Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 92 (1 milliseconds)
English	Persian
flame cleaning	تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
Other Matches
do the cleaning	زدودن
do the cleaning	پاک کردن
cleaning	خلوص اخلاص
cleaning	پاکیزگی
cleaning	شستشو
do the cleaning	پاکیزه کردن
do the cleaning	تمیز کردن
cleaning after defecation	استنجاء
cleaning door	دریچه شستشو
dry-cleaning	لکه گیری کردن
cleaning process	فرایند شستشو
cleaning rod	سمبه تفنگ
cleaning rod	سمبه نظافت اسلحه
cleaning room	اطاق شستشو
cleaning station	ایستگاه ضدعفونی مواد ش م ر
cleaning lady	نظافتچیزن
cleaning tools	ابزارتمیزکننده
cleaning eye	دهانهشستشو
dry-cleaning	بابنزین پاک کردن
cleaning station	پست رفع الودگی ش م ر
self cleaning contact	کنتاکت خودشوی
gas cleaning	گاز پالایی
gas cleaning	تصفیه گاز
spring cleaning	خانه تکانی درفصل بهار
gas cleaning	پالایش گاز
spring-cleaning	خانه تکانی بهاره
cleaning brush	برستمیزکننده
dry cleaning	خشک شویی
head cleaning device	وسیله هد پاک کن
cleaning of an underground waterchannel	لاروبی
rolling stock cleaning yard	میلهچرخندهتمیزکنندهحیاط
I am a great believer in using natural things for cleaning.	من هوادار بزرگی در استفاده از چیزهای طبیعی برای تمیز کردن هستم.
flame	مشتعل شدن تابش
to flame up	سرخ شدن
flame	شعله زدن زبانه کشیدن
flame	شورعشق
flame	تب وتاب
flame	شعله
to flame up	بهیجان امدن
flame	الو
flame	زبانه اتش
flame out	قطع احتراق
flame	برافروختگی
flame	ارسال پیام نامناسب به کاربر
old flame	فردیکهبااورابطهرمانتیکداشتهاید
oxidizing flame	شعله اکساینده
to smother a flame	شعله ای را خاموش کردن
reducing flame	شعله احیاگر
neutral flame	شعله خنثی
flame spreader	شعلهپخشکن
to fan the flame	برشدت چیزی افزودن
to fan the flame	اتش رادامن زدن
to fan the flame	نمک برزخم پاشیدن
white flame	شعله سفید
lurid flame	شعله دودنما
lurid flame	شعله تیره
flame photemetry	نورسنجی شعلهای
flame holder	شعله نگهدار
flame hardening	سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
flame harden	با شعله سخت کردن
flame damper	شعله خفه کن
flame cutting	جوش بری [مهندسی]
flame cut	با جوش بریدن
flame cultivator	دستگاه مخصوص سوزاندن علف
flame braze	زرد جوش کردن
flame thrower	شعله افکن
flame projector	اتش پاش
carburizing flame	شعله اکسی استیلن که مقداراستیلن در ان زیاد است
flame-throwers	اتش پاش
flame-thrower	اتش پاش
flame photometer	نورسنج شعلهای
gas flame	چراغ گازی
gas flame	لامپ گازی
heating flame	شعله
flame tree	درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
flame test	محک شعله
flame spray	تزریق کردن شعلهای
flame scraf	با شعله پهن کردن
flame safety	ایمنی در مقابل شعله اتش
flame proof	ضد شعله
acetylene oxygen flame	شعله استیلن اکسیژن
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
multi flame burner	اجاق چند شعله
oxy hydrogen flame	شعله اکسی ئیدروژن
rate of flame propagation	سرعت انتشار شعله
rate of flame propagation	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
to pour oil on the flame	دعوارا سخت کردن
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای
to pour oil on the flame	اتش خشم را دامن زدن
to pour oil on the flame	نمک بر زخم پاشیدن
flame adjustment wheel	چرخ تنظیم شعله

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com