English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 190 (8 milliseconds)
English Persian
financed demand احتیاجاتی که تامین اعتبارشده اند نیازمندیهایی که هزینه ان پرداخت شده
Other Matches
financed سرمایه گذاری
financed بودجه چیزی را تهیه کردن
financed تامین هزینه پولی
financed پرداخت هزینه
financed رسته دارایی دارایی
financed قسمت مالی یا دارایی
financed مالی
financed علم مالیه
financed مالیه
financed دارایی
financed علم دارایی تهیه پول کردن
financed درکارهای مالی داخل شدن سرمایه تهیه کردن
on demand بنا به تقاضا
on demand به در خواست به مجرد تقاضا
demand نیاز
demand احتیاج
demand [of] درخواست [خواست] [طلب] [تقاضا] [از]
to be in demand خریدارداشتن مطلوب بودن
to be in demand طالب داشتن
on demand عندالمطالبه
demand مطالبه
demand خواست
demand درخواست کردن
demand تقاضا کردن
demand مطالبه تقاضا کردن
demand نیاز احتیاج
demand درخواست
demand تقاضا
demand مطالبه کردن
demand نیاز
demand تقاضای خرید کالا
demand پردازش داده وقتی که آماده شد ونه منتظر ماندن برای آن
demand تقاضا برای چیزی و توقع دریافت آن
demand یچ کردن بین مدارها وقتی نیاز باشد
demand جابجایی فایل هاو داده از وسیله ذخیره سازی جانبی به یک وسیله با سرعت دستیابی بالا در صورتی که توسط پایگاه داده مورد نیاز باشد
demand انتقال داده مستقیم بین پردازنده و فضای ذخیره سازی
demand نرم افزار سیستم که صفحات را از سیستم حافظه مجازی بازیابی میکند در صورت نیاز
demand خواستارشدن
demand تقاضا برای انجام چیزی
demand تقاضا کردن تقاضا
demand طلب
demand درخواست مطالبه
demand تکنیک بار کردن بستههای پروتکل در حافظه فقط در صورتی که برای بخش خاصی نیاز باشند
inelastic demand تقاضای بی کشش
inelastic demand تقاضای غیر حساس
inelastic demand تقاضای غیر قابل کشش تقاضا برای اجناسی که به علت گرانی بیش از حد فقط طبقه خاصی قادر به خرید ان می باشند
joint demand تقاضای مشترک
law of demand قانون تقاضا
law of demand براساس قانون تقاضا مقدار تقاضای کالا باقیمت ان کالا رابطه معکوس دارد . هر چه قیمت کالا بالاتررود مقدار تقاضا برای کالاکمتر میشود
maximum demand تقاضای بیشینه
market demand تقاضای بازار
elasticity of demand کشش تقاضا
final demand تقاضای نهائی
factor demand تقاضای عوامل
effective demand تقاضای موثر
effective demand تقاضای موثرعبارت است از مقدار کالائی که خریداران در قیمتهای موجود مایل و قادر به خریدان هستند
elastic demand تقاضای با کشش
elastic demand تقاضای کشش دار
elastic demand حساس
elastic demand تقاضای انعطاف پذیر
energy demand مطالبه انرژی
excess demand تقاضای بیش از حد
excess demand تقاضای زیادی مازاد تقاضا
excess demand درخواست بیش از حد درخواست اضافی
excess demand درخواست مازاد
excess demand فزونی تقاضا
maximum demand پیک بار
maximum demand بار پیک
to meet a demand تقاضایی را براوردن
total demand تقاضای کل
demand side ستون تقاضا
we demand p in our contract ما صراحت ودقت در قراردادمی خواهیم
To demand ones right. To get ones due. حق کسی را خواستن ( گرفتن )
within three days of demand در طی سه روز پس از تقاضا
to make a demand on somebody مطالبه کردن از کسی
information on demand اطلاعات با تقاضا
supply and demand عرضه و تقاضا
replacement demand نیازمندیهای جایگزینی تقاضای جایگزینی پرسنل
maximum demand بار حداکثر
measurement of demand اندازه گیری تقاضا
measurement of demand تخمین تقاضا
national demand تقاضای ملی
offer and demand عرضه و تقاضا
payable on demand پرداخت عندالمطالبه
peak demand حداکثر تقاضا
peak demand بیشترین تقاضا
planned demand تقاضای برنامه ریزی شده
quantity of demand مقدار تقاضا
demand code شماره رمزبرگ درخواست
money demand تقاضا برای پول
demand for payment تقاضای پرداخت
demand forecast پیش بینی تقاضا
demand frequency نواخت تکرار درخواستها تعداد درخواستهای رسیده
demand function تابع تقاضا
demand management مدیریت تقاضا
composite demand تقاضا برای کالا در موارد استفاده متفاوت مانند استفاده از گازوئیل درمصارف خانگی و مصارف صنعتی
composite demand تقاضای مرکب
demand meter تقاضاسنج
demand note مطالبه نامه
demand note سفته
demand note چک تمسک
complementary demand تقاضای تکمیلی
demand for money تقاضا برای پول
demand factors جمعیت سلیقه قیمت کالاهای دیگر
demand code رمز درخواست
demand curve منحنی تقاضا
demand deposit سپرده بانکی که بدون چک میتوان برداشت کرد
demand accommodation تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
demand accommodation تعدیل درخواستها
demand deposit سپرده دیداری
