Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 188 (9 milliseconds)
English
Persian
fixed spacing
فاصله دهی ثابت
Other Matches
spacing
در فواصل مساوی تقسیم بندی
spacing
فاصله گذاری
spacing
فاصله
spacing
مراعات فواصل
spacing
فاصله بندی
spacing
فضای خالی قرار دادن بین حروف یا خط های متن چاپ شده
terraces spacing
فاصله تراسها
track spacing
فاصله بین تعقیبها
spacing impulse
نوعی روش رادیو تله تایپ که در ان ارسال امواج به طوریک در میان ضربانی است
spacing bias
پیشقدر فاصله
proportional spacing
فاصله دهی مناسب
proportional spacing
فضادهی مناسب
proportional spacing
سیستم چاپ که در آن هر حرف نسبت به اندازه اش فضای خالی بعد از خود دارد.
frequency spacing
فاصله فرکانس
incrementul spacing
microspacing
interatomic spacing
فاصله بین اتمی
intercharacter spacing
خصوصیت کلمه پرداز که حاوی فضاهای متغیر بین کلمات است تا خط در وسط قرار گیرد
interplanar spacing
فاصله بین صفحهای
interword spacing
فضای متغیر بین کلمات متن برای اینکه خط وط وسط و مرتب قرار گیرند
lattice spacing
فاصله شبکه
line spacing
فاصله سطرها
line spacing
فاصله سطر
line spacing
فاصله خطوط
line spacing
سطر جداکنی
buttress spacing
دوری محورهای پشت بندها
barrier spacing
مرزبندی کردن
barrier spacing
فاصله بین موانع
interplanar crystal spacing
فاصله بین صفحهای
disc spacing lever
نمایشمقدارفضا
fixed
معین
fixed
قطعی
fixed
گیردار
fixed
ماندنی
fixed
ثابت
well fixed
دارا
I'll get you all fixed up.
همه چیز را برایتان درست وروبراه خواهم کرد
fixed
مقطوع
fixed
ثابت شده
fixed
ماندنی مقطوع
well fixed
خوب تثبیت شده
well fixed
پولدار
well fixed
ثروتمند
fixed round
فشنگ ثابت
fixed property
سرمایه ثابت
fixed radix
با مبنای ثابت
fixed resources
منابع ثابت
fixed reticle
عدسی ثابت دوربین
fixed reticle
تار موی ثابت زاویه یاب
fixed round
فشنگ کامل
fixed light
چراغ ثابت
fixed shell
گلوله متصل
fixed property
اموال غیر منقول
fixed price
قیمت ثابت
fixed point
نقطه ثابت
fixed point
با ممیز ثابت
fixed point
ممیز ثابت
fixed pivot
محور ثابت چرخش یکانها نفر لولا برای گردش یکانها
fixed pivot
لولای ثابت
fixed portion
سهام معینه
fixed portion
فرض
fixed material
مواد پایدار
fixed spool
قسمت ثابت قرقره ماهیگیری
fixed star
ستاره ثابت
fixed star
ثوابت
Price are fixed here .
دراینجا قیمتها ثابت هستند
fixed winglet
بالچهثابت
fixed jaw
اهرم ثابت
fixed weight
وزن ثابت
fixed platform
سکویثابت
we fixed in the town
در شهر ماندیم
fixed arch
طاقثابت
fixed base
پایهثابت
fixed bayonet
سرنیزهثابت
fixed system
توزیع ثابت اب
fixed support
بردگاه گیردار
fixed stars
ثوابت
fixed stock
مالک انحصاری سهام
fixed storage
انباره ثابت
fixed storage
حافظه ثابت
fixed supply
عرضه ثابت
fixed supply
ذخیره معین کالای فاسد شدنی
fixed support
تکیه گاه گیردار
fixed blade
تیغهثابت
fixed wing
بال ثابت
fixed capital
سرمایه ثابت
fixed capital
سپرده ثابت اموال ثابت یکان
fixed casement
قاب ثابت
fixed cost
هزینه ثابت و معین
fixed costs
هزینههای ثابت
fixed costs
هزینههای سرمایهای
fixed costs
هزینههای که وابسته به حجم تولید نمیباشد
fixed davit
قایق بالابر ثابت
fixed davit
جرثقیل ثابت
fixed davit
davit gantrytype : syn
fixed disk
دیسک ثابت
fixed echo
اکوی ثابت
fixed echo
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
fixed ersistor
مقاومت ثابت
fixed factor
عوامل تولید ثابت
fixed condenser
خازن ثابت
fixed capacitor
خازن ثابت
fixed budget
بودجه ثابت
fixed-wing
هواپیمای بال ثابت
