English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 145 (7 milliseconds)
English Persian
friendly forces نیروهای خودی
Other Matches
friendly مهربان موافق
friendly مسابقه دوستانه
friendly خودی
friendly مساعد
friendly دوستانه
friendly تعاونی
friendly نیروی خودی
We are on very friendly terms . میانه ماخیلی گرم است
friendly society انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly societies انجمن تعاونی) که اعضای ان همدیگر رادرتنگدستی یاپیری یاری میکنن
friendly fire تیر یا حملهایکهازطرفجبههخودیصورتپذیرد
friendly interface ترکیب تجهیزات ترمینالی وبرنامههای کامپیوتری
age friendly دوستدار سالمند
friendly state کشور خودی
friendly state کشور دوست
user-friendly که استفاده و کار با آن ساده است
user friendly که استفاده و کار با آن ساده است
identification friendly or foe سیستم تشخیص هواپیمای دوست و دشمن سیستم تشخیص دشمن توسط رادار
friendly front end طرح نمایش یک برنامه که قابل استفاده و قابل فهم است
forces تحمیل کردن
forces مجبورکردن
forces ضربهای که گوی اصلی بیلیارد متوقف میشودیا بر می گردد
forces پاس بی هدف
forces نافذ
forces قدرت
forces مجبور کردن کسی به انجام کاری
forces کد توکار که شروع صفحه جدید را نشان میدهد
forces شروع به عمل یا کار
forces تکرار ضربه برای به دفاع کشاندن حریف
forces نیرو
forces مجبورکردن بزورگرفتن
forces مسلح کردن
forces خشونت نشان دادن
forces بردار نیرو
forces شدت عمل
forces عده
forces قوا
forces زور
forces نفوذ
forces عنف
forces جبر
forces بزور بازکردن
forces بی عصمت کردن
forces راندن
forces درهم شکستن قفل یا چفت را شکستن
forces یکان قسمت نظامی
forces فشار دادن
forces قوا تحمل کردن مجبور کردن فشار
forces نیروی نظامی
forces وادار کردن
forces مجبور کردن
forces بیرون کردن
forces بازور جلو رفتن تحمیل
marine forces تفنگداران دریایی
lateral forces نیروهای عرضی
landing forces نیروهای پیاده شونده
marine forces نیروی تفنگدار
market forces نیروهای بازار
market forces عوامل موثردر بازار
naval forces نیروهای دریایی
nato forces نیروهای پیمان ناتو
landing forces قوای اب خاکی
landing forces نیروها پیاده شونده به ساحل
land forces نیروی زمینی
ground forces نیروهای زمینی
irregular forces نیروهای نامنطم
fundamental forces اندرکنش های بنیادی [فیزیک]
fundamental forces نیروهای بنیادی [فیزیک]
irregular forces نیروهای چریکی
land forces قوای بری
naval forces نیروی دریایی
nuclear forces نیروهای هستهای
resolution of forces تجزیه نیروها
restraining forces نیروهای مهار کننده
screening forces نیروهای پاسیور
seato forces نیروهای کشورهای پیمان جنوب شرقی اسیا
special forces نیروهای ویژه ضد چریک [ارتشی ]
triangle of forces سه گوشه نیروها
special forces نیروهای مخصوص یانیروهای ویژه نیروی چریک و ضد چریک
system of forces دستگاه نیروها
transient forces نیروهای در حال عبور یا نقل و انتقال نیروهای در حال توقف موقت در منطقه عملیات
regional forces نیروهای چریکی منطقهای نیروهای جوانمردان منطقهای
polygon of forces بس گوشه نیروها
polygon of forces کثیرالاضلاع نیروها
opposing forces نیروهای متخاصم
opposing forces نیروهای درگیر نبرد
orange forces علامت نیروهای دشمن درتمرینات جنگی
orientation forces نیروهای دو قطبی- دو قطبی
package forces نیروهای پیش بینی شده نیروهای برش داده شده ازقبل
parallelogram of forces متوازی الاضلاع نیروها
people forces نیروی پایداری
people forces نیروی چریکی دفاع از خود در شهرو دهات
political forces نیروهای سیاسی
triangle of forces مثلث نیروها
task forces گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
expeditionary forces قشون استعماری
air forces نیروی هوایی
army forces نیروهای زمینی
army forces نیروهای ارتشی یکانهای ارتشی
armed forces نیروهای مسلح
assigned forces نیروهای زیر امر
assigned forces نیروهای مامور به نیروهای واگذارشده به
expeditionary forces نیروی توسعه طلب و سرکوبگر
expeditionary forces نیروی اعزامی
task forces گروه کار
task forces نیروی اجرای عملیات
armed forces مجموع نیروهای زمینی وهوایی و دریایی
police forces نیروی انتظامی
police forces نیروی پلیس
task forces تاسک فورس
police forces دادگاه پلیس
auxiliary forces قوای کمکی
auxiliary forces نیروی کمکی
conventional forces نیروهای رزمی معمولی
component forces نیروهای تشکیل دهنده یک یکان یکانهای تابعه قسمتهای تابعه یک عملیات مشترک
component forces نیروهای مولفه
composition of forces ترکیب نیروها
contingencey forces نیروهای مخصوص عملیات احتمالی
four forces of nature چهار نیروی بنیادی طبیعت
differential forces نیروهای دیفرانسیلی
forces of production نیروهای تولید
distribution of forces تقسیم نیروها
distribution of forces واگذاری نیروها
enemy forces نیروهای دشمن
blue forces نیروهای ابی
ground forces نیروی زمینی
garrison forces نیروهای پادگانی
combined forces نیروهای مرکب
combat forces نیروهای رزمی
barrier forces نیروهای مامور سد کردن راه دشمن نیروهای حفافت ازموانع
blue forces نیروهای خودی
garrison forces قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
sum of all external forces حاصل جمع تمام نیروهای خارجی
army landing forces نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات اب خاکی نیروی زمینی پیاده شونده در ساحل
armed forces courier پیک ارتشی
balance collective forces نیروهای کلی متعادل
amphibious striking forces نیروهای ضربتی اب خاکی
armed forces courier پیک نیروهای مسلح
peace keeping forces نیروهای بازدارنده و حافظ صلح سازمان ملل
armed forces police دژبان نیروهای مسلح
attack carrier striking forces نیروهای ضربتی ناوهواپیمابر نیروی تک
We were surrounded ( encircled ) by the enemy forces . درمحاصره نیروهای دشمن بودیم
van der waals forces نیروهای وان در والس
dipole dipole forces نیروهای دو قطبی- دوقطبی
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com