Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 75 (6 milliseconds)
English
Persian
flood currents
جریان سیلابی
flood currents
سیلاب
flood currents
پندام
Other Matches
currents
آدرسی که در حال حاضر استفاده میشود
currents
جریان الکتریکی که مقدار آن به صورت سینوس تغییر میکند
currents
سیلان
currents
ثبات CPU که آدرسی که در دسترس است ذخیره میکند
currents
دایرکتوری از درخت دایرکتوری که در حال استفاده شدن است
currents
دیسک درایوی که در حال استفاده است یا انتخاب شده است
currents
جریان الکتریکی با مقدار ثابت که در یک جهت جریان دارد
currents
مربوط به زمان حال
currents
حرکت قط عات بار دار در یک هادی
currents
کشش
currents
شدت جریان
currents
تزن
currents
تزند
currents
شایع
currents
معاصر متداول
currents
رایج
currents
جاری
currents
جریان
currents
شدت جریان برق
currents
جاری و روان
currents
جریان اب یا باد
currents
فعلی اخرین اطلاعات
currents
در حال حاضر
eddy currents
جریانهای فوکو
foucault currents
جریانهای فوکو
local currents
جریانهای فوکو
flood way
سیل
flood
بیش از 1 نفر دریافت کننده توپ را بمنطقه دفاع حریف فرستادن
flood
طغیان
flood
طوفان
flood
سیل
flood
اشک
flood
سیل گرفتن
flood
رو د دریا
flood
غرق کردن
flood
طغیان کردن
flood valve
شیر پر اب کن
flood walls
سیل بند
flood tide
اب مد
flash flood
سیل برق اسا
flood tide
مد
flood stage
تراز بحرانی طغیان
flood volume
حجم سیل
initial flood
پیش سیل
flood risk
خطر سیل
flood waters
{pl}
طغیان آب
flood waters
{pl}
سیل
subject to the flood
دستخوش سیل
maximum flood
سیل بیشینه
maximum flood
طغیان بیشینه
flood protection
حفافت در مقابل طغیان
flood plain
دشت سیلابی
catastrophic flood
سیل بلاخیز
flood oiling
روغنکاری گردشی
counter flood
اب گیری ضد انحراف ناو متعادل کردن ناو با پر کردن مخازن ان
flood control
سیل بندی
flood current
جریان مدی
flood discharge
بده طغیان
flood discharge
بده فزون ابی بده سیل
flood gate
ابگیره
flood gate
بندسیلگیر
flood gate
سد دریچهای
flood lubrication
روغنکاری سیلابی
anti flood valve
شیر اطمینان مانع طغیان
flood level mark
داغ سیلاب
daily flood peak
حداکثر سیل روزانه
daily flood peak
بیشینه روزانه سیل
The flood swepot away the bridge.
سیل پل رابرد
maximum flood discharge
بده حداکثرطغیان
maximum flood discharge
بده بیشینه طغیان
forced flood lubrication
روغنکاری تحت فشار
distributed flood ligh system
روشنائی کلی توسط پروژکتور
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com