اداری نقل و انتقال وتسویه حساب با یکان اولیه برای انتقال به یکان دیگر
negative transfer انتقال منفی
transfer characteristic مشخصه متقابل
heat transfer انتقال حرارت
heat transfer انتقال گرما
radial transfer انتقال داده بین دو وسیله جانبی یا برنامه که در لایههای مختلف سیستم ساختیافته هستند.
credit transfer انتقال اعتبار
transfer case جعبه انتقال نیرو
transfer functions توابع انتقالی
transfer interpreter مفسر انتقال
transfer instruction دستور العمل انتقال
transfer income درامد انتقالی
transfer ladle کفچه انتقال چمچمه انتقال
transfer limit حدود صحت تصحیحات برای انتقال به دستگاه سمت توپ
transfer function تابع انتقال
transfer equipment تجهیزات
transfer ladle پاتیل انتقال
transfer earnings درامدهای انتقالی
technology transfer انتقال تکنولوژی
transfer medium رسانه انتقال
transfer line خط انتقال
transfer case دیفرانسیل
transfer limit حدود تصحیحات انتقال تیر
transfer check مقابله
heat transfer coefficient ضریب انتقال گرما
image transfer constant ثابت انتقال تصویر
passenger transfer vehicle وسلهجابجاییمسافرین
government transfer payments پرداختهای انتقالی دولت
electronic fund transfer ارسال الکترونیکی دارائی
electronic funds transfer انتقال الکترونیکی داده ها انتقال الکتریکی سرمایه ها
materials transfer notes برگه انتقال مواد
electronic transfer of data انتقال الکترونیکی اطلاعات
electron transfer mechanism مکانیسم انتقال الکترون
materials transfer notes دستورانتقال مواد
data transfer rate میزان انتقال داده
data transfer rate میزان ارسال داده
courier transfer station مرکزارسال پیک ارتشی
courier transfer officer افسر مسئول قسمت پیک ارتشی
courier transfer officer افسر مسئول پیک
courier transfer station ایستگاه تعویض پیک
fuel transfer pipe لولهانتقالسوخت
current transfer ratio نسبت انتقال جریان
bit transfer rate نرخ ارسال بیت
data transfer operations عملیات انتقال داده
data transfer rate سرعت انتقال داده ها
data transfer rate نرخ ارسال داده
charge transfer compounds ترکیبات انتقال بار
thermal wax transfer printer روش چاپ که در آن رنگها با ذوب کردن واکس رنگی روی کاغذ ایجاد میشود
transfer license plate [American E] پلاک انتقال
secure hypertext transfer protocol گسترش پروتکل ارسالی HTTP که امکان وجود یک بخش کدگذاری شده بین جستجوگر وب کاربر و وب سرور امن را ایجاد میکند
transfer number plate [British E] پلاک انتقال
file ستون کردن بایگانی کردن
file به خط کردن
file اصلاح کردن
to file off رژه رفتن
to file off or away زدودن
to file off or away باسوهان بردن
to keep on file درپرونده نگاه داشتن
to keep on file ضبط کردن
file بایگانی
file ردیف صف به صف کردن
file دسته کاغذهای مرتب
file name نام پرونده
keep on file بایگانی کردن
file فایل
file به صورت رکوردهای جداگانه که حاوی داده به حروف , ارقام و گرافیک است
file بخشی از داده روی کامپیوتر
file اهن سای
file سوهان زدن
file ساییدن پرداخت کردن
file پرونده
file ستون
file پرونده ستون
file name نام فایل
file رژه رفتن
file در صف راه رفتن
I/O file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
associated file متن یا فایلی که به برنامه کاربردی اصلی اش متصل است
file در بایگانی نگاه داشتن ضبط کردن
com file در سیستم عاملهای PC مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان کننده این است که فایل حاوی کد ماشین است به صورت دودویی وتوسط سیستم عامل قابل اجراست
com file COفایل
file سوهان
associated file وقتی فایل را انتخاب می کنید
file فهرست
file صورت
associated file سیستم عامل به طور خود کار از ابتدای برنامه کار بردی آغاز میکند
file صف درپرونده گذاشتن
file بایگانی کردن
file قطار
pc file iii یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
partitioned file پرونده جزء بندی شده
open file فایل باز
single file به ستون یک
open file ستون باز شطرنج
random file فایل تصادفی
work file فضای کاری که برای کار جاری اشغال شده است
tag file فایل برچسب
PCX file روش ذخیره سازی فایل تصویر گرافیکی در دیسک
suspension file پوشهآویزان
piggyback file فایلی که بدون اجبار به کپی مجدد ان می توان رکوردهایی را به انتهای ان اضافه نمود
pif file فایل PIF
polishing file سوهان صیقل
rotary file پروندهچرخشی
spike file بایگانیسوزنی
problem file پرونده مسئلهای
expanding file فایلگسترده
program file فایل برنامه
needle file سوهان سوزنی
work file نوار مغناطیسی که برای فایل خراب شده به کارمی رود
master file فایل اصلی پرونده اصلی
master file شاه پرونده
logical file فایل منطقی
logical file پرونده منطقی
local file فایل محلی
labeled file پرونده برچسب دار
volatile file فایل فرار
trickle file فایل چکهای
to file for bankruptcy اعلان ورشکستگی کردن
MIDI file فایل ذخیره شده روی PC که حاوی نتهای موسیقی و اطلاعات صوتی است که توسط کارت وسط MIDI به قطعه موسیقی ارسال میشود
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com