English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 44 (4 milliseconds)
English Persian
freedom of experssion ازادی بیان
Other Matches
experssion بیان
experssion مبین
experssion عبارت
an idiomatic experssion عبارت اصطلاحی
an idiomatic experssion عبارتی که دارای ساختمان ویژهای باشد
mixed mode experssion عبارت امیخته یاب
freedom ازادی
freedom of the will اختیار
freedom of the will فاعل مختاری
freedom معافیت اسانی
freedom حریت
freedom روانی
freedom قار بودن به بررسی رکوردهای کامپیوتر
freedom استقلال
freedom آزاد بودن برای انجام کاری بدون محدودیت
freedom of seas ازادی رفت وامد کشتی ها در خارج ازابهای ساحلی کشور مجاوردر زمان صلح بدون اینکه کسی بتواند به نحوی از انحامعترض انها بشود
freedom of the press ازادی مطبوعات
freedom of trade ازادی تجارت
freedom of seas ازادی دریاها
freedom of the press ازادی نگارش
To speak with freedom. آزادانه صحبت کردن .
freedom to choose ازادی در انتخاب
market freedom ازادی بازار
market freedom ازادی تجاری
medal of freedom مدال ازادی
freedom fighter گروههایبراندازوضدرژیم
freedom of enterprise ازادی تجارت
freedom of choice ازادی انتخاب
freedom of belief ازادی عقیده
academic freedom آزادی عمل و بیان
academic freedom آزادی علمی
academic freedom آزادی بحث و تحقیق
academic freedom آزادی طلاب و محققین در تدریس وتحقیق و نشر افکار خود بدون انکه موسسهای که دراستخدام انند بتواند به انان تعرضی بکند و یا ایشان را درفشار بگذارد
degree of freedom درجه ازادی
degrees of freedom درجات ازادی
economic freedom ازادی اقتصادی
freedom from defect بی عیبی
freedom from defect عاری بودن ازعیب
freedom of information act قانون فدرالی که به شهروندان عادی اجازه میدهد تا به اطلاعاتی که توسط نمایندگی فدرالی جمع اوری شده است دسترسی یابند
freedom from evil record عدم سو سابقه
freedom of entry and exit ازادی ورود و خروج
freedom from evil record نداشتن پیشینه بد
To taste the jouys of freedom . مزه آزادی را چشیدن
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com