English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (10 milliseconds)
English Persian
fire main لوله اب اتش نشانی
Search result with all words
main fire سیستم اصلی اتش
main fire سیستم تیراندازی اصلی
Other Matches
Fire cannot be extinguished by fire . <proverb> آتش را به آتش خاموش نتوان کرد .
main بزرگ تمام
main کامل شاه لوله
main خط اصلی
with might and main با تمام نیرو با همه توانایی
main بسیار مهم
main مجموعه دستوراتی که بخش اصلی برنامه را می سازند و از آنجا سایر توابع فراخوانی می شوند
main سیگنال ساعت که تمام قط عات سیستم را سنکرون میکند
main ورود به کاتالوگ که در آن اطلاعات مهم درباره موضوع وجود دارد
main ی تر راهنمایی میکند
main مجموعه دستورات که پیاپی تکرار می شوند و عمل اصلی برنامه را انجام می دهند. این حلقه معمولا برای ورودی کاربر صبر میکند پیش از پردازش رویداد
main MAR با دستیابی سریع که محلهای آن به سرعت و مستقیما توسط CPU قابل آدرس دهی هستند
main بخشی از دستورات که بخش اصلی برنامه را تشکیل می دهند.
main با اهمیت
main دریا
main کامل
main مهم
in the main بیشتر اصلا
in the main اساسا
in the main بطور کلی
main مهم تمام
main نیرومند
main عمده
main <adj.> اصلی
main leg پایهاصلی
main entrance ورودیاصلی
main fan پروانهاصلی
main glider غلتکاصلی
collecting main شبکه دریافت
collecting main شبکه جمع کننده
main inlet دهانهاصلی
main parachute چتراصلی
main gap فاصله تخلیه اصلی
main engines موتورهایاصلی
main duct لولهاصلیآب
main memory حافظه اصلی
main members قطعات اصلی
main mast دکل اصلی
main clause رجوع شود به clause independent
main clauses رجوع شود به clause independent
main guard نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
main guard پست نگهبانی اصلی
main carriage حاملاصلی
main cleanout تمیزکنندهاصلی
blast main لوله دم
main section قسمتاصلی
main stalk ساقهاصلی
main field میدان اصلی
main feed تغذیه اصلی
main exciter محرک اصلی
main office مرکز اصلی
main exchange مرکز اصلی
main stage عرشه اصلی
To wonder from the main topic. از مطلب اصلی دور افتادن
main effort تلاش اصلی نیروها
main yard قسمتی از عرشه که بادبان اصلی در ان واقع است
main frame کامپیوتر بزرگ
main stand تکیهگاهاصلی
main transformer تغییردهندهاصلی
main tube تیوپاصلی
main vent منقذاصلی
main wheel چرخاصلی
rising main جنبشاصلی
main gap شکاف اصلی
main fuse فیوز اصلی
main drain پمپ اصلی خن ناو
main storage انباره اصلی
main stem قسمت اصلی کانال
main effort تلاش اصلی
main stage طبقه اصلی
main spring شاه فنر
main signal سیگنال اصلی
main shaft محور اصلی
main shaft میل چرخ
main sewer مجرای اصلی فاضلاب
main sewer لوله اصلی
main wire سیم اصلی
main winding سیم پیچی اصلی
main stem راه اصلی جویبار
main stem خط اصلی
main storage حافظه اصلی
the main army بخش عمده ارتش
main switch کلید اصلی
main topmast دگلی که درست بالای دگل اصلی قرار دارد
main unit واحد اصلی
main voltage ولتاژ اصلی
main sequence رشته اصلی
main sector بخش اصلی
main pole قطب اصلی
main pipe لوله اصلی
main patent ثبت اصلی
main oscillator اسیلاتور اصلی
main nozzle شیپوره یا نازل اصلی
main motor موتور اصلی
main menu منوی اصلی
main regulator تنظیم کننده محور اصلی
main port بندر اصلی
main port ,
main score نمره اصلی
main sail بادبان اصلی
main routine روال اصلی
main menu فهرست انتخاب اصلی
main radio اطاق اصلی بی سیم ناو
main program برنامه اصلی
