English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
English Persian
free tower برج ازاد
free tower برج پرش ازاد
Other Matches
tower برج
tower برج شیرجه به ارتفاع 01متر
tower بلندبودن
tower قلعه
spray tower برج افشانه دار
corner tower برجکناری
diving tower برجپرش
ivory tower گوشه خلوت
ivory tower محل ارام برای تفکر
tower wagon اتومبیل مجهز به جرثقیل یانردبان
ivory tower محل دنج
ivory tower برج عاج
self supporting tower برج خود ایستا
flanking tower برجپهلویی
cooling tower برج تبرید
cooling tower برج سرد کننده
absorbing tower برج جذب
lattice tower برج مشبک
stripping tower برج رنگ گیر
lattice tower دکل مشبک
two tower facade نمای دو برجی
watch tower برج دیدبانی
watch tower برج مراقبت
transmission tower برج انتقال
lantern-tower برج صلیبی
tower of silence دخمه
tower house خانه برجی
tower house قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
tower crane جراثقال گردان اطاق دار
tower clock برج ساعت
tower building ساختمان برجی
telecommunication tower برج ارتباطات
guyed tower برج مهارشده
absorption tower برج جذب
bell-tower برج بلند
conning tower پل فرماندهی
conning tower برج هدایت
wash tower فیلهشستشو
crane tower برج جرثقیل
crane tower دکل جرثقیل
crossing tower برج تقاطع در کلیسا
winding tower برجپیچاپیچ
facade tower برجنما
tower of strength <idiom> پشتیبانی محکم
tower block ساختمانبرجمانند
water tower برج مخزن اب
water tower تانک اب
tower silo انبار
guiding tower برجهدایت
office tower برجکارهایاداری
fractionating tower برجتولیدمواد
acid tower برج اسید
foundation of tower پایهمرتفع
watch tower دیدگاه
tower ladder نردبانبرجی
tower mast برجدکل
bell tower برج ناقوس
bubble tower برج تقطیر
bubble tower برج حباب
tower control room اتاقکنترلبرج
harbor control tower برج مراقبت بندر
broad base tower دکل فشار قوی
high tension transmission tower دکل انتقال فشار قوی
You are free to go now. اکنون آزادید بروید.
free in and out بدون هزینه تخلیه و بارگیری
having free will ازادکار
free for all زدوخوردهمگانی
having free will فاعل مختار
free اختیاری مختار
free-for-all اسبیکه برنده جایزه شده وباید باسریعترین اسبهامسابقه بدهد
free بازیگر ازاد
free مربوط به پای ازاد بازیگر در هوا در هرلحظه
free حرکت قایق در جلو باد
free کمی محدودیت نوع اسلحه
free جایز
free ازادکردن
free ترخیص کردن میدانی
free بطور مجانی ازادکردن
free-for-all مسابقه بین این اسبها
free ازاد
free مطلق
free مستقل
free مجانی
free رایگان سخاوتمندانه
free روا
free مجاز منفصل
free رها
free بخشودن
free تحویل
i did that of my own free will به میل خود
free <adj.> دست و دلباز
free for all داد وبیداد
free will اختیاری
free will ازادی اراده
free will طیب خاطر
free will اراده ازاد
free will اختیار
i did that of my own free will این کار را کردم
free پایگاه دادهای که هر نوع داده را میتواند ذخیره کند و ساختار رکورد ثابت ندارد
free پروتکل ارسال که در آن گیرنده هیچ سیگنال وضعیت دریافت نمیکند
free حالت محاورهای که به بیش از یک کاربرد امکان استفاده همزمان از برنامه میدهد
free آماده استفاده یا آنچه هنوز استفاده نشده است .
