Dictiornary-Farsi.com
English Persian Dictionary - Beta version
Home
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
English
Persian
free radical addition
افزایش رادیکالی
Other Matches
free radical
رادیکال ازاد
free radical substitution
استخلاف رادیکالی
free radical polymerization
بسپارش رادیکالی
free radical chain reaction
واکنش زنجیری رادیکالی
radical
جذر
[ریاضی]
radical
تندرو
radical
بنیادی
radical
علامت رادیکال
radical
ریشگی
radical
طرفداراصلاحات اساسی
radical
اصل سیاست مدار افراطی
radical
قسمت اصلی
radical
ریشه
radical
ریشه
[ریاضی]
radical
افراطی افراط گرا ریشهای
radical
رادیکال
radical
طرفدار اصلاحات اساسی
radical
اساسی
radical
ابتدایی
radical
اصلی
radical
ریشگی اساسی
radical
بن رست
radical
بنیان
radical
<adj.>
تندرو
radical
<adj.>
افراطی
radical
<adj.>
رادیکال
radical inhitator
بازدارنده رادیکالی
radical intiator
اغازگر رادیکالی
radical sign
علامت جذر
Fundamental ( radical) changes.
تغییرات اساسی وعمده
radical economists
منظور گروهی ازاقتصاددانان کلاسیک مانندمالتوس و مارکس میباشد
acid radical
بنیان اسید
acid radical
ریشه با بنیان اسیدی رادیکال اسیدی
acid radical
ریشه اسید
radical behaviorism
رفتارگرایی افراطی
radical economists
اقتصاددانان رادیکال
in addition to
<prep.>
به علاوه
addition
زمانی که طول می کشد تا جمع کننده عمل جمع را انجام دهد
addition
عمل جمعی که نتیجه در محل یکی از عملوندهای عمل جمع ذخیره میشود یعنی روی مقدار قبلی آن نوشته میشود
addition
رکوردی که برای بهنگام سازی رکورد اصلی فایل بکار می رود
addition
ترکیب چند ماده با هم
in addition
<adv.>
علاوه بر این
in addition
<adv.>
در ضمن
addition
عمل محاسباتی که مجموع دو عدد را حساب میکند
addition
عمل جمع بدون بیت یا کلمه نقلی
addition
افزایش
addition
اضافه
addition
لقب متمم اسم
addition
اسم اضافی ضمیمه
addition
جمع
in addition to
<prep.>
به اضافه
in addition
<adv.>
به جز آن
[گذشته از این]
in addition
<adv.>
اضافه بر این
in addition
<adv.>
از این گذشته
in addition
<adv.>
گذشته از این
in addition
<adv.>
وانگهی
in addition
<adv.>
بعلاوه
radical ion polymerization
بسپارش یونی رادیکال
addition record
رکورد اضافی
addition table
جدول افزایشی
addition theorem
قضیه جمع پذیری
antimarkovinkoff addition
افزایش غیر مارکونیکوفی
destructive addition
عمل جمع که در آن نتیجه روی یکی از عملوندها نوشته میشود یعنی دوباره نویسی صورت می گیرد
electrophilic addition
افزایش الکترون دوستی
addition resin
بسیار افزایشی
addition reaction
واکنش افزایشی
addition agent
ماده افزودنی
addition agent
عامل افزودنی
addition compound
ترکیب افزایشی
addition polymer
بسیار افزایشی
addition polymerization
بسپارش زنجیری
addition polymerization
بسپارش افزایشی
addition elimination reaction
واکنش افزایشی- حذفی
markovnikoff addition reaction
واکنش افزایشی مارکونیکوف
ether catalyzed addition
افزایش با کاتالیزگری اتر
michael addition reaction
واکنش افزایشی مایکل
oxidative addition reaction
واکنش افزایشی اکسایشی
cis addition reaction
واکنش افزایشی سیس
pressure equalized addition funnel
قیف افزایشی متعادل کننده فشار
free
<adj.>
دست و دلباز
free
بازیگر ازاد
free
مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free
حرکت قایق در جلو باد
free
کمی محدودیت نوع اسلحه
having free will
ازادکار
free
ازادکردن
free
بخشودن
i did that of my own free will
این کار را کردم
i did that of my own free will
به میل خود
free in and out
بدون هزینه تخلیه و بارگیری
You are free to go now.
اکنون آزادید بروید.
free
بطور مجانی ازادکردن
free
ترخیص کردن میدانی
free
رها
free
مجاز منفصل
having free will
فاعل مختار
free for all
زدوخوردهمگانی
free for all
داد وبیداد
free will
اختیار
free
تحویل
free
پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free
پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free will
ازادی اراده
free
مجانی
free
اختیاری مختار
free will
طیب خاطر
free
مستقل
free
مطلق
free will
اراده ازاد
free
ازاد
free-for-all
مسابقه بین این اسبها
free
رایگان سخاوتمندانه
free
جایز
free
حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free
آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free
موجود در دیسک یا حافظه
free will
اختیاری
free
پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
free
فاقد
free
روا
free-for-all
اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free WAIS
گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free vortex
گرداب ازاد
free volume
حجم ازاد
free thinker
وبه مذهب بی اعتنا است .
free wheeling
حالت خلاصی
free verse
شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free turbine
توربین ازاد
free trader
بدون گمرک
free trader
تجارت ازاد
free tower
برج پرش ازاد
free tower
برج ازاد
free throw
پرتاب بدون مانع برای یار
free wheel
حرکت بدون رکاب زدن
free wheeling
بازی بدون نقشه قبلی
mean free path
مسافت ازاد میانگین
obsolescence free
دستگاه متروک
free world
جهان ازاد
leave someone free to
مخیر گذاشتن کسی
post free
بدون نیاز به تمبر زدن
heart free
مبرا از عشق
heart free
ازاد ازقید عشق
mean free for scattering
مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
guns free
توپها اتش باختیار
free zone
منطقه ازاد تجاری
free zone
منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone
منطقه ازاد
free world
کشورهای غیرکمونیست
free with ones money
ولخرج
free wheeling
خلاصی
mean free path
مسافت ازاد متوسط
free throw
پاس بدون مانع
free position
روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free redical
بنیان ازاد
free on rail
تحویل در راه اهن
free rocket
موشک ازاد
free rocket
موشک غیر هدایت شونده
free rotation
چرخش ازاد
free safety
مدافع در منطقه ضعف
free sample
نمونه مجانی
free silver
مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating
قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space
فضای ازاد
free recall
یاداوری ازاد
free on quay
تحویل دراسکله
free play
بدون محدودیت
free play
لق
free play
ازاد
free play
بازی ازاد
free person
حر
free oscillation
نوسان ازاد
free on truck
تحویل کالا روی کامیون
free on rail
تحویل کالا روی قطار
free on rail
قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on quay
قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free space
فضای خالی
free surface
سطح ازاد
free swimming
شناور
free swimming
قادر به شنا
free thinker
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free thinkers
ازاد فکران
free thinkers
افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinking
ازادی از قیود مذهب
free thought
وارستگی از مذهب
free thought
ازادی فکر لامذهب
free throw
پنالتی
free surface
مخازن ازاد اب
free surface
سطح اب ازاد
free spillweir
سرریز ازاد
free spoken
رک گو
free spoken
ساده گو
free spoken
بی پرده
free spoken
بی محابا
free spokenness
رک گویی
free spokenness
ساده گویی
free spool
چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream
جریان ازاد
free support
تکیه گاه ازاد
free throw
پرتاب ازاد
free rider
آدم انگل
Recent search history
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Dictiornary-Farsi.com