English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (13 milliseconds)
English Persian
foreign bill حواله ارز خارجی
foreign bill برات ارزی
foreign bill برات خارجی
foreign bill برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
Other Matches
The foreign ministry. the ministry of foreign affairs. وزارت امور خارجه
foreign توقیف اموال مدیون خارجی
foreign توقیف اموال مدیون غایب
foreign خارجه
foreign نامناسب
foreign بیرونی ناجور
foreign خارجی
foreign بیگانه
What foreign language do you know? کدام زبان خارجی رامی دانید ؟
foreign currency ارز خارجی
foreign value system نظام ارزشی بیگانه
foreign trade تجارت خارجی
the foreign office وزارت خارجه
foreign judgment حکم دادگاه خارجی
foreign body آنچهتصادفادرسرجایخودنباشد
foreign exchange تعویض خارجی
She has a foreign appearance. ظاهرش خارجی بنظر می آید
foreign trade بازرگانی خارجی
foreign subjects اتباع بیگانه
foreign affairs اموربیگانگان
foreign affairs امورخارجه
foreign aid کمک خارجی
foreign attachment توقیف دارایی شخص بیگانه یاغائب ازمحل دارایی
foreign currencies اسعار
foreign currencies پولهای خارجی
foreign currency ارز
foreign deposit سپرده خارجی
foreign excess تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
foreign investment سرمایه گذاری خارجی
foreign reserves ذخائر خارجی
foreign policy خط مشی عمل خارجی
foreign policy سیاست خارجی
foreign particle جسم خارجی
foreign minister وزیر امور خارجه
foreign market بازار خارج
foreign loan وام خارجی
foreign law حقوق خارجی
foreign judgment رای دادگاه خارجی
foreign currency پول کشور خارجی
foreign exchange پول خارجی
foreign exchange ارز خارجی
Foreign Office وزارت امور خارجه
foreign nationals اتباع خارجه
foreign exchange پول کشور خارجی
foreign volunteer [سرباز] مزدور
foreign volunteer آدم اجیر پولکی
foreign national ملیت خارجی
foreign exchange مبادله خارجی
foreign exchange پول خارجی ارز خارجی
foreign national تبعه خارجی
foreign exchange ارز
committe of foreign exchange کمیسیون ارز
minister for foreign affairs وزیر امور خارجه
foreign military sales فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
foreign letter paper کاغذ چاپاری نازک
minister of foreign affairs وزیر امور خارجه
foreign exchange transactions معاملات ارزی
inflow of foreign funds ورودسرمایههای خارجی
foreign trade multiplier ضریب فزاینده بازرگانی خارجی
inflow of foreign funds ورود وجوه خارجی
ministry of foreign affairs وزارت امور خارجه
net foreign investment خالص سرمایه گذاری خارجی
rationing of foreign exchange جیره بندی ارز خارجی
foreign exchange transaction معاملات ارزی
foreign exchange rate نرخ ارز
foreign exchange market بازار ارز
balance of foreign trade تراز تجارت خارجی
foreign exchange control نظارت بر ارز
Foreign residents in tehran. خارجیان مقیم تهران
foreign aid program برنامه کمک خارجی
What foreign language do you speak ? با کدام زبان خارجی آشناهستید ؟
To perfect oneself in a foreign language . معلومات خودرا در یک زبان خارجی کامل کردن
This law wI'll be a disincentive to foreign investors. این قانون باعث سردی سرمایه گذاران خارجی خواهد شد
secretary of state for foreign affairs وزیرخارجه
secretary of state for foreign affairs وزیر امور خارجه
We are firm believers that party politics has no place in foreign policy. ما کاملا متقاعد هستیم که سیاست حزب جایی در سیاست خارجی ندارد .
got through (the bill got through the ma لایحه از مجلس گذشت
bill حواله
May I have my bill, please? ممکن است لطفا صورتحسابم را بیاورید؟
bill قبض
The bill, please. لطفا صورت حساب.
