Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 205 (10 milliseconds)
English
Persian
fixed disk
دیسک ثابت
fixed disk
[American E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
Search result with all words
fixed head disk
گرده با نوک ثابت
fixed head disk
دیسک با نوک ثابت
fixed head disk unit
واحد دیسک با هد ثابت
Other Matches
disk
دیسک
disk saw
اره گرد
disk
صفحه
disk
دایره
disk
صفحه هالتر
disk
گرده
disk saw
اره مجمعه
disk
صفحه مدور سطح پوشیده از مادهای که مغناطیسی میشود
disk
گرده قرص
fixed
ثابت شده
fixed
معین
fixed
ماندنی مقطوع
fixed
قطعی
I'll get you all fixed up.
همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
well fixed
خوب تثبیت شده
well fixed
پولدار
well fixed
دارا
well fixed
ثروتمند
fixed
گیردار
fixed
ماندنی
fixed
مقطوع
fixed
ثابت
flexible disk
دیسک انعطاف پذیر
flippy disk
دیسک لغزان
disk unit
واحد دیسک
induction disk
صفحه مدور
induction disk
اهنربای صفحهای
induction disk
گرده القائی
key to disk
کلید به دیسک
locking a disk
قفل کردن یک دیسک
magnetic disk
گرده مغناطیسی
magnetic disk
صفحه مغناطیسی
floret of the disk
گلچه میان
flexible disk
دیسک قابل انعطاف
eight inch disk
درایو دیسک برای دیسک هشت اینچی
eight inch disk
فلاپی دیسک با فرفیت بالا که قط ر هشت اینچی دارد
exchangeable disk
دیسک قابل تعویض
filter disk
قرص صافی
disk unit
واحد گرده
disk storage
انباره گردهای
duplicate disk
copying disk
disk sector
بخش دیسک
system disk
دیسک سیستم
disk sector
قطاع دیسک
magnetic disk
دیسک مغناطیسی
start up disk
دیسک راه اندازی
startup disk
فلاپی دیسک که حاوی فایلهای تشخیص سیستم عامل است و در صورتی که دیسک خراب شود برای راه اندازی کامپیوتر استفاده میشود
sun disk
صفحه بالدارمظهر خدای افتاب
sun's disk
قرص خورشید
systems disk
دیسک سیستم ها
target disk
دیسک مقصود
transmissive disk
دیسک ذخیره داده نوری که در آن اشعه لیزر از دیسک به مسیر تشخیص در پایین آن می تابد
video disk
دسترسی مستقیم
video disk
دیسک ویدئویی
video disk
دیسک بصری دیسک تصویری
winchester disk
دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
winchester disk
دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
spacer disk
استوانه توپر فلزی
source disk
دیسک مبداء
removable disk
دیسک قابل حرکت
microfloppy disk
میکرو دیسک لغزان
milk disk
دیسک انتقال داده از ماشین کوچک به کامپیوتر بزرگتر. که توان پردازش بیشتر دارد
multi disk
وسیلهای که از اندازههای مختلف و قالبهای دیسک می خواند
multi disk
سیستمی که دیسک درایوهای نصب شده با اندازههای مختلف دارد
multi disk
مربوط به چندین نوع دیسک
optic disk
نقطه کور
optical disk
دیسک نوری
range disk
میز تصحیح مسافت
range disk
صفحه تصحیح برد طبله تصحیح مسافت
ram disk
RAدیسک
start up disk
دیسک اغازگر
removable disk
دیسک برداشتنی
winchester disk
دیسک وینچستر
disk envelope
پاکت دیسک
clutch disk
صفحه کلاچ
disk copying
نسخه برداری از دیسک
carbon disk
قرص زغالی
floppy disk
گرده لرزان
disk drives
دیسک ران دیسک چرخان
disk drives
گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drives
دیسکخوان
disk drives
گرده چرخان
disk drives
گرده ران
disk drive
دیسک ران دیسک چرخان
disk drive
گرداننده دیسک دیسک گردان
disk drive
دیسکخوان
disk drive
گرده چرخان
color disk
گرده رنگها
compact disk
دیسک فشرده
disk file
پرونده گردهای
disk file
فایل دیسک
disk flower
گل صفحهای
disk crash
خرابی دیسک
disk crash
خراش دیسک
disk duplication
نسخه برداری از دیسک
