Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 79 (5 milliseconds)
English
Persian
float fishing
ماهیگیری با قایق متحرک
Other Matches
still fishing
ماهیگیری با روش ثابت نگهداشتن نخ و قلاب تا ماهی بسراغ ان بیاید
fishing
پشت بند گذاری
fishing
ورزش ماهیگیری
fishing
ماهیگیری حق ماهیگیری
fishing
ماهیگیری
coarse fishing
ورزشماهیگیری
drift fishing
ماهیگیری از قایق شناور
put and take fishing
انداختن ذخیره ماهی به اب برای امادگی ماهیگیری درفصل
fishing net
تورماهیگیری
bow fishing
ماهیگیری با تیر و کمان
fishing chair
صندلی در قایق ماهیگیری
fly-fishing
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fly fishing
ماهیگیری با طعمه مصنوعی
fishing jacket
ژاکتماهیگیری
fishing line
ریسمان ماهی گیری
ice fishing
ماهیگیری از سوراخهای یخ
jug fishing
ماهیگیری با بطری
jump fishing
ماهیگیری سیار برای کشف محل ماهیها
surf fishing
ماهیگیری در موج
fishing vessel
کشتی ماهی گیری
fishing gear
اسباب ماهیگیری
fishing expedition
تحقیق استنطاق
fishing expedition
بازپرسی قانونی
fishing tackle
ابزار ماهیگیری
fishing boat
کرجی ماهی گیری
fishing line
زه قلاب
fishing rods
چوب ماهیگیری
fishing rod
چوب ماهیگیری
match fishing
مسابقه ماهیگیری درانگلستان
float
غوطه ور شدن پر شدن تا انتهی سر ریز شدن کالای اضافه برفرفیت انبار
float
شناور
float
سوهان زدن
on the float
شناور
float
شناور شدن
float
شناور ساختن روی اب ایستادن
float
شناور شدن شناور بودن
float
بستنی مخلوط با شربت وغیره
float
جسم شناور بر روی اب سوهان پهن
float
هاله
float
ماله چهارسو
float
شناور بودن
float
اضافه بر آدرس اصلی به تمام اندیس ها یا آدرسهای مربوطه برای بررسی حجم حافظه که برنامه نیز دارد
float
فضایی در حافظه که اولین دستور برنامه ذخیره شده است
float
تبدیل آدرس اعشاری به آدرس مطلق
float
روی اب نگهداشتن شناور
float well
چاه شناور
float
شناور ساختن در هوا معلق بودن
float
چوب پنبه
float
ذخیره کردن انرژی برای سرعت گرفتن پایانی
free float
مدت زمانی که یک فعالیت را میتوان به تعویق انداخت بدون اینکه در سایرفعالیتها اثر کند
to float with the current
<idiom>
با جریان آب رفتن
[اصطلاح مجازی]
maintenance float
شارژ انبار سیال
maintenance float
شارژ انباراضافی وسایل نگهداری اضافی
float clamp
گیرهشناور
rod float
تعیین سرعت اب در کانال به طریقه جسم شناور
prone float
روی شکم با دستهای کشیده
free float
فرجه ازاد
float valve
دریچه شناور
float factor
ضریب شناوری
float bridge
پل شناور
float board
پره
back float
شناور شدن روی اب
drift float
علامت یا شاخص شناور نشان دهنده انحراف مسیر
deadman's float
شناور بودن با دستهای باز
life float
قایق نجات
carburetor float
شناور کاربراتور
float gauging
اندازه گیری سرعت اب درانهار بوسیله جسم شناور
float guage
اشل شناور
float test
ازمون شناور
float stone
سنگ اجرسای یکجورسنگ سوراخ سوراخ
float stone
سنگ سایش
float light
منور
float into position
غوطه ور شدن
float into position
شناور شدن
milk float
عرابه یا چرخ شیر فروشی
tank gauge float
درجهشناورتانکر
jelly fish float
شناور شدن در اب با دست وپای دراز
float type carburator
کاربوراتور غواصکی
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com