Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 118 (6 milliseconds)
English	Persian
flame spray	تزریق کردن شعلهای
Other Matches
spray	افشاندن
spray	زایده نگهدارنده پالتهای سوارشده روی ریل بار هواپیما الگوی پخش ترکشها
spray	پاشیدن
spray	تزریق کردن
spray	ترشح
spray	پاشش
spray	تزریق
spray	افشانه
spray	افشک
spray can	اسپری
spray can	افشانه
spray	پیچک
spray	زدن
spray can	پشنجه
spray	سمپاشی کردن پاشیدن
spray	گل و بوته
spray	شاخه کوچک
spray	ترکه
spray	افشانک افشانه
spray	ریزش
spray	ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spray	افشان
spray	چیزپاشیدنی
spray	سم پاشی
spray	دواپاشی تلمبه سم پاش
spray	گردپاش
spray	اب پاش
flame	برافروختگی
flame out	قطع احتراق
flame	شورعشق
old flame	فردیکهبااورابطهرمانتیکداشتهاید
to flame up	سرخ شدن
to flame up	بهیجان امدن
flame	ارسال پیام نامناسب به کاربر
flame	شعله زدن زبانه کشیدن
flame	مشتعل شدن تابش
flame	تب وتاب
flame	الو
flame	زبانه اتش
flame	شعله
spray tray	تله افشانک
spray tower	برج افشانه دار
spray reagent	واکنشگر افشانهای
side spray	بسکهای جانبی گلوله ترکشهای جانبی گلوله
spray cans	اسپری
plastic spray	رنگ درزگیر یا روکش پلاستیکی
plastic spray	رنگ پاشیدنی پلاستیکی
spray gun	گردپاش
nose spray	بسک جلو
nose spray	بسکهای جلوی گلوله
spray carburetor	کاربراتور سوخت پاش
spray nozzle	پیستولآبپاشی
spray cans	افشانه
spray cans	پشنجه
paint spray	اسپریرنگ
spray arm	دستهتلمبه
to spray a tree	داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
to spray a room	امشی یاداروی دیگردراطاقی افشاندن
spray button	دکمهآبپاش
spray control	کنترلآبپاش
spray painter	رنگپاش
spray gun	تلمبه سمپاش
spray attack	پخش مواد شیمیایی وبیولوژیکی از راه هوا برای تولید تلفات
base spray	بسک ته
aerosol spray	افشانه گردپاش
base spray	بسکهای ته گلوله
flame cutting	جوش بری [مهندسی]
flame damper	شعله خفه کن
flame harden	با شعله سخت کردن
flame hardening	سخت گردانی سطح فلز توسط شعله
flame spreader	شعلهپخشکن
to fan the flame	نمک برزخم پاشیدن
carburizing flame	شعله اکسی استیلن که مقداراستیلن در ان زیاد است
to fan the flame	اتش رادامن زدن
flame holder	شعله نگهدار
white flame	شعله سفید
flame cut	با جوش بریدن
flame cultivator	دستگاه مخصوص سوزاندن علف
flame-thrower	اتش پاش
to smother a flame	شعله ای را خاموش کردن
flame-throwers	اتش پاش
lurid flame	شعله دودنما
flame thrower	شعله افکن
flame braze	زرد جوش کردن
flame cleaning	تمیزکردن سطح فلزات به کمک اشعه اکسی استیلن
flame projector	اتش پاش
lurid flame	شعله تیره
neutral flame	شعله خنثی
heating flame	شعله
gas flame	لامپ گازی
oxidizing flame	شعله اکساینده
gas flame	چراغ گازی
flame tree	درختان وبوته هاییکه دارای گلهای درخشان اتشی یا زرد رنگ هستند
flame test	محک شعله
reducing flame	شعله احیاگر
flame photometer	نورسنج شعلهای
to fan the flame	برشدت چیزی افزودن
flame proof	ضد شعله
flame photemetry	نورسنجی شعلهای
flame safety	ایمنی در مقابل شعله اتش
flame scraf	با شعله پهن کردن
metal spray gun	تلمبه فلزپاش
metal spray gun	تلمبه تزریق فلز
paint spray gun	رنگ پاش
aerosol spray gun	افشانه تفنگی گردپاش
paint spray gun	پیستوله رنگ
multi flame burner	اجاق چند شعله
acetylene oxygen flame	شعله استیلن اکسیژن
hydrogen flame detector	اشکارساز شعلهای هیدروژن
to pour oil on the flame	نمک بر زخم پاشیدن
flame adjustment wheel	چرخ تنظیم شعله
oxy hydrogen flame	شعله اکسی ئیدروژن
to pour oil on the flame	اتش خشم را دامن زدن
rate of flame propagation	سرعت انتشار شعله
rate of flame propagation	سرعت پخش شدن شعله سرعت احتراق
to pour oil on the flame	دعوارا سخت کردن
flame ionization detector	اشکارساز یونش شعلهای

Recent search history
Search history is off. Activate

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com