Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 202 (9 milliseconds)
English	Persian
front de liberation national	جبهه ازادی بخش ملی سازمان جنگجویان الجزایرکه در فاصله 4591 تا2691 برای پایان دادن به سلطه فرانسویان در الجزایر
front de liberation national	فعالیت می کرد و در حال حاضر تنها حزب سیاسی الجزایر است
Other Matches
liberation	ازاد کردن
liberation	نجات
liberation	ازادسازی
liberation	رهاسازی
liberation	ازادی
Women's Liberation	آزادیزنان
liberation theology	یزدان شناسی آزادگر
national	شهروند
national	تبعه
national	ملی
national	قومی
national	در سطح ملی
national	وابسته به قوم یاملتی
national round	مسابقه تیراندازی زنان با 84تیر از مسافت 06 متری و42 تیر از05 متری با تیر وکمان
national guard	گارد ملی
national component	هر کدام از نیروهای مسلح مربوط به هر ملت در عملیات چند کشوری
national defense	دفاع ملی
national defence	پدافند ملی
national defence	دفاع ملی
national debt	قرض ملی
national asset	دارائی ملی
national assembly	مجلس ملی
national accounting	حسابداری ملی
national highway	شاهراه
local national	اهل محل
local national	سکنه محلی
national government	ائتلافدولت
national bank	بانک ملی
national budget	بودجه ملی
national capital	سرمایه ملی
national debt	بدهی ملی
national debt	قرضه ملی
national culture	فرهنگ ملی
national convention	مجمع ملی
national consumption	مصرف ملی
national command	یکان یا قسمت نظامی مربوط به هر ملت در عملیات چندکشور
national mourning	سوگواری ملی
national defense	دفاع در سطح ملی
national wealth	ثروت ملی
national reserve	پاستگاه ملی
national reserve	اندوختگاه ملی
national programs	برنامههای ملی
national pride	شعوبیه
national policy	سیاست ملی
national policy	خط مشی ملی
national planning	برنامه ریزی ملی
national plan	برنامه ملی
national salute	احترام به پرچم ملی
national saving	پس انداز ملی
national supply	عرضه ملی
national strategy	مجموعه تدابیر سیاسی اقتصادی اجتماعی و نظامی ملی
national strategy	استراتژی ملی
national state	دولت ملی
national spending	مخارج ملی
national sovereignty	حاکمیت ملی
national security	امنیت ملی
national product	تولید ملی
national output	تولید ملی
national objectives	هدفهای ملی
national flag	پرچم ملی
national finance	مالیه ملی
national expenditures	مخارج ملی
national expenditures	هزینههای ملی
national ensign	پرچم ملی که روی کشتی نصب میشود
national economy	اقتصاد ملی
national salute	شلیک 12 توپ به احترام پرچم ملی
national dividend	سود سهام ملی
national highway	راه اصلی
national loan	وام ملی
national investment	سرمایه گذاری ملی
national infrastructure	سازمان بندی داخلی نیروهای هر ملت در عملیات چند ملیتی
national income	درامد ملی
national demand	تقاضای ملی
national service	خدمت نظام وظیفه
foreign national	تبعه خارجی
national insurance	بیمه اجتماعی
national insurance	بیمه ملی
national parks	باغ ملی
national park	باغ ملی
national anthems	سرود ملی
national service	خدمت ملی
national anthem	سرود ملی
foreign national	ملیت خارجی
national net income	درامد خالص ملی
drawen on the national bank	عهده بانک ملی
gross national quality	کیفیت ناخالص ملی
gross national income	درامد ناخالص ملی
national income determination	تعیین درامد ملی
gross national expenditure	هزینه ناخالص ملی
gross national product	محصول ناخالص ملی
national money income	درامد ملی پولی
national income analysis	تحلیل درامد ملی
member of the national team	عضو تیم ملی
ministry of national defence	وزارت دفاع ملی
national economic budget	بودجه اقتصادی ملی
national debt burden	بار قرضه ملی
gross national product	تولید ناخالص ملی
the national consultative assembly	مجلس شورای ملی
