English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
English Persian
flare joint اتصالز-بانه
Other Matches
flare پاس کوتاه به مدافع پشت تجمع
flare زبانه کشیده
flare شراره
flare up <idiom> یک مرتبه عصبانی شدن
flare روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
flare up غضب ناگهانی
flare up اشتعال ناگهانی
to flare up به هیجان امدن
to flare up ازجادر رفتن
flare منور
flare پخ دار
flare فشفشه روشن کننده
flare شعله زنی شعله
flare چراغ یانشان دریایی نمایش
flare خود نمایی
flare باشعله نامنظم سوختن
flare از جا دررفتن
flare مشعل
flare موشک منور
flare گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare فشفشه
solar flare شراره خورشیدی
solar flare جرقه خورشیدی
trip flare مین روشن کننده جهنده موشک منور جهنده
solar flare تشعشع ناگهانی نیروی خورشید
flare wall دیوار حائل خاکریز پل
flare dud گلوله اتمی که در ارتفاع بیش از ارتفاع پیش بینی شده منفجر میشود
flare angle زاویه گسترش یا گشادگی
flare nut spanner آچارپشکشیمخصوصمهره
joint مشاع
joint محل اتصال محل ضربه
joint مفصل اتصال ضربهای
joint بند بند کردن اتصال دادن بند
joint بهم پیوستن
joint دستگاه کوچک باطریدار که سوارکار بطور غیر مجازروی گردن اسب می گذارد تاتندتر برود
joint تصلب شرائین
v joint اتصال "وی "
joint and several تضامنی
joint شرکتی مشاع
joint بند گاه
joint بند
joint مفصل پیوندگاه
joint زانویی
joint جای کشیدن تریاک با استعمال نوشابه لولا
joint مفصل
joint شریک
joint کردن خرد کردن
joint مشترک
joint بند بند کردن مساعی مشترک
joint توام
joint متصل
joint درزه
joint مشترک بین نیروهای مسلح
joint لولا
joint نیروهای مشترک عملیات مشترک
joint مهره اتصال
joint اتصالی
joint مشترک الحاقی
joint ستاد مشترک
joint اتصال
joint وصله
joint هرزملات
joint درز
joint venture سرمایه گذاری مشترک
joint venture سرمایه گذاری مشترک تجارت مشترک
joint tenants در CLچند تن را گویند که مشترکا"از عین مستاجره استفاده کندبا این قید که هر یک پس ازمرگ دیگری یا دیگران حق استفاده انحصاری داشته باشد
joint tenants اجاره داران مشترک
joint tenancy اجاره داری مشترک
joint tenancy شرکت در اجاره داری
joint stock سرمایه مشترک
joint supply عرضه مشترک
joint washer واشر اتصال
joint weld جوشکاری اتصالی
lap joint اتصال نیمانیم
lap joint اتصال پوششی
knuckle joint اتصال زانویی
knuckle joint لولای بند دار
knuckle joint لولای مفصلی
knee joint زانو زانویی
knee joint مفصل زانو
knee joint بندزانو
juke joint رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
joint zone منطقه مشترک
lap joint اتصال رویهم
joint pin خار اتصال
joint ownership اشتراک در مالکیت مالکیت مشاع
joint ownership اشاعه
joint ownership مالکیت مشاع
joint ownership مالکیت مشترک
joint owner مالک مشاع
joint owner در جمع مالکین مشاع
joint owner شریک ملک
joint operations عملیات مشترک مابین نیروهای مسلح ارتش
joint opening دهانه یک درز
joint of masonry هرزملات
joint of masonry بند
joint products محصولات مشترک
joint resistance مقدار مقاومت مفصل
joint stock شرکت سهامی
joint stock سهامی
joint staff ستاد مشترک
joint space محل لحیم
joint space محل اتصال
joint shares سهام مشترک
joint ownership مالکیت اشتراکی