the bill صورت حساب
bill صورتحساب
bill منقار
to f. the bill واجدشرایط بودن
bill نوعی شمشیرپهن
bill گزارش جریان دعوی
bill نوک
bill لایحه
bill قبض صورتحساب
bill برات
bill نوک بنوک هم زدن
bill سند
bill اسکناس
bill nye صورتحساب
bill of e. برات
bill بیجک
way bill سند حمل
bill اسنادبازرگانی
way bill بارنامه
bill دادخواست
bill اعلامیه مربوط به حقوق عمومی و ازادیهای فردی که در مواقع غیر عادی و خاص تصویب میشود
way bill بارنامه راه اهن
bill تهیه کردن صورتحساب
way bill بارنامه دریایی
bill صورتحساب دادن
bill سند مالی لایحه یا طرح قانونی
victualling bill پروانه حمل کالائی که درانبار گمرکی موجود باشد
to talk out a bill مذاکره کردن در باره لایحهای انقدرکه موکول ببعدگرد د
usance bill برات به وعده
twin bill دو مسابقه توام در یک برنامه
true bill اعلام جرمی که هیئت منصفه در فهر ان صحه گذارند
treasury bill اسناد خزانه
transit bill پروانه عبور
transit bill اجازه عبور
training bill برنامه اموزشی
to veto a bill لایحه قانونی راردکردن
bill of quantites سیاهه چندی ها
wage bill لیست حقوق
watch bill لوحه نگهبانی ناو
sets of bill نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
a hefty bill صورتحساب سنگینی
I think there is a mistake in the bill. من فکر میکنم اشتباهی در صورتحساب هست.
bill poster کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
pad the bill <idiom> اضافه شدن هزینههای کاذب
foot the bill <idiom> پرداختن
How much is my telephone bill? صورتحساب تلفنمان چقدر میشود؟
fill the bill <idiom> مناسب برای همه جا
double bill مسابقهورزشی-تئاتریاسینماکهدرآندوبرنامهاجراشود
bill posters کسی که کارش چسباندن پوستر و آگهی بر دیوار و تابلوهای اعلانات است
Please have my bill ready. لطفا صورتحسابم را آماده کنید.
hawk bill لاک پشت ابی
to rush a bill through لایحهای راباشتاب ازمجلس گذرانیدن
the bill has come to maturity وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity موعد پرداخت برات منقضی شده است
road bill بارنامه
retiring a bill براتی را تسویه کردن
the bill is overdraw سر رسید برات منقضی شده است
protect a bill وجه براتی را تامین کردن
the bill is undue وعده برات نرسیده است
stork's bill برگ عطر
short bill برات کم مدت
stork's bill شمعدانی عطر
station bill جدول محلها
station bill لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
soft bill مرغ مگس خوار
soft bill پرنده منقار نازک حشره خوار
sight bill حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
sight bill برات دیداری
show bill تابلو اعلان نمایش
play bill اعلان نمایش
play bill اگهی نمایش
hawks bill لاک پشت منقار دار
time bill سفته مدت دار
hard bill پرندگان سخت منقار
time bill برنامه حرکت قطار
to bill and coo بوسه بازی کردن
to bill and coo باهم غنج زدن
to dishonour a bill براتی را فکول کردن
to protean a bill وجه براتی راتامین کردن
hook bill منقار نوک برگشته
hook bill منقارعقابی
omnibus bill لایحه قانونی که مسائل گوناگون در بر دارد
the bill of has come to mature وعده پرداخت برات رسیده است
through bill of lading بارنامه سراسری
members bill member
member's bill طرح قانونی
long bill نوک دراز
through bill of exchange بارنامه سراسری
stork's bill گل عطر
bill of material صورت قطعات
bill of goods صورت کالا
bill of exgchange سفته
bill of exchange برات
bill of exchange برات مبادلهای
bill of exchange برات ارزی
bill of exchange حواله یا برات کتبی غیرمشروط
bill of exceptions صورت استثنائات
bill of exception اعتراض نامه
bill of entry افهارنامه ورودی
bill of entry افهارنامه ورودی افهارنامه گمرکی
bill of divorce طلاق نامه
bill of disfranchise disfranchise
bill of costs صورت هزینه دادرسی
bill of attainder لایحه قانونی مصادره اموال کسانی که به علت خیانت یاجنایت محکوم شده باشند
bill of goods فهرست تجارتی
bill of guarantee ضمانتنامه
bill of loading جواز کشتی
bill of loading بارنامه کشتی
bill of lading بار نامه کشتی
bill of lading بار نامه
air bill بارنامه محموله هوایی
bill of lading ستمی کشتی
bill of lading بارنامه
bill of indictment کیفر خواست
bill of indictment ادعانامه
bill of indictment کیفرخواست
bill of indicment ادعا نامه
bill of indicment کیفر خواست
bill hook دهره
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com