free فاقد
free موجود در دیسک یا حافظه
free پاک کردن برنامه ها یا فایل ها با افزایش فضای خالی
obsolescence free دستگاه متروک
free wheeling خلاصی
free with ones money ولخرج
mean free for scattering مسافت ازاد میانگین درپراکندگی مسافت پراکندگی
free wheeling حالت خلاصی
free wheeling بازی بدون نقشه قبلی
post free بدون نیاز به تمبر زدن
mean free path مسافت ازاد میانگین
guns free توپها اتش باختیار
free world جهان ازاد
mean free path مسافت ازاد متوسط
leave someone free to مخیر گذاشتن کسی
heart free ازاد ازقید عشق
heart free مبرا از عشق
free zone منطقه ازاد تجاری
free zone منطقهای که ازحقوق گمرکی معاف میباشد
free zone منطقه ازاد
free world کشورهای غیرکمونیست
free wheel حرکت بدون رکاب زدن
free on boand تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
free recall یاداوری ازاد
free redical بنیان ازاد
free rocket موشک ازاد
free rocket موشک غیر هدایت شونده
free rotation چرخش ازاد
free safety مدافع در منطقه ضعف
free sample نمونه مجانی
free silver مقدار نقره ازاد یک مسکوک
free skating قسمت حرکات ازاد مسابقه اسکیت
free space فضای ازاد
free space فضای خالی
free spillweir سرریز ازاد
free radical رادیکال ازاد
free position روش اغاز مجدد بازی پس ازخطا
free on board بدون هزینه حمل تا روی وسیله نقلیه
free on quay تحویل دراسکله
free on quay قراردادی که دران فروشنده کالا رادراسکله بندر مقصد تحویل میدهد
free on rail تحویل در راه اهن
free on rail قراردادی که در ان فروشنده کالا را درایستگاه راه اهن کشور مبداء به خریدار تحویل میدهد
free on rail تحویل کالا روی قطار
free on truck تحویل کالا روی کامیون
free oscillation نوسان ازاد
free person حر
free play بازی ازاد
free play ازاد
free play لق
free play بدون محدودیت
free spoken رک گو
free spoken ساده گو
free spoken بی پرده
free thinking ازادی از قیود مذهب
free thought وارستگی از مذهب
free thought ازادی فکر لامذهب
free throw پنالتی
free throw پرتاب ازاد
free throw پاس بدون مانع
free throw پرتاب بدون مانع برای یار
free trader تجارت ازاد
free trader بدون گمرک
free turbine توربین ازاد
free verse شعر ازاد وبی نظم وقاعده شعر بی قافیه
free volume حجم ازاد
free vortex گرداب ازاد
free thinkers افرادی که ازطریق استدلال منطقی به نتایج دینی می رسند
free thinkers ازاد فکران
free spoken بی محابا
free spokenness رک گویی
free spokenness ساده گویی
free spool چرخیدن ازاد قرقره ماهیگیری
free stream جریان ازاد
free support تکیه گاه ازاد
free surface سطح اب ازاد
free surface مخازن ازاد اب
free surface سطح ازاد
free swimming شناور
free swimming قادر به شنا
free thinker کسیکه دارای فکر ازاد بوده
free thinker وبه مذهب بی اعتنا است .
free WAIS گونه غیرتجاری سرور جستجوی WAIS
free rider آدم انگل
tax-free <adj.> معاف از مالیات
tax-free <adj.> بدون مالیات
Free Classicism [سبک باستانری قرن نوزدهم انگلیس]
free from taxes <adj.> بدون مالیات
free rider آدم لاشخور
free rider آدم مفت خور
barrier-free بدون حائل
free from taxes <adj.> معاف از مالیات
Free Gothic احیای سبک گوتیک
Free style [سبک قرن نوزده در احساس سبک کلاسیک و دومستیک]
Free Tudor [سبکی که به شکل ستوندار سبک تئودور و الیزابت است.]
trouble-free <adj.> بدون زحمت
problem-free <adj.> بدون زحمت
parallax-free <adj.> بدون اختلاف منظر
problem-free <adj.> بدون دردسر
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com