Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
frequency loading	بارکنش فرکانسی
frequency loading	بارگیری فرکانسی
Other Matches
loading	بارکنش
loading	بارگیری مهمات درهواپیما
loading	خرج گذاری کردن سلاح
self loading	فشنگ گذاری خودکار به طورخودکار پرشونده
loading	پر کردن سلاح
loading	بار گذاری
loading	بارگیری کردن سوارشدن به خودرو یاهواپیما
self loading	پرشونده خودکار
loading	بارگذاری
loading	بار
loading	امیختن موادخارجی به شراب
loading	بار محموله
loading	بارگیری
loading	فرفیت
loading	فرفیت بارگیری
loading	عمل انتقال فایل یا برنامه از دیسک به حافظه
commercial loading	بارگیری تجارتی
muzzle loading	سر پر
base loading	بار اولیه
base loading	بارگیری انجام شده در پایگاه
wing loading	وزن غیر خالص هواپیما تقسیم بر سطح زیر ان
wing loading	نسبت وزن کل به مساحت یال
bill of loading	بارنامه کشتی
bill of loading	جواز کشتی
breech loading	ته پر
breech loading	پر کردن تفنگ از ته
bulk loading	بارگیری مخزن به طور یک جا
bulk loading	بارگیری در مخازن
point of loading	نقطه بارگیری
pre loading	بارگیری اولیه
magnetic loading	بارگیری مغناطیسی
preload loading	بارگیری اولیه یا بارگیری قبل از بارگیری اصلی
endurance loading	بارگیری با حداکثر فرفیت بارگیری کامل
emergency loading	بارگذاری فوق العاده
emergency loading	بارگزاری فوق العاده بارگزاری اضطراری
cycles of loading	دورههای بار
tactical loading	بارگیری رزمی یا جنگی
density of loading	تراکم پر کردن خرج در لوله تراکم خرج پرتاب
diffraction loading	منتجه نیروهای وارد بیک شیئی
diffraction loading	منتجه فشار
direct loading	مجموعه نیروهائیکه مستقیمابه ساختمان اثر میکند وشامل بارهای زنده و مرده میباشد
disc loading	نسبت وزن هلیکوپتر به مساحت دیسک رتوراصلی
dynamic loading	بارگذاری جنبشی
drag loading	فشار کششی
drag loading	نتیجه کشش بادیا موج انفجار
separate loading	مهمات مجزا
factor loading	وزن عاملی
cross loading	مخلوط کردن بارها
rail loading	سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
cease loading	پر نکنید
cease loading	گلوله را پرنکنید
up line loading	انتقال یک کپی از یک برنامه
unit loading	بارگیری کردن یکانها برای حمل و نقل بارگیری یکان
rate of loading	میزان بارگذاری
combat loading	بارگیری رزمی هواپیما بارگیری جنگی
commercial loading	بارگیری کالای تجارتی
commodity loading	بارگیری کالاهای مختلف
transverse loading	بارگذاری روی پایه
separate loading	مجزا پرشونده
cross loading	سر شکن کردن بارها
cross loading	تقسیم بارهای هواپیما
drift loading	دهانه
loading area	قسمتلودینگ
loading diagram	دیاگرام بارگیری
loading duration	مدت بار گذاری
loading facilities	وسایل بارگیری
loading for contingencies	کارمزدی که بابت هزینههای احتمالی به حق بیمه اضافه میشود
loading list	لیست بارگیری خودرو
loading plan	طرح بارگیری خودرو
loading point	نقطه بارگیری
loading point	نقطه سوارشدن
loading rack	سکوی بارگیری
loading ramp	راهروی شیب دار بارگیری
loading coil	پیچک بار افزای
loading chart	جدول بارگیری
horizontal loading	پر کردن مهمات به طور افقی
horizontal loading	کولاس افقی
horizontal loading	بارگیری افقی کشتیها
indirect loading	بارگذاری غیرمستقیم
loading apron	نوار بارگیری
loading bridge	پل بارگیری
loading bucket	سطل بارگیری
loading capacity	بار گیری
loading capacity	فرفیت
loading chart	طرح بارگیری هواپیما
loading routine	روال بارکننده
loading scale	مقیاس بارگیری
loading site	سکوی بارگیری
loading door	فشاردر
lane loading	سربار خط عبوری
loading bunker	بارگیریانبارزغال
The ship is loading.	کشتی درحال بارگیری است
Loading and unloading.	بارگیری وتخلیه
loading time	زمان بارگیری
loading table	جدول بارگیری
loading dock	بارگیریبارانداز
loading site	محل بارگیری
truck loading	سربار کامیون
loading space	فضای قابل بارگیری
loading speed	سرعت بار گذاری
loading station	ایستگاه بارگیری
loading tray	سینی پر کن گلوله
container-loading bridge	پلورودبستههابهکشتی
volumetric loading/density	خارج قسمت حجم کل سوخت موتور راکت جامد به کل بدنه یا پوسته
