Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 201 (10 milliseconds)
English	Persian
free electron model	الگوی الکترون ازاد
Other Matches
free electron	الکترون غیرپیوندی
free electron	الکترون ازاد
free electron gas	گاز الکترون ازاد
quasi free electron theory	نظریه الکترون شبه ازاد
model	الگو
s s model	الگوی محرک- محرک
model	نمونه قرار دادن
model	مطابق مدل معینی در اوردن
model	شکل دادن
model	طرح ریختن ساختن
s o r model	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
s r model	الگوی محرک- پاسخ
model	آنچه مثال کامل برای کپی کردن است
model	ساختن مدل کامپیوتری محصول جدید یا سیستم اقتصادی و..
model	کپی کوچک از چیزی که وضعیت آن پس از خاتنمه را نشان میدهد
model	گونه یک محصول
model	نوع یک محصول
model	طرح
s r s model	الگوی محرک- پاسخ- محرک
model	نمونه اصلی
model	قالب
model	نقشه
model	قالب طرح
model	سرمشق
model	قطعهای که برای به نمایش گذاشن به کار می رود
model	مدل سازی
new model	از نوطرح کردن
model	مدل
model	نمونه
cosmological model	مدل کیهان شناختی
data model	مدل داده
decision model	الگوی تصمیم گیری
deteministic model	مدل قطعی
dynamic model	الگوی پویا
corporate model	نمایش یا شبیه سازی ریاضی اعمال حسابداری و خطوط راهنمای سیاست مالی یک شرکت
dynamic model	مدل پویا
econometric model	الگوی اقتصادسنجی
economic model	الگوی اقتصادی
relational model	مدل رابطهای
random model	الگوی تصادفی
random model	مدل تصادفی
probabilistic model	مدل احتمالی
stochastic model	نمایش ریاضی سیستم که حاوی اثرات اعمال تصادفی است
electrical model	مدل الکتریکی
conjunctive model	الگوی عطفی
test model	نمونه ی ازمایش
stochastic model	الگوی تصادفی
tiny model	مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
two sector model	الگوی دو بخشی
validation of a model	اعتبار یک الگو
validation of a model	تحقق پذیری یک الگو
vintage model	الگوی زمانی
vintage model	الگوی مقطع زمانی
dressmaker's model	مانکنخیاطی
station model	مدلهواشناسی
bohr model	مدل بور
she was a model of besuty	نمونه زیبایی بود
conceptual model	شرح پایگاه داده ها یابرنامه به صورت دادهای وارد وموضوعات مربوط به آن
probabilistic model	الگوی تصادفی
probabilistic model	الگوی احتمالی
pilot model	نمونه ازمایشی
hierarchical model	مدل سلسله مراتبی
macro model	الگوی کلان
mathematical model	مدل ریاضی
mathematicl model	الگوی ریاضی
noncompetitive model	الگوی غیر رقابتی
mathematical model	الگوی ریاضی
neoclassical model	الگوی نئوکلاسیک
molecular model	الگوی مولکولی
model geometric	نمایش کامل سه بعدی یا دوبعدی صحیح هندسی از یک شکل
model building	الگوسازی
imageing model	روش یا مدل ارائه تصاویر
haavelmo model	الگوی هاولمو
huge model	مدل حافظه پردازنده Intel که به کد داده و برنامه اجازه ارسال بر حسب کیلوبایت میدهد.
pilot model	مدل ازمایشی
micro model	الگوی خرد
planning model	الگوی برنامه ریزی
large model	مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
normative model	الگوی هنجاری
model geometric	یک قسمت یا یک ناحیه جغرافیایی که روی یک سیستم گرافیکی کامپیوترطراحی و در یک پایگاه ذخیره شده است
pilot model	مدل یا قالب نمونه اولیه وسایل و ماشین الات یاقطعات
sales forecasting model	مدل پیش فروش
ISO/OSI model	INTERCONNECTION SYSTEM OPEN/ORGANIZATION STANDARDS INTERNATIONAL
ISO/OSI model	معماری چند لایه که نحوه کار کامپیوتر و شبکه را بیان میکند
leading edge model	IB سازگار است یک میکروکامپیوتر کم هزینه که با کامپیوتر شخصی
micro dynamic model	الگوی خرد پویا
stimulus response model	الگوی محرک- پاسخ
wire frame model	نمایش داده شده با خط وط و منحنی به جای مکانهای توپر یا داشتن فاهر جامد
file level model	نمونهای مربوط به تعریف ساختارهای داده برای کارایی بهینه برنامههای کاربردی یا بررسیهای پایگاه
balanced growth model	الگوی رشد متوازن
macro dynamic model	الگوی کلان پویا
budget forecasting model	مدل پیشگویی بودجهای
perspective spatial model	مدل برجسته زمین زیر برجسته بین
stick and ball model	الگوی گلوله و میله
perspective spatial model	مدل برجسته بینی
tandy model 000hl	IBکامپیوتر شخصی سازگار باریزکامپیوتر XT
space filling molecular model	الگوی مولکولی فضا پر کن
stimulus organism response model	الگوی محرک- جاندار- پاسخ
the math teacher-turned-model	آموزگار ریاضیی که مدل شده است.
