English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 60 (5 milliseconds)
English Persian
found shipment بار بدون بارنامه
found shipment کالای بدون بارنامه یا رسید
Other Matches
found زمان ماضی واسم فعول find
he was found of her باو مایل بود
if he has found it اگر ان را پیدا کرده باشد
new-found کشفویافتهتازه
he was found of her مایل او بود
well found کاملا مجهز مجهز بوسایل کامل
well found مستحکم
found تاسیس کردن
found قالب ریزی کردن
found ریخته گری
found ذوب کردن
found قالب کردن
found تاسیس کردن ریختن
found بنیادنهادن
found : برپاکردن
found article شیئی گمشده
They found no trace of her . ازاونشانی بدست نیامد
what a ready welcome i found! چه حسن استقبالی از من کردند !
to found a college دانشکدهای تاسیس کردن
to found a building ساختمانی بینادکردن
to found a building عمارتی برپاکردن
found article لقطه
She was exposed . She was caught out . She was found out . مشتش باز شد
I found a hair in the soup . توی سوپ یک موبود (پیدا کردم )
shipment محموله
shipment کالای در حال حمل
shipment حمل
shipment مال التجاره
shipment کالای حمل شده باکشتی
through shipment حمل یکسره
shipment ارسال کالا باکشتی کالای ارسالی با کشتی
over shipment ارسال بار بیش از حد فرفیت کشتی بارگیری بیش از حد
products customarily found in a pharmacy کالاهایی که معمولا در داروخانه بفروش می روند
She found it hard to make up her mind. برایش سخت بود که تصمیم بگیرد
shipment [American] محموله
shipment [American] کالای ارسالی
shipment [American] کالای ارسال شده
trans shipment انتقال بکشتی دیگر انتقال بنقلیه دیگر
shipment [American] مرسوله
terms of shipment شرایط حمل
block shipment ارسال تدارکات به طور یکجا ارسال اماد به طور قوال
carload shipment حمل بار مطابق با فرفیت بارگیری خودرو یا کشتی ارسال باربه اندازه فرفیت حمل بار
date of shipment تاریخ حمل
impact shipment کالای ضربتی از نظر تحویل کالایی که از نظر تحویل زمان مخصوص دارد
partial shipment حمل به دفعات
partial shipment حمل در چندمرحله
partial shipment حمل تدریجی
shipment unit یکان مسئول ارسال کالاها
shipment sponsor مسئول ارسال کالاها
shipment by instalments حمل به دفعات
received for shipment تحویل شده برای حمل
pilefered shipment کالای فرسوده حراج شده
pilefered shipment کالای حراج شده
Anyone found trespassing is liable to be reported to the police. هر کسی که غیر مجاز وارد شود به پلیس گزارش داده می شود.
named port of shipment بندر مشخص برای حمل
contract shipment number شماره بارنامه مواد مربوط به قرارداد
contract shipment number شماره بارنامه کالای ارسالی
recevied for shipment bill of exchange بارنامهای که مبین وصول کالا برای حمل است
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com