Enter keyword here!

⌨

Tips | Translate!

Total search result: 139 (7 milliseconds)
English	Persian
fuel injection	سوخت رسانی
Search result with all words
fuel injection system	سیستم تزریق سوخت
Other Matches
injection	اماله
injection	تزریق
injection	داروی تزریق کردنی
injection	پاشش
injection well	چاه تغذیه
injection	تنقیه
injection capacity	فرفیت تزریق
gas injection	تزریق بنزین
gas injection	پاشش بنزین
injection molding	ریخته گری تزریقی
mud injection	تزریق گل
injection molding	قالبگیری تزریقی
orbital injection	دادن سرعت لازم برای چرخش دور یک مدار به سفینه فضایی
pilot injection	تزریق مقدماتی
hypodermic injection	تزریق زیر جلدی تزریق پوستی
injection grid	شبکه تزریق
emulsion injection	تزریق مصنوعی شیره قیر به داخل خاک
fule injection	تزریق سوخت
injection capacity	فرفیت پاشش
injection moulding	روش قالب گیری تزریقی
injection of money	تزریق پول
injection point	نقطه پاشش
injection point	نقطه تزریق
injection level	سطح تزریق
injection pump	پمپ انژکتور
injection timing	تنظیم مقدار تزریق
injection engine	ماشینی که بوسیله تزریق اب سرد بخارانرامنقبض میکنند
injection efficiency	بازده تزریق
injection carburator	کاربراتور تزریقی یا پاشنده
contra injection	تزریق قطرات ریزسوخت درخلاف جهت جریان هوا
chemical injection	تزریق شیمیایی
water injection	پاشیدن اب مقطر خالص به داخل سیلندر و موتورپیستونی به منظور سرد کردن مخلوط قابل انفجار و کاهش احتمال بدسوزی
integrated injection logic	IIL
petrol injection motor	موتور تزریق بنزینی
mud injection hose	لولهتزریقرسوب
petrol injection pump	پمپ تزریق بنزین
blast injection engine	موتور تزریق دم
low level injection	تزریق کم
airless solid injection	تزریق بدون کمپرسور
gas injection method	روش تزریق گاز
low level injection efficiency	ضریب بهره تزریق در سطح پایین
fuel	سوخت
fuel	ماده انرژی زا ماده کارساز
fuel	سوخت ماده قابل اشتعال
fuel	سوخت گیری کردن
fuel	اغذیه
fuel	تقویت سوخت گیری کردن
fuel	سوخت دادن
fuel	تحریک کردن تجدید نیرو کردن
fuel	بنزین
fuel	سوخت موتور
fuel	غذا
bi fuel	کار کند
bi fuel	موتور حرارتی که میتواند بادو نوع سوخت
thickened fuel	سوخت جامد
thickened fuel	سوخت تغلیظ شده
unusable fuel	سوخت غیرقابل استفاده
liquid fuel	سوخت مایع
fuel lines	خطوطسوخت
fuel bundle	متمرکزکنندهسوخت
fuel control	کنترلسوخت
fuel injector	انژکتورسوخت
rocket fuel	سوخت موشک
rocket fuel	سوخت راکت
power fuel	سوخت
type of fuel	نوعسوخت
jet fuel	سوختجت
raw fuel	سوخت خام
peptized fuel	سوخت تغلیظ شده
fuel pellet	ساچمهسوخت
fuel gas	سوخت گازی
fuel rod	میلهسوخت
fuel gauge	نمایشبنزین
hypergolic fuel	سوخت خیلی حساس به اشتعال
domestic fuel	سوخت خانگی
fuel grade	درجه سوخت
fuel gas	گاز
fuel filter	صافی بنزین
fuel filter	صافی سوخت
fuel engineering	مهندسی سوخت
fuel endurance	میزان تکافوی سوخت
fuel endurance	قدرت پایداری سوخت
fuel economy	اقتصاد سوخت
aviation fuel	سوخت هواپیما
fuel consumption	مصرف سوخت
fuel cell	پیل سوختی
solid fuel	سوخت جامد
bunker fuel	سوخت یا گازوییلی که به مصرف خود کشتی می رسد
chemical fuel	سوخت شیمیایی
fuel manifold	چندراهی سوخت
fuel meter	سوخت سنج
hypergolic fuel	سوخت فوق حساس
gas fuel	سوخت گازی
fuel tap	شیر سوخت
fuel tank	باک
fuel tank	مخزن سوخت
fossil fuel	سوخت سنگوارهای
fuel storage	انبار سوخت
fuel oil	نفت کوره
fuel oil	نفت سیاه
fuel pump	پمپ سوخت
fuel pump	پمپ بنزین
fuel oil	مازوت
new fuel storage room	اتاقذخیرهسوختجدید
fuel handling sequence	سکونساستعمالسوخت
fuel tank flap	درباکبنزین
fuel transfer pipe	لولهانتقالسوخت
air/fuel ratio	نسبت هوا به سوخت
fuel: enriched uranium	سوختاورانیم
fuel: natural uranium	سوختاورانیمطبیعی
spent fuel port	قسمتسوختمصرفشده
failed fuel canning	قوطیکردنسوختمصرفشده
failed fuel bay	صفحهسوختمصرفشده
external fuel tank	مخزنسوختبیرونی
fuel tank vent	هواکش تانک سوخت
fuel supply pump	پمپ سوخت رسانی
fuel supply line	لوله سوخت رسانی
fuel reserve tank	مخزن ذخیره سوخت
fuel oil mixture	مخلوط روغن و سوخت
fuel control unit	واحد کنترل سوخت
specific fuel consumption	مصرف سوخت ویژه
fuel air pump	بوستر سوخت
to add fuel to fire	نمک بر زخم پاشیدن
to add fuel to fire	آتش را دامن زدن
canned failed fuel	لولهسوختزائد
air/fuel mixture	مخلوطهواوسوخت
flexible fuel tubing	لوله سوخت رسانی قابل انعطاف
low fuel warning light	چراغهشدارکمبودبنزین
bladder type fuel cell	باک لاستیکی
The bus stopped for fuel [ to get gas] .	اتوبوس نگه داشت تا بنزین بزند.
To add fuel to (fan) the flames.	آتش را دامن زدن
diesel fuel oil filter	صافی سوخت موتور دیزل
spent fuel storage bay	صفحهذخیرهسوختمصرفشده
brake specific fuel consumption	مقدار سوخت مصرف شده درواحد زمان برای تولید واحدقدرت
fuel cooled oil cooler	خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
fuel air mixture ratio	نسبت مخلوط سوخت و هوا
bladder type fuel call	باک لاستیکی

Recent search history

Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com