English Persian Dictionary - Beta version
 
 
Home
 
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 15 (3 milliseconds)
English Persian
fused فتیله مواد منفجره فیوز
fused فتیله گذاشتن در
fused سیم گذاشتن
fused فیوزدارکردن امیختن
fused ترکیب کردن یا شدن ذوب شدن
fused گداختن
fused فیوز
fused ماسوره
fused ذوب شدن
fused روان شدن
fused آب شدن فیوز با عبور دادن جریان زیاد از آن
fused وسیله محافظت الکتریکی حاوی قط عات کوچک آهنی که پس از عبور توان بالا از آن آب میشود
fused رسم جریان بالا که باعث آب شدن فیوز میشود
fused امیختن
Other Matches
fused ring system سیستم حلقهای جوش خورده
Recent search history
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Dictiornary-Farsi.com