manpower loading chart	نمودار تخصیص نیروی انسانی
strength under tangential loading	مقاومت دربرابر عاملهای مماسی
bow loading door	درخمشدهمخصوصبار
loading participation in profits	هزینههای مشارکت در سود
loading on alternate spans	حالت بارگذاری یک در میان در دهانه ها
muzzle-loading cannon	بارگیریلولهتوپ
ammunition loading line	خط بارگیری مهمات
block stowage loading	بارگیری وسایل هم مقصد دریک قسمت از وسیله ترابری
ammunition loading line	صف بارگیری مهمات صف بارکردن مهمات
multiple loading operating system	سیستم عامل بارکننده چندتایی
deflection under long term loading	خیز ریز بار طویل المدت
cross section of a muzzle-loading cannon	قسمتموربدهانهتوپ
frequency	فرکانس ساعت اصلی که سیستم را یکسان میکند
frequency	بسامد
frequency	تعداد دفعاتی که اشعه تصویر ردیف افقی پیکس ها را اسکن میکند
frequency	انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequency	فراوانی
frequency	فرکانس تناوب
frequency	تکرار
frequency	تعداد سیکل ها یا دوره زمانی از حالت موج با قاعده که در هر ثانیه تکرار می شوند
frequency	کثرت وقوع
frequency	فرکانس
frequency	زمان تناوب زمان تکرار تناوب عمل
frequency	تعداد پریودها پریودیسیته وفور
frequency	تواتر
frequency	فراوانی تردد
inermediate frequency	بسامد واسطه
frequency shift	انحراف یا شیفت فرکانس
industrial frequency	فرکانس صنعتی
infrasonic frequency	فرکانس مادون صوت
intermediate frequency	فرکانس میانی
intermediate frequency	فرکانس میانه
instantaneous frequency	مقدار لحظهای فرکانس فرکانس لحظهای
input frequency	فرکانس ورودی
input frequency	فرکانس اولیه
high frequency	بسامد بالا
impluse frequency	فرکانس ضربان
impluse frequency	فرکانس پولز
frequency standard	استاندارد فرکانس
frequency stabilizer	پایدارکننده فرکانس
frequency stabilization	پایدار نمودن فرکانس
frequency stability	پایداری فرکانس
frequency spectrum	بیناب فرکانس
frequency spectrum	طیف فرکانس
frequency sweep	انحراف یا شیفت فرکانس
observed frequency	بسامد مشاهده شده
frequency response	خم دامنه- بسامد
frequency response	واکنش بسامدی
frequency respone	پاسخ فرکانس
frequency resistering	ثبت و ضبط فرکانس
frequency relay	رله سلکتیو
frequency regulator	رگولاتور فرکانس
frequency region	ناحیه فرکانس
frequency region	حیطه فرکانس
frequency synthesizer	ترکیب یا تلفیق کننده فرکانس
frequency table	جدول بسامد
frequency tolerance	میزان تغییر مجاز فرکانس
impluse frequency	فرکانس پالس
image frequency	فرکانس تصویر
idle frequency	فرکانس بی باری
hum frequency	فرکانس اغتشاشات صوتی
high frequency	فرکانس بالا
high frequency	فرکانس رادیویی بین 3 تا 03مگاهرتز مورد استفاده درمخابرات هوا به دریا
high frequency	پربسامد
high frequency	دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
group frequency	بسامد گروهی
fundamental frequency	بسامد اصلی
frequency variation	تغییر یا نوسان فرکانس
frequency tuning	تنظیم فرکانس
frequency triplication	تریپلاژ فرکانس
frequency tripler	دستگاه سه برابرکننده فرکانس
frequency transformer	مبدل یا ترانسفورماتورفرکانس
frequency recorder	ضباط فرکانس
law of frequency	قانون بسامد
sound frequency	بسامد صوتی
radian frequency	فرکانس زاویهای
radio frequency	قطعه الکترومغناطیسی با محدوده فرکانس بین کیلوهرتز و گیگا هرتز
radio frequency	فرکانس رادیویی
very low frequency	فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
vibrational frequency	بسامد ارتعاش
video frequency	بسامد ویدئو
picture frequency	فرکانس تصویر
picture frequency	بسامد تصویر
nominal frequency	فرکانس نامی
natural frequency	فرکانس طبیعی
very high frequency	فرکانس خیلی زیاد
ultrahigh frequency	ابرفرکانس
relative frequency	بسامد نسبی
telegraphic frequency	فرکانس تلگرافی
telephone frequency	بسامه تلفنی
telephone frequency	فرکانس صحبت
sonic frequency	بسامد صوتی
theoretical frequency	بسامد نظری
thershold frequency	بسامد استانه
threshold frequency	بسامد استانه
ultrahigh frequency	بسامد ماوراء زیاد

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com