joint servicing دفتر خدمات و پشتیبانی مشترک از نیروهای مسلح
joint services خدمات مشترک
joint responsibility مسئوولیت تضامنی
joint resolution تصمیم مشترک
joint of masonry درز
lap joint اتصال نیم ونیم
welded joint اتصال جوش
universal joint قفل کاردان
universal joint مفصل چرخنده
universal joint دو میله متصل بهم وفا دربچرخش
transverse joint درز از درازا
transverse joint درز عرضی
toggle joint مفصل زانویی
swivel joint مفصل گردان
summit joint درز کلید طاق قوسی
strike joint شکستگی طولی
strapped joint اتصال تسمهای
with the joint views of با جلب نظر
fetlock joint مویپشتپایاسب
joint of the foot قوزک پا [استخوان بندی]
ankle joint قوزک پا [استخوان بندی]
joint of the foot قوزک [استخوان بندی]
ankle joint قوزک [استخوان بندی]
drip-joint [اتصال بین دو ورق فلزی]
clip joint <idiom> شغل سطح پایینی که پراز کلاهبرداری باشد
rail joint اتصالریل
peripheral joint اتصالجانبی
lap joint لبه رویهم افتاده ومتصل بهم
slip joint اتصال ازاد
sleeve joint اتصال با بوش
pin joint اتصال بین اعضای ساختمانی بصورت لولا یا پاشنه
overlap joint اتصال نیمانیم
oblique joint شکستگی کج
mortise joint اتصال کام
mitre joint اتصال فارسی
miter joint برش فارسی
magnetic joint محل ضربه در میدان مغناطیسی
longitudinal joint درز از درازا
longitudinal joint درز طولی
lapped joint اتصال بوسیله پوشش
lap joint اتصال لب به لب
propeller joint چهارشاخه گاردان خودرو
rabbet joint بست یا مفصل کنش کاوی
seam joint درز
sealing joint اتصال اب بندی
scarf joint جایی که دو سر تیر رانیم ونیم کرده با هم جفت کرده باشند
sawn joint درز بریده
sawn joint درز اره شو
riveted joint اتصال پرچ
raking out of a joint درزخراشی
raking out of a joint درز گشایی
raking out of a joint درز اره شده
raking out of a joint تهی کردن درزها
rabbet joint اتصال دو راهه
joint account حساب بانکی مشترک
fitting joint اتصال مناسب
fish joint محل اتصال دو خط اهن یادوتیر
finger joint اتصال انگشتی
expansion joint درز انبساطی
expansion joint درز وارفت
expansion joint درز گسترش درز گشایش
expansion joint درز انبساط
expansion joint اتصال چند قسمتی
elbow joint بندارنج
elbow joint زانویی
doweled joint اتصال میخ چوبی
flang joint اتصال لبه
flang joint اتصال سرلوله
joint account حساب مشترک
in joint partnership شراکتا"
in joint partnership به شراکت
hip joint مفصل ران
hip joint مفصل استخوان خاصره وران
hinge joint مفصل لولایی
hinge joint مفصلی که دریک سطح حرکت کند
ground joint اتصال سنبادهای
foundation joint درز پی
foundation joint درز اتصالی که بین پی وساختمان تعبیه میشود
flexible joint اتصال قابل انعطاف
doweled joint درز میخ چوبی
dovetail joint اتصال دم چلچله
corner joint اتصال گوشه
cable joint موف اتصال
cable joint مفصل اتصال کابل
jump joint اتصال لب به لب
butt joint ضربه
butt joint اتصال دو ورقه بصورت لب به لب و بدون روی هم امدن لبه ها
butt joint اتصال لب به لب
brittannia joint اتصال بریتانیایی
ball joint سیبک
ball joint توپی اتصال
calked joint اتصال فاق و زبانه
choke joint مفصل چوکی
corner joint اتصال فارسی
copper joint جوش مس
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com