English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 114 (7 milliseconds)
English Persian
forms of currency انواع پول
forms of currency اشکال پول
Other Matches
forms 1-متن چاپ شده با فضای خالی که اطلاعات می توانند وارد شوند. 2-نمایش گرافیکی که مشابه حالت چاپ موجود است و برای ورود داده به پایگاه داده است
forms شکل قالب
forms صورت
forms تشکیل دادن
forms صورت دیس
forms فراگرفتن
forms شکل گرفتن سرشتن
forms پروردن
forms قالب کردن
forms امادگی
forms سابقه فعالیت اسب
forms یات هر آدرس وارد آن شود مثل نام و آدرس و شغل
forms حساس کننده روی چاپگر که وقتی کاغذ تمام شود اعلام میکند
forms یات مربوطه را وارد میکند
forms وسایل جانبی که مربوطه به خروجی چاپگر هستند.
forms دستوری به چاپگر برای قرار دادن صفحه بعدی
forms کد چهار حرف که نوع داده را به صورت فایل RIFF مشخص میکند
forms ابتدا یا سایر بخشهای ذخیره شده که همراه متن چاپ میشود
forms نظم فرم
forms طرز ورفتار
forms نوع
forms قسم
forms بشکل دراوردن
forms صفحهای از صفحات کامپیوتری
forms فرم
forms ابتدای فایل که ذخیره میشود و همزمان با متن چاپ میشود
forms ورقه
forms شکل دادن
forms ساخت
forms ایجاد یک شکل
forms شکل
forms ریخت
forms برگه ورقه
forms تشکیل دادن ساختن
forms طریقه
forms روش
forms تصویر وجه
forms ترکیب
alternate forms شکلهای جانشین
no answer [n/a] [in forms] بدون پاسخ [در برگه برای پر کردن]
life forms زی نمود
sixth forms دورهی آماده سازی برای دانشگاه
preprinted forms فرم های اماده
forms control کنترل فرم ها
forms design طراحی فرم ها
equivalent forms صورتهای هم ارز
continuous forms فرم های پیوسته
continuous forms ورقههای پیوسته
f.currency پول کاغذ
currency پول قانونی و رایج هر کشور
f.currency پول اعتباری
currency داشتن اخرین اطلاعات پول رایج پول نقد
currency اسکناس
currency رواج
currency پول رایج
currency وجه
currency مطابق روز بودن
currency ارز پول بیگانه
currency پول
currency انتشار
currency پول در گردش و قانونی
currency جدید بودن نقشه
currency ارز
To keep up appearances. For forms sake. برای حفظ ظاهر( آبرو)
metallic currency پول مسکوک
weak currency پول ضعیف
unit of currency واحد پولی
foreing currency ارز
depreciation of currency کاهش قیمت اسمی سکه طلای استاندارد
currency exchange تبدیلپول
soft currency پولباواحدپولیکمارزش
The Iranian currency. پول رایچ ایران
foreing currency پول بیگانه
paper currency اسکناس پول کاغذی
home currency پول داخلی
metallic currency پول فلزی
occupation currency پول رایج نیروی اشغالگر
local currency پول محلی
invasion currency پول رایج ارتش اشغالگر
invasion currency پول نظامی
inconvertible currency پول غیرقابل تبدیل
inconvertible currency ارز غیر قابل تبدیل
home currency پول ملی
local currency پول داخلی
foreign currency ارز خارجی
currency depreciation تنزل ارزش پول
convertible currency ارز قابل تبدیل
currency circulation گردش پول
fractional currency پول خرد
blocked currency blocked
blockade currency پولی که تبدیل ان به پول دیگرقانونا " منع شده باشد
currency appreciation ترقی ارزش پول
appreciation of currency ترقی ارزش پول
hard currency پول قوی
currency depreciation کاهش ارزش پول
convertible currency پول تبدیل پذیر
foreign currency پول کشور خارجی
foreign currency ارز
fiduciary currency پول کاغذی
fiduciary currency پول اعتباری
depreciation of currency کاهش ارزش پول
currency of a bill مدت برات
currency devaluation کاهش رسمی ارزش پول تضعیف ارزش پول
hard currency ارز قوی
European Currency Unit واحد پول اروپایی
Currency exchange office صرافی
European Currency Unit سبد ارزی اروپا
currency depreciation race تجدید نظر در قیمت پول جاری
currency depreciation race تخفیف قیمت پول رایج کشور نسبت به پول سایرممالک که باعث افزایش صادرات میشود
currency of early islam درهم
gold currency system نظام پولی طلا
European Currency Units اک
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com