English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
English Persian
frequency component اجزای فرکانس
Other Matches
d.c. component مولفه دی سی
component جزء سازنده
component عضو قسمت
component جزء ساختمانی
component قطعه
component عنصر
component خطای ناشی از یک وسیله مشکل دار ونه برنامه نویس نادرست
component تعداد اعضای الکترونیکی در واحد مسافت در روی یک PCB
component 1-قطعهای که وارد آخرین تولید میشود 2-وسیله اکترونیک که یک سیگنال الکتریکی تولید میکند
component همنه
component مولفه
component جزء
component ترکیب دهنده
component ترکیب کننده
component اجزاء
component قسمت
component عضو
component همنهند
component جسمهای ترکیب کننده
component سازا
component جزء در شیمی
component سازنده
component مولفه بردار
component اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component command قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
component drawing رسم جزیی
component drawing رسم قطعات
component efficiency میزانی برای اندازه گیری بازده یک قسمت از یک ماشین
army component نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
component forces نیروهای مولفه
component life عمر قانونی یک وسیله
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component part جزء ساختمان
tangential component مولفه مماسی
wattless component جریان کور
wattless component جریان هرز
three component theory نظریه سه مولفهای
active component مولفه موثر
wind component شاخه سمتی باد
wind component مولفه مربوط به باد
building component اجزای ساختمان
task component بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
component operation عناصر عملیاتی
plain component متن یا قسمت کشف یک پیام رمز
national component هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
one component system سیستم یک جزیی
out of phase component مولفه بیرون از فاز
magnetic component قطعه مغناطیسی
electric component قطعه الکتریکی
homopolar component مولفه همقطب
zero sequence component مولفه همقطب
discrete component مولفه گسسته
discrete component با مولفههای گسسته
range component عنصر مربوط به مسافت عامل مسافت شاخه مربوط به برد
reactive component جریان هرز
service component نیروی مسلح
service component نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات
idle component اجزاء کور
navy component نیروی دریایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
inductance component of spark پخش القایی جرقه
integrate electronic component قطعه الکترونیکی مجتمع
capacity component of spark بخش فرفیتی جرقه
solid state component مولفهء حالت جامد
component change order دستور تغییر قطعات یک وسیله
component change order دستورالعمل تغییر یک نیروی شرکت کننده در عملیات
deflection component of trail شاخه سمتی معبر حرکت
component of a symmetrical system مولفه دستگاه متوازن
single component gases گازهای تک جزیی
component end item قطعات و اقلام تجهیزات عمده
air force component نیروی هوایی شرکت کننده در عملیات
deflection component of trail شاخه سمتی مسیر
air force component نیروی هوایی شرکت کننده درعملیات مشترک یا صحنه عملیات
frequency کثرت وقوع
frequency فراوانی تردد
frequency تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency فرکانس
frequency زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency تواتر
frequency تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency بسامد
frequency انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency تکرار
frequency فرکانس تناوب
frequency فراوانی
frequency فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
fundamental frequency بسامد اصلی
frequency transformer مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
frequency tolerance میزان تغییر مجاز فرکانس
impluse frequency فرکانس پولز
high frequency دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
frequency synthesizer ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
impluse frequency فرکانس ضربان
frequency triplication تریپلاژ فرکانس
frequency standard استاندارد فرکانس
frequency stabilizer پایدارکننده فرکانس
frequency stabilization پایدار نمودن فرکانس
frequency stability پایداری فرکانس
impluse frequency فرکانس پالس
image frequency فرکانس تصویر
high frequency فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
high frequency فرکانس بالا
high frequency بسامد بالا
frequency variation تغییر یا نوسان فرکانس
frequency tuning تنظیم فرکانس
high frequency پربسامد
hum frequency فرکانس اغتشاشات صوتی
group frequency بسامد گروهی
idle frequency فرکانس بی باری
frequency tripler دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency table جدول بسامد
frequency spectrum بیناب فرکانس
frequency spectrum طیف فرکانس
frequency modulation تلفیق بسامدی
frequency range حیطه فرکانس نامی
frequency polygon نمودار چند ضلعی بسامد
frequency plan طرح فرکانس
frequency parameter پارامتر فرکانس
frequency of vibration تکرار ارتعاش
frequency modulation تحمیل بسامدی
frequency of resonance فرکانس رزونانس
quenching frequency فرکانس نوسان
frequency of calls تراکم مکالمه
frequency of calls تراکم ترافیک
frequency multiplier چند برابرکننده فرکانس
frequency multiplication افزایش فرکانس
frequency monitor دستگاه کنترل فرکانس
frequency modulator مدولاتور فرکانس
frequency range محدوده فرکانس نامی
frequency sweep انحراف یا شیفت فرکانس
frequency regulator رگولاتور فرکانس
frequency shift انحراف یا شیفت فرکانس
frequency separation جداسازی فرکانس
frequency response خم دامنه- بسامد
frequency response واکنش بسامدی
frequency respone پاسخ فرکانس
frequency resistering ثبت و ضبط فرکانس
frequency relay رله سلکتیو
frequency modulation مدولاسیون فرکانس
frequency region ناحیه فرکانس
frequency region حیطه فرکانس
frequency recorder ضباط فرکانس
frequency recorder ثبات فرکانس
frequency of oscillations فرکانس نوسان
frequency modulation تلفیق فرکانس
telephone frequency بسامه تلفنی
telegraphic frequency فرکانس تلگرافی
sound frequency بسامد صوتی
sonic frequency بسامد صوتی
resting frequency بسامد سکوت
resonant frequency بسامد همنوا
relative frequency بسامد نسبی
radian frequency فرکانس زاویهای
radio frequency قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency فرکانس بالا
radio frequency فرکانس رادیویی
picture frequency فرکانس تصویر
picture frequency بسامد تصویر
observed frequency بسامد مشاهده شده
telephone frequency فرکانس صحبت
theoretical frequency بسامد نظری
frequency function تابع تکرار [ریاضی]
word frequency بسامد واژگانی
wave frequency بسامد موج
voice frequency بسامد صدایی
video frequency فرکانس ویدئو
video frequency بسامد ویدئو
vibrational frequency بسامد ارتعاش
very low frequency فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
very high frequency فرکانس خیلی زیاد
ultrahigh frequency ابرفرکانس
ultrahigh frequency فرکانس فوق العاده زیاد
ultrahigh frequency بسامد ماوراء زیاد
threshold frequency بسامد استانه
thershold frequency بسامد استانه
nominal frequency فرکانس نامی
natural frequency فرکانس طبیعی
low frequency بسامد کم
line frequency فرکانس خط
line frequency فرکانس شبکه
limiting frequency بسامد حدی
lift frequency تعداددفعات حمل بار
lift frequency تناوب حمل و نقل
law of frequency قانون بسامد
intermediate frequency فرکانس میانی
intermediate frequency فرکانس میانه
instantaneous frequency مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
input frequency فرکانس ورودی
input frequency فرکانس اولیه
infrasonic frequency فرکانس مادون صوت
inermediate frequency بسامد واسطه
low frequency امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
natural frequency بسامد طبیعی
modulation frequency فرکانس مدولاسیون
modulation frequency بسامد تلفیق
medium frequency فرکانس میانه
medium frequency بسامد متوسط
measuring frequency فرکانس سنجش
maximum frequency فرکانس حداکثر
marginal frequency بسامد کناری
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com