Just check out the new sports car model!	نگاه بکن به مدل تازه خودروی کورسی !
electron could	ابر الکترونی
electron	ذره الکترومغناطیسی
electron	الکترون
electron density	چگالی الکترونها
electron mass	جرم الکترون
electron lens	عدسی الکترونی
electron density	چگالی الکترونی
electron lens	لنز الکترونی
electron microscope	ذره بین الکترونی
electron microscope	میکروسکپ الکترونی
electron multiplier	چند برابر کننده الکترونی افزاینده الکترونی
electron multiplier	افزاینده الکترون
electron orbit	مدار گردش الکترون
electron orbit	مسیرگردش الکترون
electron pair	زوج الکترون حفره
electron multiplier	فزون ساز الکترون
electron mirror	اینه الکترونی
electron optics	نورشناخت الکترونیک
electron microscope	میکروسکوپ الکترونی
electron jump	پرش الکترون
electron injector	الکترون افکن
electron flow	جریان الکترونی
electron exchange	تبادل الکترون
electron energy	انرژی الکترون
electron energy	کارمایه ی الکترون
electron emmission	انتشار الکترون
electron discharge	تخلیه الکترونها
electron disintegration	فرو ریزش الکترونی
electron distribution	پخش الکترون
electron donor	دهنده الکترون
electron donor	الکترون ده
electron emitter	منبع الکترون
electron flow	فلوی الکترون
electron emission	صدور الکترون
electron diffraction	پراش الکترونی
electron impact	تصادم الکترونها
electron impact	برخورد الکترونها
electron hole	حفره الکترونی
electron diffraction	خمیدگی الکترون
electron gun	بخشی از CRT که یک اشعه الکترونی ایجاد میکند
electron gun	تفنگ الکترونی
electron gun	لوله پرتاب الکترون
electron gas	گاز الکترونی
electron focusing	تمرکز الکترون
electron flow	سیلان الکترون ها
electron drift	رانش الکترون
electron pair	زوج الکترون
initiating electron	الکترون اغازگر
unpaired electron	الکترون جفت نشده
unshared electron	الکترونهای غیر مشترک الکترونهای ازاد
valence electron	الکترون والانس
valence electron	الکترون رسانایی
valence electron	الکترون فرفیت
electron wave	موج الکترونی
electron volt	الکترون ولت
electron vibrations	نوسان الکترونها
secondary electron	الکترون ثانوی
primary electron	الکترون اولیه
positive electron	پوزیترون
inner shell electron	الکترون درونی
lone electron	الکترون تنها
mass of the electron	جرم الکترون
nonbonding electron	الکترون ناپیوندی
nuclear electron	الکترون هسته
odd electron	الکترون منفرد
one electron atom	اتم تک الکترونی
photo electron	الکترون نوری
photo electron	فوتو الکترون
electron vibrations	ارتعاش الکترونها
electron velocity	سرعت الکترونها
electron spin	تنیدگی الکترون
electron shower	رگبار الکترونی
electron shell	پوسته الکترون
electron sheath	پوسته الکترونی
electron recoil	بازگشت الکترون
electron ray	اشعه الکترونی
electron physics	فیزیک الکترونها
electron physics	فیزیک الکترونی
electron particle	ذره الکترونی
electron spin	اسپین الکترون
electron telescope	تلسکوپ الکترونی
electron theory	نظریه الکترونی
electron tube	لوله الکترون
electron tube	لامپ الکترونی
electron transition	عبور الکترون
electron transition	انتقال الکترون
electron trajectory	مسیر الکترون
electron theory	تئوری الکترونی
electron theory	نظریه الکترونها
electron pairing	زوج شدن الکترون
electron deceleration	کندی حرکت الکترون
conduction electron	الکترون رسانش
electron avalanche	بهمن الکترونی
electron beam	پرتوی الکترونی
electron beam	اشعه الکترونی
electron beam	شعاع الکترون
electron beam	پرتو الکترون
electron beam	اشعه الکترون
electron beam	باریکه الکترون
electron beam	رشته باریک الکترون با سرعت بالا در یک جهت

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com