disk controller
کنترل کننده دیسک
disk controller
کنترل کننده گرده
disk cache
نهانگاه دیسک
disk jacket
جلد دیسک
disk buffer
بافر دیسک
disk buffer
میانگیر دیسک
disk armature
ارمیچر صفحهای
disk drive
گرده ران
rigid disk
دیسک سخت
disk reader
خواننده دیسک
disk optimizer
بهینه ساز دیسک
floppy disk
گرده لغزان
floppy disk
کوچکترین فضا روی دیسک
disk pack
گرده بسته
disk pack
بسته دیسک
floppy disk
ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
disk pack
گروه بسته
disk partition
پارتیشن دیسک
disk platter
گرده سینی
floppy disk
دیسک درایو برای فلاپی دیسکها و قط عات الکترونیکی به عنوان سوار کردن جداگانه
disk memory
حافظه دیسک
floppy disk
مغناطیسی که توسط کامپیوتر جداگانه قابل آدرس دهی است
hard disk
دیسک سخت
floppy disk
فلاپی دیسک دیسک نرم
floppy disk
دیسک لغزان دیسک لرزان
disk library
کتابخانه دیسک
floppy disk
حلقه متمادی نوار برای ذخیره سازی
fixed radix
با مبنای ثابت
fixed spool
قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
fixed portion
سهام معینه
fixed star
ستاره ثابت
fixed star
ثوابت
fixed stars
ثوابت
fixed stock
مالک انحصاری سهام
fixed storage
انباره ثابت
fixed spacing
فاصله دهی ثابت
fixed shell
گلوله متصل
fixed portion
فرض
fixed property
سرمایه ثابت
fixed resources
منابع ثابت
fixed property
اموال غیر منقول
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
fixed reticle
تار موی ثابت زاویه یاب
fixed round
فشنگ کامل
fixed price
قیمت ثابت
fixed round
فشنگ ثابت
fixed-wing
بال ثابت
fixed investment
سرمایه گذاری ثابت
fixed system
توزیع ثابت اب
fixed platform
سکویثابت
Price are fixed here .
دراینجا قیمتها ثابت هستند
fixed winglet
بالچهثابت
fixed jaw
اهرم ثابت
fixed blade
تیغهثابت
fixed bayonet
سرنیزهثابت
fixed base
پایهثابت
fixed arch
طاقثابت
carbon fixed
ذغال ثابت
fixed wing
هواپیمای بال ثابت
fixed wing
بال ثابت
fixed storage
حافظه ثابت
fixed supply
عرضه ثابت
fixed supply
ذخیره معین کالای فاسد شدنی
fixed support
تکیه گاه گیردار
fixed support
بردگاه گیردار
fixed-wing
هواپیمای بال ثابت
fixed weight
وزن ثابت
we fixed in the town
در شهر ماندیم
carbon fixed
کربن ثابت
fixed capital
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
fixed beam
تیر دوسر گیردار
fixed beam
تیر گیردار
fixed davit
جرثقیل ثابت
fixed factor
عوامل تولید ثابت
fixed beam
تیر دو سر گیردار
fixed beam
تیر ثابت
fixed assets
دارائیهای ثابت
fixed factor
عوامل ثابت تولید
fixed assets
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets
داراییهای ثابت
fixed field
میدان ثابت
fixed fire
اتش متمرکز
fixed fire
اتش نشان شده
fixed format
قابل ثابت
fixed geometry
هواپیمایی با بال ثابت
fixed head
با نوک ثابت
fixed ersistor
مقاومت ثابت
fixed bridge
پل ثابت
fixed echo
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
fixed casement
قاب ثابت
fixed capital
سرمایه ثابت
fixed cost
هزینه ثابت و معین
fixed condenser
خازن ثابت
fixed costs
هزینههای ثابت
fixed costs
هزینههای سرمایهای
fixed capacitor
خازن ثابت
fixed budget
بودجه ثابت
fixed costs
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
fixed davit
قایق بالابر ثابت
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed davit
davit gantrytype : syn
fixed echo
اکوی ثابت
fixed idea
فکریکه درذهن فرورفته وماندنی شده است
fixed asset
دارائی ثابت
fixed pivot
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com