demand deposit سپرده جاری
demand elasticity کشش تقاضا
demand elasticity درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
demand factor ضریب تقاضا
demand factors عوامل تقاضا
demand factors عواملی که درتغییر تقاضا موثرند عبارتنداز : درامد
complementary demand تقاضای مکمل
change in demand تغییر تقاضا
demand paging صفحه بندی مورد نیاز
demand side طرف تقاضا
demand shift تغییر تقاضا
demand schedule جدول تقاضا
demand shift انتقال تقاضا
demand satisfaction تحویل درخواستها
demand processing پردازش بر اساس نیاز
demand shift جابجائی تقاضا
demand factors پیش بینی قیمت کالا در اینده توزیع درامد جامعه
demand surface سطح تقاضا
demand satisfaction تحویل اماد مورد نیاز
demand paging در سیستم ذخیره مجازی انتقال یک صفحه از حافظه به حافظه واقعی به هنگام نیازمندی است
derived demand تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
derived demand تقاضای مشتق شده
demand report گزارشی که به هنگام نیازتولید میشود
aggregate demand تقاضای کل
demand paging صفحه بندی تقاضا
demand pattern الگوی تقاضا
demand price حداکثر قیمتی که خریداران کل را در بازار بخصوص جذب میکند
demand surface میزان تقاضا
cross elasticity of demand = Eab
pressure demand regulator رگولاتورتنظیمفشار
transaction demand for money تقاضای معاملاتی برای پول تقاضا برای پول بمنظورمبادلات
demand and supply market بازار عرضه و تقاضا
arc elasticity of demand /
aggregate demand function تابع تقاضای کل
by popular [demand] request درخواست توده پسند
biochemical oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
arc elasticity of demand = Eنسبت فوق نسبت مقدار تقاضابه قیمت کالاست
cross elasticity of demand کشش متقاطع تقاضا
cross elasticity of demand درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
cross elasticity of demand *
arc elasticity of demand *
arc elasticity of demand عبارت از کشش تقاضا بین دو نقطه روی منحنی تقاضا که بوسیله فرمول زیر محاسبه میشود :
arc elasticity of demand کشش کمانی تقاضا
aggregate market demand تقاضای کل بازار
chemical oxygen demand نیاز شیمیایی اکسیژن
To demand prompt payment. تقاضای پرداخت فوری کردن
biological oxygen demand نیاز زیست شیمیایی به اکسیژن
marginal demand price قیمت تقاضای نهائی
market demand schedule صورت تقاضاهای خریدارجزء در بازار
demand oriented pricing قیمت گذاری با توجه به شرایط تقاضا
law of supply and demand قانون عرضه و تقاضا
excess demand inflation تورم ناشی از مازاد تقاضا
demand pull inflation تورم ناشی از فشار تقاضا
demand oxygen system سیستم اکسیژنی که در ان جریان اکسیژن به صورت تناوبی و همزمان با تنفس شخص باشد
kinked demand curve و اگر فروشنده قیمت کالا راکاهش دهد فروش وی بیشترنخواهد شد زیرا سایرفروشندگان قیمت خود راپائین اورده و از کاهش قیمت تبعیت میکنند .
income elasticity of demand کشش
individual demand schedule صورت کالاهایی که یک فرد در یک مدت معین حاضر به خریدانها باشد
individual demand schedule جدول تقاضای فردی
income elasticity of demand تغییر مقدار تقاضابرای یک کالا درنتیجه درامدمصرف- کننده . فرمول کشش درامدی تقاضا : q/I *dI / dq = E
maximum demand indicator کنتور بار پیک
maximum demand meter تقاضاسنج
supply and demand law قانون عرضه و تقاضا
speculative demand for money تقاضا برای پول بمنظور انگیزه سفته بازی
speculative demand for money تقاضای سفته بازی برای پول
shift of a demand curve انتقال منحنی تقاضا جابجائی منحنی تقاضا
price elasticity of demand کشش قیمتی تقاضا
precautionary demand for money تقاضای احتیاطی برای پول تقاضا برای پول بمنظورانگیزه احتیاطی
perfectly inelastic demand تقاضای کاملا بی کشش
perfectly elastic demand تقاضای کاملا با کشش
maximum power demand مصرف حداکثر
maximum demand pointer عقربه مصرف حداکثر
maximum demand meter حداکثر مقدار سنج
income elasticity of demand درامدی تقاضا
demand versus quantity demanded تقاضا در برابر مقدار تقاضاشده
infinitely elastic demand curve منحنی تقاضا با کشش نامحدود
law of downward sloping demand قانون تقاضای نزولی
downward sloping demand curve منحنی تقاضای نزولی
theory of effective demand determination نظریه تقاضای موثر اصطلاح کینز برای تقاضای کل
It will be some time before the new factory comes online, and until then we can't fulfill demand. آغاز به کار کردن کارخانه جدید مدتی زمان می برد و تا آن زمان قادر به تامین تقاضا نخواهیم بود.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com