English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
English Persian
full employment output تولید در اشتغال کامل
Other Matches
full employment اشتغال کامل
full time employment اشتغال تمام وقت
full employment equilibrium تعادل اشتغال کامل
full employment rate of growth نرخ رشد در اشتغال کامل
open-ended employment contract [employment contract of unlimited duration] قرارداد کار بدون مدت
employment کاربرد نیروها یا جنگ افزارها استفاده از
out of employment بیکار
employment استعمال
employment کاربرد
employment به کار بردن یکانها
employment شغل
self employment شغل ازاد
employment اشتغال
employment استخدام
employment کارگماری
under employment کم کار
under employment کم کاری
employment بکارگیری
he was refused employment باو کار ندادند
place of employment محل کار
he was refused employment از دادن کارباودریغ
he was refused employment کردند
mobile employment استفاده از توپخانه پدافندهوایی در نقش پشتیبانی ستونهای متحرک زمینی
overfull employment اشتغال وافر
employment agency آژانسکاریابی
commencement of employment زمان شروع اشتغال
overfull employment اشباع اشتغال
employment volume حجم اشتغال
static employment کاربرد توپخانه پدافند هوایی در سکوی ثابت یا در پدافندهوایی ثابت
employment opportunities فرصتهای اشتغال
employment opportunities امکانات اشتغال
employment policy سیاست اشتغال
employment practice شیوه استخدامی
employment rate نزخ اشتغال
employment rate میزان نسبی اشتغال
employment schedule برنامه ماموریت ناو
employment act قانون اشتغال
employment gap شکاف اشتغال
employment gap مقدار کمبوداشتغال در حالت تعادل تولیدملی نسبت به اشتغال درفرفیت واقعی تولید
employment tests ازمونهای استخدامی
employment schedule برنامه استفاده از ناو
output 1-نرم افزار فرمت کردن داده یا برنامه
output حالت کامپیوتر که داده از فضای ذخیره سازی داخلی یا CPU به وسیله خارجی منتقل شود
output مدار یا اتصالی که به کامپیوتر امکان خروجی یا ارسال داده به وسیله یا ماشین دیگر میدهد
output ثباتی که داده خروجی را ذخیره میکند تا گیرنده آماده شوند یا کانال خالی شود
output کانال ارتباطی که خروجی را به رسانه جانبی می برد
output که نمیتواند با سرعت طبیعی پردازش کند به علت وجود رسانه جانبی کندتر
output داده یا اطلاع تولید شده پس از پردازش با کامپیوتر.
output برونداد بروندهی
output به طوری که با گونه دیگر رسانه ذخیره سازی سازگارند 2-بخشی از کلمه پرداز که متن را طبق دستورات تو کار فرمت میکند
output مجموعه رکوردها که کاملا طبق پارامترهای مختلف پردازش شده اند
output وسیلهای که
output بخشی از حافظه که حاوی داده ارسالی به وسیله خروجی دیگر است
output ارسال داده از یک کامپیوتر به صفحه نمایش یا چاپگر
output اطلاع یا دادهای که از CPU یا حافظه اصلی به وسیله دیگر منتقل شود و مثل صفحه نمایش یا چاپگر و وسیله ذخیره سازی جانبی
output عمل ارسال اطلاع یا داده از منبع به کاربر
output ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
output 1-ارسال یا دریافت داده بین کامپیوتر و وسیله جانبی و سایر نقاط سیستم . 2-دادههای ارسالی و دریافتی توسط کامپیوتر
output امکان نمایش اطلاعات میدهد
output تولید
output برون ده
output بازداده
output برون داد
output انرژی خروجی
output ستانده
output بازده
output محصول
output خروجی
output برونداد محصول
output برون گذاشت برونگذار
output تولیدی
output برونداد
output کارکرد فرفیت
rate of output میزان تولید
peak output حداکثر تولید
per capita output تولید سرانه
potential output تولید بالقوه
power output توان خروجی
rate of output نرخ تولید
reactor output توان راکتور
rated output توان نامی
input/output کلمهای که بیتهایش وضعیت رسانه جانبی را شرح میدهد.
