English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
English Persian
from pillar to post از این ستون بان ستون
from pillar to post ازیک دربدردیگر
from pillar to post ازیک وسیله به وسیله دیگر
Search result with all words
pillar post of battery ستون باتری
Other Matches
pillar ستون ساختن
right pillar چوب راست رو [در دار قالی]
pillar رکن
pillar رکن ارکان
pillar جرز
pillar پایه
pillar ستون
earth pillar گرز دیو
saddle pillar پایهصندلی
pillar buoy پایهشناور
door pillar ستوندر
pillar drill پایه دلر
advertising pillar ستون آگهی
pillar boxes صندوق پستی ستونی شکل
pillar box صندوق پستی ستونی شکل
pillar of the faith رکن الدین
pillar of the faith عماددین
pillar of the faith پایه دین
pillar of the faith ستون دین
Such a one is fit for being placed insid a pillar. <proverb> براى لاى جرز خوب است .
post- جرز
post- چوب تقویت
post- تیرعمودی
post- تیر
post- بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- دیرک ستون
post- وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post- محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post- که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post- ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post- تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post- پست کردن
post- ستون
post پست
out post نگهبانی
last post شیپورعزا
last post شیپور خاموشی
first post شیپور خبر شبانه
out post نگهبان
the post has come پست امد
the post has come پست رسید
ex post به اعتبار گذشته
ex post بوقوع پیوسته
ex post عملی
ex post واقعی
to post up تکمیل کردن
to post up مطلع کردن کامل دادن به
the post has come پست وارد شد
Would you post this for me, please? ممکن است لطفا این را برای من پست کنید؟
out post پاسدار پست نگهبانی پاسداری دادن پاسدار صحرایی
post- مربوط به پست
post پاسگاه
post تیر
post صندوق پست تعجیل
post عجله
post دیرک ستون
post پست کردن
post تیر یا میله در مسیر اسبدوانی
post چوب تقویت
post محل مهاجم محل تیراندازی با تیر و کمان
post جرز
post ارسال سریع پست کردن
post ستون
post تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post مقام مسئولیت
post شغل
post پایگاه
post پادگان قرارگاه
post محل ماموریت موضع
post گماردن نگهبان قرار دادن
post مربوط به پست
post تیرعمودی
post اگهی کردن اعلان کردن
post چاپار
post نامه رسان پستچی
post مجموعه پستی
post بسته پستی
post سیستم پستی پستخانه
post بدیوار زدن
post پست نظامی
post- پایگاه
post- صندوق پست تعجیل
post- عجله
post- ارسال سریع پست کردن
post- پست نظامی
post- پاسگاه
post- مقام مسئولیت
post- شغل
post- اگهی کردن اعلان کردن
post- بدیوار زدن
post- پادگان قرارگاه
post- محل ماموریت موضع
post- گماردن نگهبان قرار دادن
post- سیستم پستی پستخانه
post- تیر تلفن وغیره تیردگل کشتی وامثال ان
post- چاپار
post- نامه رسان پستچی
post- مجموعه پستی
post وارد کردن واحدی از اطلاعات در یک رکورد پست جمع داده ها
post وارد کردن داده در رکورد فایل . عملی که پس از دیگری رخ میدهد
post ویرایش یا تغییر متن پس از کامپایل یا ترجمه توسط ماشین
post- بسته پستی
post که در زمان چاپ و نه روی صفحه نمایش مرتب شود
post بررسی برنامه کامپیوتری یا قطعه سخت افزاری پس از خرابی برای یافتن علت خرابی
post- پست
post strike بعد از اجرای تک
post restante پست رستان
post parade رژه اسبها تا محل شروع
post race مسابقهای که صاحب اسب قبلا نام اسب را ثبت میکند
post position محل اسب در شروع
post road جاده چاپارخانه دار
post script مطلبی که در هنگام تهیه نامه فراموش شده و بعدا درذیل نامه ذکر میگردد
post script SYSTE ADOBE برای طراحی فاهر صفحات درسیستمهای ریزکامپیوتری ساخته شده است یک زبان شرح صفحه که توسط S
post processor پس پرداز
post processor پس پردارنده
post processing پس پردازش
post property اموال پادگانی
post road جاده پستی
post property اموال پادگان
post processing پس پردازی
post paid که پول پست ان از پیش پرداخت شده باشد
post order حواله پستی
post juvenal بعد از جوانی
post indexing فهرست سازی بعدی
post indexing شاخص گذاری بعدی
post hostilities بعداز خاتمه مخاصمات
post horse اسب چاپاری
post hoc پس از این
post haste بسرعت شتاب فراوان
post haste با شتاب فراوان
post glacial تازه
post glacial وابسته بزمانهای پس ازدوره یخ
post general رئیس کل پست
post general رئیس اداره پست
post free بدون نیاز به تمبر زدن
post matter چیزهای پستی
post matter محمولات پستی
post meridian بعد از فهر
post hostilities بعد از خاتمه درگیریها
post oral پشت دهنی
sentry post پاسگاه
post of duty پاسگاه
post obit بعد ازفوت
post obit قابل اجرا پس از مرگ
post nuptial بعد از ازدواج
post multiplication پس ضرب
post mortem پس از واقعه
post mortem پس از مرگ
post mortem پس از واقع
post meridiem پس از نصف النهار
post meridiem بعداز فهر
post flight بعد از خاتمه پرواز هواپیما
post restante پست رستانت
newel post تیرعمودیپایهنرده
finishing post پستانتهایی
distance post قرارگاهمحلمسابقه
centre post قسمتبدونآرایش
post-war پس از جنگ
post-industrial فراصنعتی
post-industrial پسصنعتی
post-boxes صندوق پست
post-box صندوق پست
winning post تیری که پایان مسافت دور را نشان میدهد
winning post تیر مقصد
whipping post تیری که محکومین بتازیانه رابدان میبندند
post binder پوشهپوستی
post lantern فانوسخیابان
post mill آسیابنصبشده
king-post شاه تیر
hanging-post [تیرک عمودی که در یا دروازه به آن آویزان می شود.]
hammer-post تیر عمودی
door-post [تیر عمودی در]
crown-post تیرک عمودی
corner-post [پایه ایستاده در سنگ نبش]
angle-post [تیرک عمودی در گوشه ساختمان اسکلت چوبی، واقع در کنج ساختمان]
post knotting پشت زنی [تعویض گره ها بعد از اتمام فرش] [گاه جهت تعویض نگاره ها در قسمتی از فرش بافته شده و یا جهت قدیمی جلوه دادن فرش با تعویض گره ها در محل درج تاریخ، گره ها را تعویض می کنند.]
Where is the post office? پستخانه کجاست؟
staging post محلآمادهسازی
border post ساختمانمرزبانی
ring post لبهزمینبوکس
traffic post پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
to stand to one's post درجایاماموریت خود ثابت ماندن
rotational post شغل نوبتی
relay post پست رابط پست واسطه
relay post پست رابط ستون
railing post میله نرده
quota post پست دایمی
quota post شغل دایمی
queen post عصا
post union اتحاد پستی بین المللی
post town شهری که پستخانه مستقل دارد
post time زمان شروع اسبدوانی
post test پس ازمون
post tensioning پیش تنیدگی ناشی از کشش ارماتورهائی که بعد از بتن ریزی تحت کشش قرارگرفته و روی بتن عمل امده و سخت شده اتکاء دارد
rotational post شغل در چرخش
rudder post ستون تیغه سکان یا ستون پاشنه
safety post پایه ایمنی
take this letter to the post این نامه راببرید به پستخانه
stern post ستون پاشنه ناو
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com