English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 139 (7 milliseconds)
English Persian
fractional size اندازه کسری
Other Matches
fractional اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
fractional کوچک
fractional کسری
fractional مانیتن یک عدد اعشاری
fractional T روش تقسیم فرفیت از خط ارتباطی T با نرخ مگابیت در ثانیه به کانالهای کوچکتر کیلوبایت در ثانیه که مناسب تر و ارزانتر برای استفاده مشتری هستند
fractional مربوط به بخشهایی
fractional مربوط به بخشها
fractional sampling نمونه گیری مکانیکی
fractional rotation گردش کسری
fractional pitch گام کسری
fractional part جز کسری
fractional h.p. motor موتور چنداسب
fractional h.p. motor موتور کوچک
fractional error خطای نسبی
fractional distillation تقطیر جزء به جزء
fractional currency پول خرد
fractional crystallization تبلور جزء به جزء
fractional damage خسارت وارده به قسمتی از وسیله
fractional damage خسارت جزئی
fractional turn چرخش کسری
fractional precipitation رسوب گیری جزء به جزء
fractional reserve banking بانک باید 02دلار ذخیره قانونی داشته باشد
fractional reserve banking روش مبتنی بر ذخیره جبران کسری در امریکا در ازای هرصد دلاری که مشتریان دربانک می گذارد
fractional antedating goal response خرده پاسخ انتظار هدف
that is about the size of it حقیقت امراین است
that is about the size of it همینطور است
of an out size بیرون از اندازه
of an out size دارای اندازه غیر معمل
over size بزرگتر از اندازه
size وسعت
to size up اندازه
to size up را براوردکردن
size بزرگی
size به اندازه کردن
size اهار زدن
size چسب زدن
size بر اورد کردن
size چسب زنی اهارزدن
size سایز ساختن یارده بندی کردن برحسب اندازه
size قالب
size مقدار
size قد
size اندازه
size up <idiom> بسته به شرایط ،برانداز کردن
what is your size? اندازه
(the) size of it <idiom> به شکلی که است
size محاسبه منبع موجود و منابع لازم برای انجام کار خاص
size ابعاد فیزیکی یک تصویر یا شی یا صفحه
size 1-تعداد حروفی که کامپیوتر به صورت افقی و عمودی میتواند نمایش دهد. 2-اندازه صفحه نمایش بر پایه اندازه بین المللی کاغذ
size اندازه بعدساختمان
what is your size? شما چیست
lessin size خردتر
of a large size بزرگ
king size بزرگ
it is of a normal size دارای اندازه عادی یا معمولی است
limiting size اندازه محدود
it is the size of a sparrow باندازه یک گنجشک است
lessin size کوچکتر
london in size پس از لندن نیویورک بزرگترین شهراست
man size اندازه مناسب یک مرد
minimum size اندازه حداقل
size constancy ثبات اندازه
size control کنترل اندازه
size effect تاثیر اندازه
size stick الت اندازه گیری پا
size stick قالب اندازه گیری
size tolerance تلرانس اندازه
trim size اندازه طبیعی
type size اندازه حروف
type size اندازه فونت
Pick on someone your own size. برو با هم قدهای خودت طرف بشو
screen size اندازه صفحه
sample size بیتی استفاده میشود. بدست آوردن اندازهای از سیگنال که برای تامین اطلاعات درباره سیگنال به کار می رود
neat size اندازه خالص
nominal size اندازه اسمی
nominal size اندازه نامی
nuclear size اندازه هسته
point size اینچ
point size برای اندازه گیری نوع یا متن
sample size حجم نمونه
sample size بزرگی نمونه
sample size تعداد اندازه گیریهای سیگنال ضبط شده درهرثانیه
sample size مدت زمان بین دوالگوی پیاپی
cut down to size <idiom> ثابت کردن اینکه کسی اونقدرکه فکر میکند خوب نیست
it is four times my size من است چهارتای من است
full size اندازه طبیعی
life size اندازه واقعی
life-size باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
life-size اندازه واقعی
accuracy to size دقت اندازه گذاری
accurate to size دقت در اندازه گرفتن
atomic size اندازه اتم
atomic size اندازه اتمی
attack size اندازه تک
attack size استعداد وسایل درگیر در تک
life size باندازه شخص زنده باندازه طبیعی
pint-size باندازه سرسنجاق
pint-size کوچک
full size بخ مقیاس یک به یک
full-size اندازه طبیعی
full-size بخ مقیاس یک به یک
pint size پست
pint size خرد ناچیز
pint size کوچک
pint size باندازه سرسنجاق
pint-size پست
pint-size خرد ناچیز
basic size اندازه اصلی
basic size اندازه اولیه
file size اندازه فایل
fit size اندازه مناسب
effective size اندازه موثر
block size اندازه بلاک
design size اندازه نامی
design size اندازه طرح
hypostatize or size ذات جدا دانستن
hypostatize or size شخصیت دادن به
hypostatize or size مسلم فرض کردن
it is four times my size چهاربرابر
cut to size به اندازه بریدن
body size اندازه بدن
block size اندازه کندهای
block size اندازه کنده
family size تعداد افراد خانواده
grain size classification طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
size of a statistical sample [N] تعداد کل داده های آماری
effective size of grain اندازه موثرذرات
paricle size analysis دانه بندی کردن
size distribution of income توزیع درامد مقداری
size distribution of income توزیع درامد برحسب مقدار
olympic size pool اندازه و طول استخر المپیک 05 در 12 متر
data word size اندازه کلمه داده
size weight illusion خطای ادراکی اندازه- وزن
standard size whole brick اجر فشاری معمولی
fixed size records رکوردهای با اندازه ثابت
effective size of grain قطر موثر ذرات
The shoes are a size too big for my feet. کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
Act your age [and not your shoe size] ! به سن خودت رفتار بکن ! [مثل بچه ها رفتار نکن !]
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com