English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 38 (4 milliseconds)
English Persian
fortified church [کلیسایی دارای استحکامات نظامی]
Other Matches
fortified دارای استحکامات
fortified قلعه دار محروس
fortified مستحکم
fortified سنگربندی شده دارای استحکامات
fortified wines شراب تقویت شده
fortified wines شراب قوی
fortified wine شراب تقویت شده
fortified wine شراب قوی
fortified wall دیوارکناری
church کلیسایی درکلیسامراسم مذهبی بجااوردن
the church e. سازمان قانونی کلیسا
church کلیسا
Episcopal Church کلیسائیدرآمریکاواسکاتلند
ambulatory church [کلیسایی که حرم و نمازخانه آن با رواق جدا شده است.]
ante-church پیش ناو کلیسا
Collegiate church کلیسای وقف ایتام
cross-church کلیسای صلیبی
double church کلیسا دو طبقه
Coptic Church کلیسای بومی مصر و اتیوپی
Coptic Church کلیسای قبطی
Church of England کلیسای انگلستان
High Church فرقهای که سخت پابند اداب ورسوم کلیسایی ومناجات وتسبیحات مرسوم درکلیساهستند
church goer کلیسارو
church text یکجورحروف سیاه قلم که بیشتربرای نوشتن لوحههای گورستان بکارمی رود
church warden متصدی دارایی کلیسا
established church کلیسای قانونی و شرعی
facing the church روبروی کلیسا
hall-church [کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
the church militant قاطبه مسیحیان جهان
the orthodox church کلیسای ارتودوکس
the orthodox church کلیسای خاور
greek church کلیسای خاور
greek church کلیسای شرقی
the church militant همه کسانی که در راه دین مسیحی می جنگند
to be [as] poor as a church mouse <idiom> بیش از اندازه تنگدست بودن
as poor as a church mouse مثل گدای شب جمعه [فقیر]
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com