national consulative assembly	مجلس شورای ملی
national balance sheet	ترازنامه ملی
army national guard	گارد ملی وابسته به نیروی زمینی
ministry of national economy	وزارت اقتصاد ملی
ministry of national defence	وزارت پدافند ملی
men's national round	مسابقه مردان در سطح ملی با 84 تیر از 08 متری و 42تیر از 06 متری با تیر وکمان
real national income	درامد ملی به قیمت ثابت
net national product	محصول خالص ملی
net national income	درامد خالص ملی
national broadcasting network	شبکهجهانیپخشبرنامه
real national income	درامد ملی واقعی
gross national product	تولیدناویژه قیمت تولید یک کالا دربازار خاص فرف یک سال مالی
National Health Service	سیستمتفمینسلامتعمومی
national computer graphics association	انجمن ملی گرافیک کامپیوتری
american national standards institute	موسسه ملی استانداردهای امریکا
National Center for Supercomputing Applications	سازمانی که معرفی و ایجاد شبکه جهان گستر را توسط جستجوگر Moscuic Web انجام میدهد
american national red cross	نشان صلیب سرخ امریکا
nominal gross national product	محصول ناخالص ملی اسمی
national crime information center	شبکه کامپیوتری FBI که مربوط به جرائم رخ داده درسراسر ایالات متحده امریکا میباشد
american national standards institute	سازمانی که استانداردهای نرم افزاری و کامپیوتری از قبیل استانداردهای شبکه و زبانهای سطح بالا را مشخص میکند
national educational computing conferenc	جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
To squander tyhe national wealth.	ثروت ملی را آتش زدن (برباد دادن )
potential gross national product	تولید ناخالص ملی بالقوه
real gross national product	تولید ناخالص ملی واقعی
at the front <adv.>	در جلو
in the front <adv.>	جلو
in the front <adv.>	در جلو
at front <adv.>	در پیش
front	صف پیش
front	پیش
at front <adv.>	در جلو
in front <adv.>	در جلو
to go to the front	داخل جنگ شدن
at the front <adv.>	در مقابل
to go to the front	بجبهه رفتن
front	نما طرز برخورد
in front <adv.>	در پیش
front	فرمان سر روبرو جلو
front	به جلو
in the front <adv.>	در مقابل
front	بخشی از چیزی که از عقب به نظر آید
front	یچهای کنترل سیستم کامپیوتر اصلی و نشانگرهای وضعیت
front	نمای ساختمان
front	نمای جلو
front	بازی در سانتر
up front <idiom>	روراست ،صحیح
front	جبهه هوا
front	خط اول میدان رزم پیشانی
front	جلودار
front	منادی جبهه جنگ
front	بطرف جلو روکردن به
front	مواجه شده با روبروی هم قرار دادن مقدمه نوشتن بر
front	درصف جلوقرارگرفتن
in the front <adv.>	در پیش
front	جبهه
at front <adv.>	در مقابل
in front <adv.>	در مقابل
front	سمت دشمن
front	در قبال
up front	بیپرده پوشی
front	نمای ساختمان
up front	چشمگیر
up front	در انظار
up front	جلو چشم مردم
up front	از پیش
up front	بیعانه
up front	پیش -
up front	رک و راست
up front	رک
in front of	در قبال
at the front <adv.>	جلو
front	جلو
in front <adv.>	جلو
at the front <adv.>	در پیش
up front	پیشاپیش
up front	با صراحت و صداقت
at the front	در جلو
at front <adv.>	جلو
wave front	جبهه امواج رادیویی
front tip	آبپاشنوکاتو
wave front	جبهه موج
front door	دراصلیساختمان
front crawl	شنایکرال
front bench	اعضایپارلمانیکهدردولتهممسئولیتدارند
front wheel	چرخجلو
water front	جبهه رطوبتی
type front	ماشین تایپ به جلو
type front	نوعی روش تایپ کردن نامه ها
the front door	درورد
the front door	درجلو
In the front rank.	درصف جلو
stationary front	جبهه حد فاصل بین دو توده هوای راکد
shock front	جبهه یا خط جبهه موج انفجار گلوله اتمی
sight front	دید جلو در نقشه برداری
front point	میخجلویکفش
front pocket	جیبجلو
front pipe	لولهجلو
front brake	ترمزجلو
front board	مقوایجلویی
front binding	روپوشجلویی
front apron	جلویکروات
fall front	پیشآمدگیجلویدکور

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com