main port port principal
main port refrencestation : syn
coup de main حمله ناگهانی با تمام قوا
gas main لوله اصلی گاز
main line خط اصلی
main line کانال اصلی
main line نهر مادر
main line نهر اصلی
main camshaft میل بادامک اصلی
main cable کابل اصلی
gas main شاه لوله گاز
main color رنگ اصلی
main color رنگ زمینه
main stripe [خط یا نوار اصلی در فرش مانند خطوط طرح محلات]
main lines نهر اصلی
main lines نهر مادر
main carburetor کاربراتور اصلی
main canal کانال اصلی
main roads راه اصلی
main roads جاده اصلی
main road راه اصلی
main road جاده اصلی
main lines خط اصلی
main lines کانال اصلی
main busbar شمش اصلی
main building ساختمان اصلی
water main شاه لوله اب
main anode اند اصلی
main memory حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main store حافظه کامپیوتر [علوم کامپیوتر]
main memory حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main store حافظه رایانه [علوم کامپیوتر]
main armament جنگ افزار اصلی تانک یاهواپیما یا ناو
main attack تک اصلی
main body عمده قوای کاروان دریایی نیروی اصلی تک
main body عمده قوا
main beam شعاع اصلی
main beam شاه تیر
main battery باطری اصلی
main battery توپ اصلی ناو
main axis محور اصلی
main attack حمله اصلی
main attack تلاش اصلی نیروها
water main لوله هادی اب
main amplifier تقویت کننده اصلی
main circuit مدار اصلی
main column ستون اصلی
main contact کنتاکت اصلی
main contractor مقاطعه کار اصلی
main mirror آینهاصلی
main electrode الکترود اصلی
main current جریان اصلی
main drain زهکش اصلی
main direction جهت اصلی
main deck پل اصلی
main deck عرشه اصلی ناو
main drag <idiom> مهمترین خیابان شهر
main connection اتصال اصلی
main current اتصال سری
main diagonal قطر اصلی [ریاضی]
What is the main obstacle ? مانع اصلی چیست ؟
main coil سیم پیچ اصلی
main coil بوبین اصلی
main door در اصلی
main distribution مقسم اصلی
main discharge تخلیه اصلی
main contractor پیمانکاردست اول
main coupling transformer ترانسفورماتور پیوست شبکه
main battle tank تانک اصلی
main battle tank قوی ترین تانک رزمی
main sequence stars ستارگان رشته اصلی
Take me to the main railway station! مرا به ایستگاه اصلی راه آهن برسانید.
main control lever اهرم کنترل اصلی
hot blast main هدایت هوای دم داغ
micro to main frame پیوند ریزکامپیوتر و کامپیوتربزرگ
main drive motor موتور محرکه اصلی
main transmission shaft محور انتقال اصلی
main supply route راه اصلی تدارکات
main supply route مسیر اصلی اماد
main supply route اماد راه اصلی
main supply line خط تغذیه اصلی
main structure menbers اعضای اصلی ساختمان
the main diagonal of a matrix قطر اصلی یک ماتریس [ریاضی]
main circuit vent چرخهاصلیهواکش
main reflex mirror آینهانعکاساصلی
main preview monitor صفحهدوبارهنمایشگراصلی
main junction box جعبهمستقیم
main power cable کابلاصلی
main circuit connection اتصال مدار اصلی
What does Main Street think of this policy? بازاریها و خانواده های متوسط چه نظری در باره این سیاستمداری دارند؟
main lower topsail بالاترینبادباناصلیتحتانی
main landing gear ترمزاصلیفرود
main line program بخشی از یک برنامه که ترتیب اجرای سایر واحدهای موجوددر برنامه را کنترل میکند
main line of resistance خط مقاومت اصلی
main center office مرکز اصلی ارتباطات
main line of resistance خط اصلی مقاومت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com