English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 92 (1 milliseconds)
English Persian
freight collect پس کرایه
freight collect هزینه حمل در مقصد دریافت میشود
Other Matches
collect جمع شدن
collect وادار کردن اسب به بلند شدن روی پاها
collect جمع اوری کردن
collect وصل کردن
collect وصول کردن
collect جمع اوری کردن جمع کردن
collect گرداوردن
collect جمع آوری کردن
collect گرد آوردی کردن
collect بدست آوردن یا دریافت داده
collect transfer بار کردن یک ثبات با بیتها ازمحلهای مختلف
charges collect هزینه نقدا" دریافت میشود
Where the carcass is there the ravens will collect together. <proverb> هر کجا لاشه اى وجود دارد آنجا لاشخورها دور هم جمع مى شوند.
To collect (pack)the household goods. اسباب خانه را جمع کردن
freight کرایه
over freight بار بیش از اندازه هوایی یابار ارسالی زیاد از حد
freight کرایه کشتی
freight بار
freight بارکشتی
freight باربری
freight گرانبار کردن حمل کردن
freight غنی ساختن
freight هزینه حمل
freight کرایه کردن
freight کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
freight محموله
freight حمل کردن
freight وسیله حملی که ازنظر قیمت مناسب است ولی کند عمل میکند
freight قیمت حمل
freight rate نرخ حمل قیمت حمل
freight rate هزینه حمل
freight tonne فرفیت باربری به واحد تن محاسبه نرخ حمل براساس تن
freight prepaid هزینه حمل پیش پرداخت شده
freight note سندکرایه و بارکشی
freight note صورتحساب هزینه حمل
freight lighter قطار سریع السیر جهت حمل کانتینر
freight house انبار
freight forwarder هزینه حمل
freight rate نرخ هزینه حمل
freight rebate تخفیف هزینه حمل
freight release فهرنویسی
to freight out and home دوسره کرایه کردن
railway freight بار راه اهن
railway freight بارکشی راه اهن
transit freight هزینه حمل ترانزیتی
railway freight کرایه راه اهن
freight train قطار باری
freight trains قطار باری
freight traffic رفت و امد بار
freight release بارنامه بمنظور اعلام دریافت هزینه حمل
freight forwarder حمل
freight forwarder واسطه حمل و نقل کالا
dead freight کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
dead freight کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead freight هزینه حمل بابت فرفیت استفاده نشده
basis of freight پایه محاسبه هزینه حمل
cost and freight قیمت و بهای حمل و نقل
advance freight پیش پرداخت کرایه حمل
freight forward پس کرایه
freight charges هزینههای حمل
freight charges مخارج حمل
freight forwarder عامل حمل و نقل
freight forwarder حمل کننده کالا
freight forwarder مقام تحویل دهنده کالا
balance of freight پس کرایه
freight container اطاقک حمل بار یکپارچه
freight container کانتینر حمل بار
freight car واگن باری
freight paid to هزینه حمل پرداخت شده
freight cars واگن باری
freight transportation [American E] حمل و نقل بار بوسیله راه آهن
lump sum freight هزینه حمل کلی
freight movement [American E] رفت و آمد بار
freight movement [American E] حمل و نقل بار
freight route order ترتیب حمل و نقل درجاده ها
freight and insurance paid to هزینه حمل و بیمه پرداخت شده
insurance and freight cost هزینه بیمه و حمل
freight payable at destination هزینه حمل در مقصد پرداخت میشود
lump sum freight هزینه حمل مقطوع
cost insurance, freight قیمت بیمه و هزینه حمل
data freight receipt رسید اماری حمل
cost insurance and freight سیف
conference freight rate نرخ مشترک شرکتهای کشتیرانی
carriage freight paid to ... با هزینه حمل تا ...
freight route order ترتیب تقدم استفاده از جاده ها
domestic intercity freight traffic حمل نقل بار بین شهری بوسیله راه آهن
to shift freight traffic from road to rail حمل نقل بار را از جاده به راه آهن منتقل کردن
cost,insurance,freight and exchange(cif& هزینه حمل وتغییرات ارز
cost,insurance,freight and exchange(cif& بیمه
cost,insurance,freight and exchange(cif& قیمت
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com