input/output دستور برنامه که داده را از حافظه به پورت ورودی /خروجی منتقل میکند
input/output ارسال و دریافت داده بین کامپیوتر و رسانه جانبی و نقاط دیگر خارج سیستم
output unite واحد خروجی
output voltage ولتاژ خروجی
output voltage ولتاژ ثانویه فشار الکتریکی ثانویه
output variability تغییرات تولید
monopoly output تولید انحصاری
maximum output خروجی حداکثر
marginal output تولید نهائی
light output خروجی نور
input/output سیگنال تقاضا از CPU برای داده ورودی یا خروجی
motor output توان موتور
input/output سیگنال قضعه از رسانه جانبی یا برای بیان اینکه نیاز به یک عمل ورودی یا خروجی است
generator output قدرت مولد
graphic output خروجی گرافیکی
voice output خروجی صوتی
increase of output افزایش توان
input output ورودی خروجی
voice output خروجی به صورت صدا
output devices شیوههایتولید
output jack جکخروجی
output monitor صفحهنمایشگرخارجی
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده که ورودی یا خروجی باشد
input/output اتصال بین پردازنده و وسیله جانبی که امکان ارسال داده را فراهم میکند
input/output وسیله هوشمند که جریان داده را بین CPU و وسایل ورودی /خروجی
tatal output خروجی کل
input/output اتصالاتی که به داده و سیگنالهای کنترلی امکان انتقال بین CPU و حافظه یا وسیله جانبی میدهد
input/output فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
input/output داده ورودی یا خروجی از کامپیوتر به صورت موازی
input/output آدرس فعلی آن در حین اجرا وارد میشود
input/output پردازندهای که ارسال ورودی /خروجی را برای CPU انجام میدهد شامل DMA و امکانات تصحیح خطا
input/output مدار یا اتصالی که حاوی کانال ورودی /خروجی برای وسیله دیگر است
input/output وسیله جانبی
input/output مدیریت و کنترل میکند
input/output بررسی
output transformer مبدل خروجی
output tube لامپ خروجی
motor output قدرت خروجی موتور
output capacitance فرفیت خروجی
output channel مجرای خروجی
output channel کانال خروجی
output circuit مدار خروجی لامپ الکترونی
output control تنظیم انرژی خروجی
output data داده خروجی
output device دستگاه خروجی
output buffer میانگیر خروجی
output box جعبه فیوز
output bound کران خروجی
national output تولید ملی
net output تولید خالص
optimum output تولید بهینه
optimum output تولید مطلوب
output amplifier تقویت کننده خروجی
output area ناحیه
output area خروجی
output area ناحیه خروجی
output bound وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
output electrode الکترد خروجی
output resonator همنواگر جعبهای خروجی
output routine روال خروجی
output shaft محور خروجی
output speed سرعت خروجی
output stage مرحله خروجی
output state حالت خروجی
output stream مسیل خروجی
output stream نهر خروجی
output rate نرخ تولید
output process فرایند خروجی
output power توان خروجی
output equipment تجهیزات خروجی
output impedance ناگذرایی خروجی
output impedance امپدانس خروجی
output listing سیاهه خروجی
output media رسانه خروجی
output meter سنجه انرژی خروجی
output pentode لامپ پنج قطبی خروجی
output per head تولید سرانه
output per head بازده سرانه
output triode لامپ تریود خروجی
effective output دبی موثر
effective output بازداده موثر
best profit output profit best
actual output بازداده فعال
total output تولید کل
input/output استفاده از برچسب برای مراجعه به وسیله ورودی /خروجی خاص
average output محصول متوسط
battery output توان برونداد باطری
best profit output محصول در بیشترین مقدارسود
aggregate output تولید کل
effective output خروجی موثر
actual output دبی موثر
cardiac output بازده قلبی
cardiac output برونده قلبی
guarded output خروجی حفاظ دار [مهندسی برق] [الکترونیک]
input/output file داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
parallel input output ورودی و خروجی موازی
output [of a circuit or device] خروجی [مهندسی برق] [الکترونیک]
capital output ratio نسبت سرمایه به تولید
output work queue صف کار خروجی
power output tube لامپ خروجی
input/output device دستگاه داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
output per unit of displacement توان در واحد تغییر مکان
output per unit of displacement توان در واحد جابجایی
input/output instruction دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
job output stream مسیل خروجی برنامه
input/output module واحد داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
maximum output voltage ولتاژ خروجی حداکثر
maximum undistorted output بیشینه صدای غیر مغشوش
input/output statement دستور داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
light output ratio توان نور
hard-copy output نسخه [خروجی] چاپی
input [output] request درخواست داده ورودی [خروجی] [رایانه شناسی]
output job queue صف برنامه خروجی
input output table جدول داده ها ستاده ها
net domestic output تولید خالص داخلی
input output system سیستم ورودی- خروجی
input output channel کانال ورودی- خروجی
feeder output tray سینیخروجیتغذیهکننده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com