fixed-wing
بال ثابت
fixed wing
هواپیمای بال ثابت
carbon fixed
کربن ثابت
fixed ammunition
مهمات ثابت
fixed area
ناحیه ثابت
fixed asset
دارائی ثابت
fixed assets
داراییهای ثابت
fixed assets
درائیهای ثابت مانند ساختمان و ماشین الات
fixed assets
دارائیهای ثابت
fixed beam
تیر ثابت
fixed beam
تیر دو سر گیردار
fixed beam
تیر گیردار
fixed beam
تیر دوسر گیردار
fixed bridge
پل ثابت
fixed bridge
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
fixed factor
عوامل ثابت تولید
fixed field
میدان ثابت
fixed fire
اتش نشان شده
fixed length
با درازای ثابت
fixed investment
سرمایه گذاری ثابت
fixed inputs
منابع ثابت
fixed inputs
نهادههای ثابت
fixed head
با نوک ثابت
carbon fixed
ذغال ثابت
fixed geometry
هواپیمایی با بال ثابت
fixed format
قابل ثابت
fixed income
درامد ثابت
fixed idea
فکریکه درذهن فرورفته وماندنی شده است
fixed fire
اتش متمرکز
fixed idea
تعصب
fixed point arithmetic
حساب ممیز ثابت
net fixed investment
سرمایه گذاری ثابت خالص
fixed point notation =
نمایش عدد که محل ارقام و نقط ه اعشاری را در کامپیوتر نگه می دارد تا بیشترین تعداد اعداد قابل مدیریت را محدود کند
fixed bed polymerization
بسپارش در بستر ثابت
fixed point notation =
قوانین و روشهای ریاضی با استفاده از اعداد اعشاری
fixed input coefficients
ضریب نهادههای ثابت
total fixed cost
کل هزینه ثابت
fixed pitch propeller
ملخ با گام ثابت
fixed interval schedule
برنامه فاصلهای ثابت
fixed disk
[American E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
fixed disc
[British E]
دیسک سخت
[رایانه شناسی]
fixed-gear bicycle
دوچرخه دنده ثابت
[بدون چرخ آزاد]
fixed length record
رکورد باطول ثابت
fixed-roof tank
سقفثابتمخزن
fixed length record
رکورد با درازای ثابت
average fixed cost
هزینه ثابت متوسط
fixed length record
مدرک با درازای ثابت
fixed distance marking
خطمقطعثابت
fixed numeric format
قالب عددی ثابت
fixed point notation
نشان گذاری با ممیز ثابت
cost plus a fixed fee
هزینه بعلاوه حق الزحمه ثابت
moment at fixed ends
لنگر سر گیردار تیر
fixed end moment
لنگر گیرداری
fixed wheel gate
دریچه قرقرهای با محورثابت
fixed exchange rate
نرخ ثابت ارز
fixed program computer
computer program wired
fixed time call
مکالمه در زمان معین و ثابت
fixed term deposit
سپرده ثابت
fixed head disk
دیسک با نوک ثابت
fixed head disk
گرده با نوک ثابت
fixed ratio schedule
برنامه نسبتی ثابت
fixed ground water
اب زیرزمینی ماندگار
fixed roller gate
دریچه چرخ قرقرهای ثابت
fixed size records
رکوردهای با اندازه ثابت
fixed wing aircraft
هواپیما با بال ثابت
fixed word length
کلمه با طول ثابت
fixed exchange rate
نرخ مبادله ثابت ارز
fixed point number
عدد با ممیز ثابت
fixed point operation
عملکرد با ممیز ثابت
fixed point part
جزء کسری
fixed point representation
نمایش ممیز ثابت
fixed share of an heir
فرض در ارث
fixed post system
سیستم پستهای نگهبانی ثابت
fixed post system
سیستم پاسگاه ثابت
fixed selling price
قیمت ثابت فروش
fixed production coefficients
ضرایب تولید ثابت
heirs having fixed shares
ذوالفرائض
fixed cost curve
منحنی هزینه ثابت
fixed slab buttress dam
سد با پشتبند ثابت
duplex fixed bed miller
دستگاه فرز دوبل
fixed word length computer
کامپیوتر با طول کلمه ثابت
fixed head disk unit
واحد دیسک با هد ثابت
fixed center turret lathe
ماشین تراش با مرکز ثابت
line to line spacing
فاصله سطور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com